گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» - یادداشت دانشجویی*؛ پیامبر اعظم(ص) الگویی برای همه اعصار و نسل هاست که هر اندازه در جهت شناخت شخصیت برجسته و والای این مقتدای یگانه تلاش بیشتری صورت گیرد، مسیر پیمودن راه کمال و عروج انسان نیز به مراتب آسان تر خواهد شد، و این همان هدف والایی که از آدم تا خاتم در راستای ابلاغ و اجرای آن مامور شدند، اما سوال اساسی اینجاست که امروزه با وجود پیشرفت رسانه های جمعی فرهنگی و هنری، چگونه می توان در مسیر تحقق چنین هدفی از این ابزارها بهره جست؟!
آن هم در کشوری که پرچم دار اسلام ناب محمدی و مروج اندیشه های زلال و حیات بخش آن در جهان پر زرق و برق و افکار و عقاید گوناگون است.
سینما یکی از این رسانه های جمعی است که ظرفیت و جاذبه ی فراوانی در راستای تحقق این هدف دارد، سینمای دینی یعنی سینمایی که مبتنی و ساخت یافته بر ارزش های الهی و رهنمون بخش مسیر کمال و تقرب به ذات اقدس الهی است، سینمایی که به تعبیر مقام معظم رهبری در نقطه ی مقابل سینمای غرب یعنی شهوت، خشونت ، ابتذال و استحاله ی هویت انسان قرار دارد، چنین سینمایی را می توان در طراز سینمای ارزشی و طراز جمهوری اسلامی قرار داد.
در حالی که حدود 37 سال از عمر انقلاب اسلامی سپری شده است، با وجود تلاش های جسته و گریخته برخی از فعالان دلسوز سینما، هنوز هم اثری در طراز معیارهای سینمای دینی و مطلوب جمهوری اسلامی تولید نشده است،گرچه نمی توان از کنار آثار سینماگران ارزشی ای همچون رسول ملاقلی پور، ابراهیم حاتمی کیا، مجید مجیدی و ... به راحتی گذشت، اما نمی توان مدعی شد که این گونه تولیدات زبانی بین المللی داشته و با مخاطب جهانی ارتباط برقرار می کنند و سهم کوچکی از این نوع آثار بر عهده داشته است.
اما با لطف پروردگار امسال در این حوزه اتفاق خاصی رخ داد، اتفاقی که نشان داد رسانه های جمعی ای همچون سینما با مدیریتی مدبرانه و هوشیارانه در کنار توانمندی های فنی و تکنیکی فعالان دغدغه مند این حوزه، چگونه می تواند انتقال دهنده ی معارف عظیم الهی و تاثیرگذار در انتقال آموزه های وحیانی داشته باشد.
فیلم سینمایی محمد رسول الله به کارگردانی کارگردان برجسته و توانمند سینمای ایران مجید مجیدی نقطه ی عطف و آغاز فصل جدیدی در سینمای دینی ایران محسوب می شود، فیلمی که تنها با گذشت دو هفته از آغاز اکران عمومی آن تنها در کشور بالغ بر بیست میلیارد ریال، جان دیگری به سینمای ورشکسته و جشنواره ای ایران بخشیده است و با وجود زمان 190 دقیقه ای آن، مخاطب را تا آخرین دقایق روبروی پرده ی نقره ای سینما میخکوب کرده و به دنبال خود بکشاند.
این پایان ماجرا نبود، اکران این فیلم در جشنواره مونترال کانادا در راستای عرضه ی آن به مجامع جهانی، علی رغم هوچی گری و یاوه گویی های مفتی های وهابی و اظهارات مغرضانه کارشناسان الازهر، با استقبال کم نظیر مخاطبان خارجی رو به رو شد، به طوری که در گزارش های ارسالی از محل اکران این فیلم شاهد ایجاد صف های طولانی برای تماشای این پروژه ی عظیم سینمایی بودیم، فیلمی که با زبان بین المللی خود یعنی عشق، آشتی، زیبایی و آزادی توانست به زیبایی بخش کمتر گفتهشده زندگانی رسولالله و تاریخ اسلام را برای مخاطبین داخلی و خارجی به تصویر بکشد و از چهره ی واقعی اسلام، در روزگاری که مزدوران سیا و موساد با جنگ و غارت و خونریزی،در لباس مسلمانان سعی در تخریب آن دارند، دفاع جانانه ای کرده و پاسخی قاطع و فرهنگی، به هتاکیها و تبلیغات منفی دشمنان پروردگار و پیامبر رحمه للعالمین بدهد.
این فیلم را می توان آبروی سینمای ایران دانست، فیلمی که با تقابل در سینمای سیاه جشنوارهای، میتواند امید را دوباره به سینمای ایران و سینمادوستان ایرانی باز گرداند و یک آغاز و سرمشق بزرگ برای سینماگران ایرانی و آیندگان باشد تا در مقابل هجمه ی فرهنگی دشمنان در روزگاری که آن ها برای نابودی ما و دین ما تلاش می کنند، به خرس نقره ای و اسکار و ... دل نبندیم و به فکر اثبات حقانیت این دین و ارائه ی طریق کمال در راستای انسان سازی و عبودیت خداوند باشیم.
سجاد جعفری- فعال دانشجویی دانشگاه بزرگمهر قائنات
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.