به گزارش گروه دانشگاه«خبرگزاری دانشجو»؛جمعی از دانشجویان بورسیه به اظهارات صدیقی مبنی بر حل مشکل دانشجویان بورسیه پاسخ دادند. متن پاسخ بدین شرح است:
داستان سیاسی بورسیهها و جنجالهای پس از آن، ابتدا با مصاحبه رسانهای و پیگیریهای مجتبی صدیقی رییس سازمان امور دانشجویان به راه افتاد. مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در جلسه دیدار با اساتید، به حاشیه سازی درباره موضوع بورسیه هابه عنوان یکی ازمصداقهای سیاست بازی دردانشگاههااشاره کردندوآن راازغلطترین کارهای چندسال اخیردانستند. خوشبختانه پس از مدتها جناب آقای صدیقی عامل اصلی ایجاد جنجال بورسیهها، مصاحبه کرده و با جملاتی کوتاه و چند پهلو، موارد عجیبی را بازتاب داده و به ارائه اطلاعات حداقلی بسنده نمودهاند. در این زمینه باید از یکی از عوامل غلطترین کارهای چند سال اخیر در وزارت علوم، سوالات ذیل را پرسید و با نگاه صحیح به عمق فجایع بورسیهها نگریست.
۱- ایشان فرمودهاند که تنها ۳۶ نفر از تحصیل بازماندهاند. سوال اینجاست که سایرین با چه شرائطی مجاز به ادامه تحصیل شدهاند؟ آیا ایشان وجود لیست ۱۷۰ نفره که گفته میشود بسیاری از آنها دارای حکم بورسیه جمهوری اسلامی ایران هستند را تکذیب میکنند؟
۲- چرا ایشان تاکنون از قانون تبعیت نکرده و حالا به فکر اجرای قانون افتادهاند؟ اگر موضوع فقط مربوط به ۳۶ نفر است، این حجم از تبلیغات بر ضد بورسیهها و تهمتها و افتراهای خانمان برانداز بر چه مبنایی بر ضد دانشجویان بورسیه منتشر شد؟ آیا این تمکین از قانون، تنها یک نمایش صوری برای گریز از شرایط موجود و رسیدن به فضای بازتر برای شکنجه دانشجویان با روشهای جدیدتر نیست؟ ضمنا مراد ایشان از قانون چیست؟ قانونی که خودشان دلخواهانه و با تغییر شرائط در این مدت به صورت مداوم و متغیر وضع کردهاند یا قانونی که به واسطه مصوبه کمیسیون اصل نود، به وزارت علوم ابلاغ شده است؟
۳- عدم نیازهای گسترده و غیر قانونی به دانش آموختگان بورسیه توسط دانشگاهها، چگونه و بر مبنای کدام قانون و آیین نامه، توسط سازمان تحت امر ایشان پذیرفته میشود؟ آیا ایشان بنا دارد فضای شکنجه دانشجویان را از دوران تحصیل به دوران پس از آن منتقل کند؟ آیا ایجاد حساسیتهای فراوان بر موضوع بورسیهها، باعث شد که نه اصل موضوع، بلکه مکانیزم شکنجه این افراد تغییر کند؟
۴- آیا دانشگاهها بدون هماهنگیهای گسترده، قابلیت اعلام عدم نیاز به دانش آموختگان بورسیه را دارند یا اینکه آیین نامههایی نامرئی در کار است که دانشگاهها را از جذب بورسیههای خودشان، منصرف میکند؟ چگونه دانشگاهی پس از اعلام نیاز به یک شخصیت علمی و برگزاری چندین دور مصاحبه و هزینه دهها میلیون تومان از جیب بیت المال، به یکباره متوجه میشود که به تخصص فرد مورد نظر نیازی ندارد؟ مگر جناب صدیقی در قضیه بورسیهها بیش از همه نگران هدررفت منابع بیت المال نبودند! آیا میتوان این موضوع را به جز سیاسی کاری و سیاست بازی، به شکل دیگری تاویل و تحلیل کرد؟
۵- دانش آموختگان و دانشجویان دکتری دارای حکم بورس، که به واسطه تدابیر!! ایشان و دوستان سیاسی همفکرشان بیش از یکسال است که حقوق و مقرری دریافت نکرده و سرگردان وزارت علوم و سازمان امور دانشجویان هستند، برای روشن شدن تکلیفشان باید به کدام دادگاه صالحه در وزارت علوم! یاسازمان امور دانشجویان! شکایت برند؟
جمعی از دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه، باشناختی که از مجتبی صدیقی و تیم همکار وی دارند، اطمینان دارند که قضیه ظلم به بورسیهها بدون حضور قوه قضاییه و دیوان عدالت اداری حل نخواهد شد و تنها قضات دیوان عدالت اداری قادر به پایان دادن به این شکنجه عظیم و ظلم خانمان سوز و پایان دادن به این جنجال ساختگی هستند.
آقای وزیر لطفا به قانون بگردید قانونگذار به جز 36 نفر همه بورسیه ها را قانونی دانست که 36 متخلف هم همه مجازات شدند شما یک فکری به حال3700 نفر باقی مانده و خانواده ها مظلومشان بکن که باید جریمه و شهریه 60 میلیونی بدهند
وای از این ظلم