به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو حجت الاسلام محسن قمی معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری و عضو شورای انقلاب فرهنگی در همایش ملی وحدت حوزه و دانشگاه که امروز در 24 آذر در سالن شهدای جهاد علمی وزارت علوم تحقیقات و فناوری و با حضور دکتر هاشمی معاون فرهنگی این وزارتخانه برگزار شد تصریح کرد: روابط وحدت حوزه و دانشگاه روابط عاطفی در انقلاب می باشد.
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به دیدگاه امام درباره وحدت حوزه و دانشگاه خاطر نشان کرد: اولین بار آنچه از امام درمورد وحدت حوزه و دانشگاه به ما رسیده مربوط به سال 1323 می باشد در آنجا امام خمینی(ره) بر لزوم همکاری طلاب مدارس علمیه جدید و قدیم تاکید می کند. هم چنین در سال 43 در دیدار انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران از سرکوب طلاب اعلام انزجار می کند.
وی با اشاره به سالروز شهادت شهید مفتح و دیدار امام در سال 59 با طلاب و دانشجویان گفت: امام در این دیدار مسئله نشستن دانشجویان و طلاب را در کنار هم مسئله ای شورانگیز عنوان کردند و در وصیت نامه خود نیز بر کنار هم بودن دانشجویان و طلاب تاکید داشتند.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری در مورد دیدگاه رهبری در مورد وحدت بین حوزه و دانشگاه تصریح کرد: وحدت بین حوزه و دانشگاه وحدت بر هدف است و باید برای این وحدت گام هایی را برداشت. گام اول وحدت سیاسی، اجتماعی و وحدت بر هدف است که نفع و آسیب آن را ملت می برند. وحدت حوزه و دانشگاه حق طبیعی مردم است و کسانی که به این وحدت آسیب می زنند به مردم آسیب زده اند.
وی با طرح این سوال که حال که وحدت انجام شده چه باید کرد خاطر نشان کرد: بعد از گذشت چندین سال از انقلاب و هفتاد سال از سخنان امام گام های دیگری باید برای این مساله تعریف شود و آن ها را پیمود.
حجت الاسلام قمی با اشاره به سهم فرهنگ در دانشگاه ها تصریح کرد: سهم فرهنگ در دانشگاه ها از استقلال حوزویان در دانشگاه ها، ایجاد دروس علوم انسانی و تاسیس مساجد و نمایندگان شروع می شود. قبلا فقط ساختمان آموزش و فرهنگ در کنار هم داشتیم اما به تدریج این کنار هم بودن دینامیکی شده است. برگزاری سمینار وحدت حوزه و دانشگاه توسط وزارت علوم جای تشکر دارد اما آیا دیگر بخش های وزارت علوم هم در این مسئله نقش دارند؟
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه چگونه می توان علوم را اسلامی کرد تصریح کرد: اولین نظریه این است که علوم با دین و متافیزیک ارتباط ساختاری دارد، نظریه دوم مسئله ارتباط علوم و متافیزیک و اشتراک در موضوع است، نظریه سوم اشتراک علوم و فرهنگ دینی و اشتراک در روش آنهاست، نظریه چهارم نگاه عالم محور است و نظریه پنجم مسئله علم دینی تفسیر تجویزی است.
وی با اشاره به نامه رهبری به دانشجویان اروپا و آمریکا افزود: این نامه در شرایطی بود که اسلام ستیزی رشد پیدا کرده و از جهت دیگر جوانان غربی از تفکر غربی به یاس رسیدند و گرایش به دین اسلام رشد پیدا کرده بود. در این فضا رهبری به عنوان طلایه دار این نامه را نوشته است.