به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از ایلام، سید محمد موسوی، دانشجوی دکترای تخصصی روانشناسی در کارگاه آموزشی خانواده که امروز به همت بسیج اساتید ایلام در دانشگاه جامع علمی کاربردی این استان برگزار شد در تشریح مهارت های لازم برای ازدواج و همسر گزینی، یکی از اصلی ترین عوامل تحقق یک ازدواج ناموفق را وقوع طلاق عاطفی در خانواده اصلی دانست و گفت: بسیاری از ازدواج های منعقد شده در جامعه امروز، در کم تر از یک سال به طلاق واقعی یا طلاق عاطفی منجر می شود؛ البته فراوانی طلاق های عاطفی به مراتب بیش تر طلاق های واقعی و قانونی است ولی آمارهای کم تری در این خصوص در اختیار داریم.
وی با مختلف دانستن جنبه های رشد و تکامل انسان، رشد عاطفی را دوست داشته شدن و دوست داشتن(بده و بستان عاطفی) قلمداد و بیان کرد: رشد عاطفی انسان از بدو تولد تا یک سالگی در درون خانواده و با محوریت مادر صورت می گیرد، این رشد از سن یک تا دو سالگی، از دو تا شش سالگی، از شش تا ۱۲ سالگی و از سن ۱۲ تا ۱۶ سالگی به ترتیب با افزوده شدن پدر، سایر اعضای خانواده، هم بازی های مدرسه، هم محله ای ها و گروه دوستان ادامه خواهد یافت و نهایتا در اواخر دوران نوجوانی و اوایل جوانی، نگاه فرد در تکامل عاطفی به یک نفر از جنس مخالف معطوف خواهد شد که این ارتباط در همه فرهنگ های دنیا در قالب «ازدواج» تعریف می شود.
این کارشناس روانشناسی واژه ارتباط را محدود در ارتباط جنسی ندانست و گفت: یک ارتباط می تواند از نوع کاری، تحصیلی، اجتماعی و بین فردی نیز باشد و در این موقعیت ها شخص به دنبال نشان دادن و عرضه کردن خود به جنس مخالف است.
بخشی از رفتار عاطفی در ازدواج باید توسط پدر و مادر به شکل غیر مستقیم در معرض دید فرزندان به نمایش درآید
موسوی ادامه داد: لازمه وقوع یک ازدواج، طلاق اولیه از خویشتن است، شخص باید بیش ترین میزان تعهد را نسبت به همسر و اعضای خانواده خود داشته باشد چراکه نمی تواند چندین نفر را از لحاظ عاطفی تأمین کند بنابراین اگر طلاق اولیه اتفاق نیفتد به طلاق عاطفی یا طلاق واقعی(به خصوص در سال های اول شروع زندگی به علت شکننده بودن عواطف و عدم تقسیم درست آن بین خانواده اصلی و همسر جدید) منجر خواهد شد که متأسفانه نمونه هایی از آن را در جامعه خود شاهد هستیم.
وی با بیان اینکه والدین اولین الگوی رفتار عاطفی در ازدواج می باشند، افزود: اصولا هر رفتاری را که بتوانیم هم با فرزندان و هم با همسر خود داشته باشیم یک رفتار عاطفی محسوب می شود که موجب استحکام بنیان های خانواده خواهد شد، آنچه این رفتارها را تعیین می کند، ارزش ها و آداب و رسوم اشخاص و خانواده ها است، بخشی از رفتار عاطفی در ازدواج باید توسط پدر و مادر در سال های قبل آموزش داده شود و به شکل غیر مستقیم در معرض دید فرزندان به نمایش درآید ولی این امر در مورد رفتار جنسی به ویژه در رابطه با نوجوانان به هیچ وجه توصیه نمی شود که البته این به معنای آموزش ندادن رفتارهای جنسی و بهداشت جنسی به کودکان نیست.
مدیریت ازدواج بر عهده دل است
این کارشناس روانشناسی تشریح کرد: ازدواج مانند سایر امور به مدیر نیاز دارد باید گفت که مدیر ازدواج «دل» است به این معنا که باید با کسی ازدواج کرد که در نگاه اول، شاکله ظاهری وی در دل بنشیند و عقل در مراحل بعدی نقش مشاور را بر عهده داشته باشد، همانگونه که یک مدیر برای نیل به موفقیت با مشاوران خود مشورت می کند مشاورین دل نیز در ازدواج عبارت اند از: عقل فردی، عقل والدین، عقل اطرافیان و دوستان صمیمی، عقل اساتید، عقل مشاور ازدواج و عقل افراد مورد اعتماد.
موسوی با تأکید بر تفاوت تصور مرد و زن در خصوص ازدواج تصریح کرد: در یک رابطه دو طرفه، مردان به دنبال رابطه جنسی و زنان در پی تبدیل شدن به کانون توجه جنس مخالف هستند؛ البته باید توجه داشت که این به معنای عدم نیاز زنان به رابطه جنسی نمی باشد، یادآوری این نکته نیز ضروری به نظر می رسد که مقصود از رابطه جنسی(مردان) صرفا مقاربت جنسی نیست بلکه یک رابطه جنسی می تواند در نگاه کردن، هدیه گرفتن یا هدیه دادن، ارتباطات الکترونیکی، نشستن در کنار فرد، لمس کردن و استشمام بوی فرد نیز باشد، مقاربت جنسی آخرین و حیوانی ترین مرحله رابطه جنسی است و در این باره، انسان به عنوان حریص ترین موجود شناخته می شود.
وی گفت: معمولا تمایل به ایجاد رابطه توسط پسران و در قالب پیشنهاد ازدواج مطرح می شود که البته اخیرا دختران نیز به دنبال راه هایی برای دادن پیشنهاد به پسران هستند و این حق را برای خود قائل اند که به علت آماده نبودن بستر فرهنگی و اجتماعی جامعه عمدتا دختران در این بین بیش ترین آسیب را متحمل خواهند شد.