گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» نامی که رهبر معظم انقلاب برای ۹۵ خورشیدی برگزیدند. ایشان با اشاره به مشکلات معیشتی فراوان مردم و در رأس آنان رکود و بیکاری، مسألهی اقتصاد را اولویت اول مملکت دانستند؛ مسأله ای که اگر حل شود، روی دیگر معضلات اجتماعی از مسایل اخلاقی گرفته تا فرهنگ، اثرگذار خواهد بود. «اقتصاد مقاومتی» اما نسخه ای است که معظمٌ له برای رفع دردهای اقتصادی مردم از سالها پیش معرفی کردند. فرمولی که اگر زودتر جدی گرفته میشد، میتوانست دستکم تسکینگر آلام پُرشمار مردم باشد.
باز هم اقتصاد!
از همان اوایل دههی هفتاد خورشیدی که رهبری معظم مُبتکراً سنت نامگذاری سال را پایه نهاد، این احتمالاً چهاردهمین سالی است که با یک شعار اقتصادی مزین شده است. 1372 خورشیدی «عدالت اجتماعی» نام گرفت تا نخستین سالی باشد که با یک شعار اقتصادی مزین میشود. بعدتر اما تمام سالها تا 1377 پشت سر هم با عناوین اقتصادی گوناگونی نامگذاری شد تا اهمیت مسألهی معیشت مردم در هندسهی سیاسی انقلاب اسلامی روشن شود. عناوینی از قبیل «وجدان کاری و انضباط اجتماعی»، «انضباط اقتصادی و مالی، مقابله با ریخت و پاش، زیادهروی و اسراف»، «مبارزه با اسرف و زیادهروی»، «سعی در کنار گذاشتن اسراف» و سال 77 که سال «صرفهجویی» نام گرفته بود. مسألهی اقتصاد اما باز هم اولویت اول سیاستمداران و مردم باقی ماند، آنقدر که سال 1380 نیز به عنوان «اقتدار ملی و اشتغالآفرینی» لقب گیرد. سال 88 سال «اصلاح الگوی مصرف» نام گرفت. «همت مضاعف و کار مضاعف»، «جهاد اقتصادی»، «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی»، «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» و «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» نیز به عنوان شعار سالهای بعد انتخاب شد.
با این همه و با وجود تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب اما، همچنان مشکلات اقتصادی حل نشده باقی ماند تا رهبر معظم انقلاب برای چهاردهمین مرتبه یک شعار اقتصادی را برای 95 برگزیند. اوضاع سفرههای مردم در سالی که گذشت نه تنها بهتر نشد، که به قهقرا رفت. رکود بیسابقه ای که بر تمام شئون تولید و صنعت مملکت چنبره زده بود، قامت مردان فراوانی را خمید، کارگران بسیاری را بیکار کرد و کارخانههای زیادی را به خاک سیاه نشاند. شاید به همین خاطر رهبر معظم انقلاب موضوع اقتصاد را فوریترین و نزدیکترین اولویت مملکت معرفی کرد.
چرا اقتصاد مقاومتی؟
یک مرور سردستی نشان میدهد مقولهی اقتصاد، علی الدوام فوتیترین مطالبهی مردم از دولتهای بعد از جنگ بوده است، رؤسای جمهور مختلف در تمام سالهای پشت سر، برنامههای گوناگونی را با عناوین مختلف برای ارتقای معیشت مردم و ارتفاع مشکلات به اجرا درآوردند؛ اما چه آنان که با گرایشات کمونیستی میخواستند چرخ اقتصاد را بچرخانند، چه لیبرالترینهایشان، ناکام ماندند. جیب خلق الله خالی است. احتمالاً بزرگترین دستاورد تمام این برنامههای رنگارنگ، اثبات ناکارآمدی نسخههای راست و چپ بوده است. درمان اقتصاد ایران، ایرانی است، طرح نوینی باید! «اقتصاد مقاومتی» نسخهی شفابخش این اقتصاد است. طرحی که حالا سالها است به ابتکار رهبر فرزانهی انقلاب در حال تدوین است و صاحبنظران و کارشناسان فراوانی در نگارش آن سهیم بودند.
تقویت ساخت درونی و اتکا به تولید داخل، معنای متضادی است که در برابر ایدهی رشد بروننگر، اساس اقتصاد مقاومتی است. اینکه به جای چشم دوختن به فلان سرمایهگزار و یا کمپانی خارجی، به صنعتگر ایرانی تکیه کرد؛ اینکه به جای ریخت و پاش دلارهای نفتی برای واردات سنگ پا و دست بیل و در نوشابه، از تولیدکنندهی بیچاره حمایت کرد. اینکه به جای کدخدا، به خداوند قادر متعال دل بست. شاید به همین مناسبت رهبر انقلاب فرمود: «با اقتصاد مقاومتی میتوان به جنگ بیکاری رفت؛ میشود به جنگ رکود رفت؛ میشود گرانی را مهار کرد؛ میشود در برابر تهدیدات دشمنان ایستاد؛ میشود فرصتهای فراوانی را برای کشور ایجاد کرد؛ به شرط آنکه برای اقتصاد مقاومتی کار و تلاش انجام بگیرد.»
«همدلی و همزبانی»، فرصتی که از دست رفت
«دولت و ملت، همدلی و همزبانی»، این یک فرصت طلایی بود که رهبری معظم سال گذشته پدید آورد، اگرچه روحانی و دولتش آنقدرها که انتظار میرفت، نتوانستند از آن استفاده کنند. دولت روحانی میتوانست همدلانه با مردم وعدههای اقتصادی را که به مردم داده بود، محقق کند. سرمایهی اجتماعی بی نظیری که با تفضل رهبری فراهم شده بود، شاید دیگر در تمام طول دولت تدبیر تکرار شدنی نباشد. با این همه روحانی ترجیح داد به جای اتکا به توان مردم و اشتغال به مشکلات آنان، تمام تخم مرغهایش را در سبد سیاست خارجه چیده و یکسره به مذاکره با اطراف اجنبی مشغول شود. تعمیق رکود و افزایش بی سابقهی آمار بیکاری تمام دستاورد اقتصادی آنان بود. نباید البته از کاهش تورم چشمپوشی کرد؛ هرچند همین دستاورد نیز وقتی در کنار افزایش بیسابقهی نقدینگی در جامعه قرار گیرد، نتیجه ای جز تعمیق فاصله طبقاتی و رشد فقر و فلاکت و کارتنخوابی نخواهد داشت. رویکرد اعورانهی دولت در مواجهه با تورم، اقتصاد نحیف ملی را به قعر چاه فرو بُرد. روحانی نخواست و یا نتوانست از همدلی و همزبانی مردم استفاده کند. این آخر خط است؛ از اقتصاد مقاومتی گریزی نیست! راهی که دولت روحانی در پیش گرفته بود، مملکت را به تُرکستان میبُرد. تنها گریزگاه تکیه به توان ملی و پشتیبانی از تولید داخلی است، یعنی همان نسخهی شفابخشی که رهبر معظم انقلاب داهیانه با عنوان «اقتصاد مقاومتی» معرفی میکنند.