محمدجواد خوشنام، دبیر انجمن علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی در گفتوگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو گفت: همیشه شعار داده ایم و فریاد زده ایم که سیاست خارجی همزادِ منافع ملی است و منافع ملی نباید قربانیِ جهت گیریهای سیاست ما شود و همیشه نیز سیاست خارجی دولتهای مختلف، بدون نگاه به واقعیات جاری، قربانی بازیهای سیاسی جناح ها، و جنگ زرگری رسانه های ضعیف در داخل شده است و کسی به آنچه واقعا بود و هست نگاه نمیکند؛ مثل برجام که نقطه اوج این قربانی شدنِ حقیقت و واقعیت است.
این فعال دانشجویی خاطر نشان کرد: طبق قرار برجام تعداد سانتریفیوژها در نطنز کاهش یافته است، ذخایر اورانیوم کشور تا میزان 300 کیلوگرم کاهش یافته، تعداد ماشینها در فردو به 1044 ماشین کاهش یافته، راکتور آب سنگین اراک بازطراحی شده و با فراهم شدن امکان دسترسی به اطلاعات از طریق تجهیزات جدیدِ کارگذاری شده و تعیین محل مشخص در سایتها، ناظران خارجی نظارت بیشتر و بهتری بر فعالیتهای ما دارند و در نهایت، صداقت ایران در اجرای واقعیِ برجام با نظر مثبت آژانس کاملا تایید شده است.
دبیر انجمن علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی در مورد سخنان اخیر ولی الله سیف بیان داشت: در این چند روز که رسانه ها پر شده اند از بازتاب سخنان رئیس بانک مرکزی و تحلیلها و کشف و جرح های متنوع به آن، گروهی بر طبل اجرا نشدن برجام توسط آمریکا و غیرقابل اعتماد بودنِ او میکوبند و مدعی می شوند دولت پای دشمن را به کشور باز کرده است و گروهی بر زمانبر بودنِ اجرای برجام و متعلقات آن اشاره می کنند و استدلال می کنند پس از آن دورانِ سیاهِ گذشته دولت تدبیر و امید نمی تواند ایران را به راحتی در نظام بین الملل جایگذاری کند؛ اما در مقابل نکته مهمی توسط هر دو گروه مغفول مانده است و آن اینکه مگر در شرایط حاضر چیزی جز واقعیت برجام رخ داده است و آیا اساسا مگر برجام چیزی جز این بود؟
وی ضمن مرور قطعنامههای سازمان ملل و روند عمومی رسدن به برجام تاکید کرد: در بند ج گزارش وزارت خارجه درباره برجام تصریح شده است که طبق قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل پس از تایید صداقت ایران در عمل به تعهدات خود، هفت قطعنامه الزامآور شورای امنیت شامل قطعنامههای 1696 (2006)،1737 (2006)، 1747 (2007)، 1803 (2008)، 1835 (2008)، 1929 (2010) و 2224 (2015) لغو گردیده و لغو قطعنامههای فوقالاشاره باعث گردید تحریمهای اعمال شده از سوی شورای امنیت بر جمهوری اسلامی شامل تحریمها و محدودیتهای گسترده در حوزههای بانکی و مالی، بیمه و حمل و نقل لغو شود و ساختار نهادی تحریمها که در قالب کمیته تحریم قطعنامه 1737، تیم نظارت بر تحریمها و پانل کارشناسی ایجاد شده بود، منحل شود. اما نکته قابل توجه آنجاست که طبق متن برجام طرف روبرو موظف به لغوِ قطعنامه های تحریمی بوده است.
خوشنام با تاکید بر اینکه در نهایت اراده کشورهای تحریم کننده باعث ایجاد و عدم وجود تحریمها میشوند، ادامه داد: اگر قرار باشد تحریمی در عمل لغو شود و ما به بازارهای مالی جهانی دسترسی داشته باشیم، همانطور که ولی الله سیف در آمریکا گفت به آن نیاز داریم و باید وصل شویم، نیازمند اراده ای جداگانه در سطحِ لغو عملی تحریمها است و اگر استدلال میکنیم که برای گشایش اقتصادی نیازمند وصل شدن به برخی بازارهای اقتصادی هستیم، نمیتوان به لغو کاغذهای تحریم بسنده کرد.
دبیر انجمن علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی ضمن اشاره به اینکه برجام همین است و تحریمها حقیقتا و واقعا بر روی کاغذ لغو شدهاند، اما سخنان ولی الله سیف بوی دیگری میدهد، بیان داشت: چه تضمینی برای ایران به عنوان عاملِ تعهدات وجود دارد که تحریمهایی که کاملا قانونی و مشروع روی کاغذ لغو شده است در عمل هم لغو شوند تا ما کمی بیشتر از « تقریبا هیچ » از فوائد اجرای برجام استفاده کنیم.
وی در خاتمه تصریح کرد: در شرایطی که به گفته بسیاری از کارشناسان اقتصاد، مشکلات اقتصادی کشور ناشی از ضعف ساختارها و ستونهای داخلی است، در شرایطی که دولت ایالات متحده با دولتی روبروست، که کلید حل بخش اعظم مشکلات اقتصادی خود را در « کلیدسازی های فرنگی » که شناسنامههای کاپیتالیسماند میجوید، این دولت چرا باید در عمل تحریمهای خود علیه ایران را لغو کند؟ قانون برآمده از عقل و تجربه این است که دولت ایالات متحده آمریکا هیچگاه تحریمهای اقتصادی را به سبب انتخابهای مردم ایران در این چند دهه، آنگونه که باب میل مردم ماست برنخواهد داشت.