کد خبر:۵۲۶۲۸۲
رجبی دوانی:

تنها دوره‌ای که بشر به‌کل خدا را کنار گذاشت، تمدن مدرن غرب است

رئیس سابق بنیاد سینمایی فارابی گفت: تنها دوره‌ای که بشر به‌کل خدا را کنار گذاشت، تمدن مدرن غرب است. یکی از مؤلفه‌های مهم تمدن غرب برخلاف تمام تاریخ بشر همین دوره بی‌دینی است که اصطلاحاً لائیسیزم می‌گویند و به کسی که چنین اعتقادی داشته باشد، لائیک می‌گویند.

به گزارش گروه خبرگزاری دانشجو، همین دوره تربیتی آموزشی منادیان حکمت همچون سنوات گذشته با حضور طلاب و دانشجویان فعال فرهنگی سراسر کشور از ۲۵ ا ۳۱ تیرماه در استان مازندران با بهره‌گیری از اساتید صاحب‌نظر ملی و منطقه‌ای برگزار می‌گردد.


در روز اول دوره  محمد رجبی دوانی، رئیس سابق بنیاد سینمایی فارابی و رایزن سابق فرهنگی ایران در آلمان مبحث «مؤلفه‌های فرهنگی غرب» را ارائه کردند، در ادامه جلسات  جبارپور، دبیر بنیاد علمی فرهنگی بنیاد حیات و استاد دانشگاه جامع امام حسین موضوع «دین اجتماعی، تفکر، فرهنگ، تمدن» را با دانش‌پژوهان علاقه‌مند به گفت وگو پرداختند و در نهایت با سخنرانی عرب اسدی با موضوع «جذب تشکیلاتی» ‌روز اول دوره به پایان رسید.


وی تنها دوره‌ای که بشر به‌کل خدا را کنار گذاشت تمدن مدرن غرب است. یکی از مؤلفه‌های مهم تمدن غرب برخلاف تمام تاریخ بشر همین دوره بی‌دینی است که اصطلاحاً لائیسیزم می‌گویند و به کسی که چنین اعتقادی داشته باشد لائیک می‌گویند.


رایزن فرهنگی سابق ایران در آلمان در مورد چرایی حاکم شدن تفکر بی‌دینی در اروپا گفت: دینی که بر مردم حاکمیت داشت یواش‌یواش رو به فساد رفت، روحانیون شروع به ثروت‌اندوزی کردند مردم این‌ها را دیدند و یواش‌یواش نسبت به دین سست شدند. اذا فسد العالِم فسد العالَم.


دوانی در ادامه گفت: کلیسا برای مال‌اندوزی گفت جهنم را می‌فروشیم، یک نوشته هم به خریدار جهنم می‌دادند که با جسدش دفن می‌کردند که این فرد جهنم را خریده است. یک فرد متمولی تصمیم گرفت برای بردن آبروی کلیسا کل جهنم را بخرد، با مبلغ گزافی کل جهنم را خرید و آمد به مردم گفت ای مردم من کل جهنم را خریدم هیچ‌کس را هم نمی‌خواهم به جهنم بفرستم، هر کاری که دلتان می‌خواهد انجام دهید دیگر آزادید. در آن زمان دین تا این حد بازیچه شده بود.


وی در مورد چگونگی پیدایش فرقه پروتستان گفت: فردی به اسم مارتین لوتر، طی اتفاقاتی تصمیم گرفت خود را وقف مسیح و کلیسا کند و کشیش شد، از شدت علاقه به دربار پاپ رفت که او را هم زیارت کند دید در آنجا انگار کسی بویی از دیانت نبرده است و همه به دنبال پول‌اند. مذهب وسیله ایست برای پول. ناراحت برگشت و شروع به انتقاد از پاپ کرد.


رایزن فرهنگی سابق ایران در آلمان در ادامه افزود: پادشاهان اروپایی هم به نحوی به دنبال تضعیف کلیسا بودند فرصت را مغتنم شمرده از مارتین لوتر حمایت کردند، در نهایت در مسیحیت فرقه‌ای درست شد به نام پروتستانس به معنی اعتراض، بین فرقه‌ای مختلف جنگ شد و کشتار وسیعی صورت گرفت، نهایتاً پروتستان‌ها موفق شدند بخش عمده‌ای از اروپا را تصرف کنند.


دوانی در مورد اصلاحات مارتین لوتر در مسیحیت گفت: او خرید فروش جهنم و بهشت را ملغی کرد ولی کارهای خلافی هم کرد مثلاً گفت هرچه که در کتاب‌های دینی مسیحیت است را ما قبول نداریم و فقط انجیل را قبول داریم. با این کار خیلی از احکام دینی از بین رفت.


وی در ادامه گفت: مورد خلاف بعدی که لوتر گفت این بود که کلیسا نباید در سیاست دخالت کند، دین از سیاست جداست، کلیسا فقط باید موعظه کند. یا مسئله دیگری که مطرح کرد این بود که عبادات را هر کس به زبان خودش انجام دهد و با این کار ترجمه‌های متفاوتی که بعضاً باهم در تضاد بودند بیرون آمد و همه این اتفاقات باعث تضعیف دین شد و مقدمه‌ای شد برای ظهور پدیده‌ای به نام بی‌دینی.

 

رئیس سابق بنیاد سینمایی فارابی با اشاره به عوامل تضعیف دین در غرب گفت: دین در اروپا دفعتاً از بین نرفت؛ بلکه یک‌بار به‌وسیله کلیسای کاتولیک و یک‌بار به‌وسیله کلیسای پروتستان تضعیف شد و وقتی دین تضعیف شد پدیده لائیسیزم و بی‌دینی بر اروپا حاکم شد؛ در این زمان جنگ‌های مختلف در اروپا شکل گرفت حتی کاتولیک‌ها باهم و پروتستان‌ها باهم می‌جنگیدند انقدر کشتند که یک عده گفتند صد رحمت به دوره قرون‌وسطی ما در آن زمان اصلاً باهم دعوا نداشتیم.


دوانی در ادامه گفت: البته کلیسا هم سریع خودش را اصلاح کرد و این ‌دینی هم که ماند ماحصل همین اصلاح کلیسا بود. ولی فرهنگ ضد دینی در کشورها پیشرفت کرد و قانونی که در کشورها حاکم شد قانون غیردینی لائیک بود.


در ادامه جلسات  جبارپور، دبیر بنیاد علمی فرهنگی حیات و بنیاد مبحث «دین اجتماعی، تفکر، فرهنگ، تمدن» با دانش‌پژوهان علاقه‌مند به گفتگو پرداختند.


 جبارپور در مورد تلقی غلط جامعه از دین اظهار داشت متأسفانه تلقی که از دین ‌داریم یک تلقی سکولار است. متأسفانه اجتماعی بودن دین را هم فردی می‌فهمیم، یعنی فکر می‌کنیم اگر تک‌تک افراد جامعه نماز بخوانند و روزه‌بگیرند جامعه دینی می‌شود، ولی این‌طور نیست.


این کارشناس اسلام در مورد تعریف نظام سازی گفت: نظام سازی یعنی دادن مدل برای اداره جامعه؛ به‌ عنوان‌مثال نظام اقتصادی، نظام آموزشی، نظام فرهنگی و نظام سیاسی. دین اگر بخواهد نقش‌آفرینی اجتماعی کند باید این مدل‌ها را بدهد.


وی در ادامه افزود: بیشتر انتظارات ما از دین فردی است. ابواب مختلف فقهی ما بیشتر در کدام زمینه بارورشده. اصلاً در زمینه اقتصادی ما بحثی داریم؟ اصلاً این‌طور به دین نگاه نشده است که باید نظام سازی کند یا اینکه از دین انتظار داشتیم که یک سری واجبات فردی را رعایت کنیم تا آدم خوبی شویم.


جبارپور در مورد ارتباط نظام سازی دینی و مسئله ظهور گفت: برای اینکه آماده ظهور شویم باید به سمت دین اجتماعی حرکت کنیم، یعنی حرکت به سمت نظام سازی، ما تا حرکت نکنیم ظهور محقق نمی‌شود، مسئله‌ای که باعث عدم تحقق ظهور می‌شود، کارنکردن من و شما در عرصه اجتماعی دین است، متولی اصلی این کار در وهله اول حوزه علمیه است، حوزه اصلاح شود، جامعه اصلاح می‌شود.


این استاد دانشگاه در ادامه بحث نظام‌سازی دینی به ارتباط سه گزاره تفکر، فرهنگ و تمدن با نظام‌سازی و تمدن دینی پرداختند؛ تفکر یعنی طرز تلقی شما از عالم و آدم، یعنی عالم چند ساحتی می‌بینید یا تک ساحتی، چطور دیدن این عالم و آدم تفکر را شکل می‌دهد.


وی در ادامه تعریف فرهنگ و تفکر، تصریح کرد: فرهنگ مجموعه‌ای از باورهاست که در انسان و جامعه شبکه‌ای از نیازها را شکل می‌دهد، شبکه‌ای از نیازها یعنی چه؟ یعنی یکی از نیازها را بگیرید بقیه نیازها خودشان به دنبال هم می‌آیند، وقتی دانه‌ تسبیحی را بلند کنم بقیه دانه‌ها خودش بلند می‌شود، چرا بقیه نیازها خودش می‌آید چطور وابسته به هم‌اند، چون این شبکه یک نخ تسبیح دارد و آن نخ تسبیح همان تفکر است. یکی از نیاز را می‌کشی می‌بینی بقیه نیازها به دنبال آن می‌آیند و اصلاً حق انتخاب نداری. به‌عنوان‌مثال شما می‌خواهی در شبکه‌های اجتماعی فعالیت کنید، می‌گویند برای این کار لازم است که یک PC هم داشته باشید، در ادامه می گویند به برق هم نیاز دارید و بازهم کافی نیست می‌گویند باید تلفن هم داشته باشید، یک نیاز را می‌خواهی ولی بقیه نیازها هم به دنبالش می‌آید و اصلاً قدرت انتخاب ندارید. وی در تعریف تمدن اظهار داشت: تمدن یعنی پاسخ عینی و ملموس به نیازها، پاسخ سخت‌افزاری به نیازهاست.


این استاد دانشگاه در پایان تصریح کرد: نقطه حرکت در مسیر تمدن سازی و نظام سازی ایجاد نیازهای جدید در جامعه و در ذهن نخبگان است. باید این نیاز را احساس کنند، الآن چه کسی احساس نیاز می‌کند به یک نظام اقتصادی جدید. از دل این نظام اقتصادی شما هرچقدر هم کار بکنید خروجی مطلوب به دست نمی‌آید، امام حسین(ع) هم بیایند متنبه نمی‌شوی چون‌که مال شبهه‌ناک در شکمت هست، بحث پیوسته بودن در نگاه دینی همین است، امکان ندارد که نظام اقتصادی جدای از نظام فرهنگی باشد یا جدای از نظام علمی باشد، یک کل به‌هم‌پیوسته است. امکان ندارد بتوان فرهنگ جامعه را اصلاح کرد بدون این‌که نظام اقتصادی را اصلاح‌کرده باشیم، این‌ها به هم گره‌خورده است اصلاح یکی بدون دیگری امکان ندارد، به همین خاطر تغییرات باید هم‌زمان جلو برود. باید مسئله‌های جدید و دغدغه‌های جدید ایجاد کرد تا بشود به سمت نظام اسلامی حرکت کرد.

 

در پایان روز اول بعد از نماز مغرب و عشا  عرب اسدی، با موضوع «جذب تشکیلاتی» با طلاب و دانشجویان به گفتگو پرداختند. 


این کارشناس مسائل فرهنگی بیان داشت: در فعالیت فرهنگی تنهاخوری ممنوع است. اصلاً فعالیت فرهنگی تنهایی معنا ندارد، چرا ما هر چه‌کار می‌کنیم کسی طرف ما نمی‌آید؟ آیا نیت ما ناخالص است؟ ما که پولی نمی‌گیریم؟ گیر کجاست؟ علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در مورد «لایُکِلُّفُ الله نَفساً اِلّا وُسعَها» یک تعبیری دارند که تعبیر جدیدی است. ایشان می‌فرمایند که عرب وقتی‌که مصدر بکار می‌برد در معنای مضارع بکار می‌برد؛ پس معنی آیه می‌شود «لایُکِلُّفُ الله نَفساً اِلّا یوسِعَها» یعنی همه ما تکلیف داریم که خودمان را وسعت بدهیم نه اینکه به‌اندازه وسعتمان تکلیف داریم.


وی افزود: همه ما مکلف هستیم که نفس را توسعه دهیم، بعد سیستم پویا می‌شود، تکلیف به‌قدری است که تو زورداری توسعه بدهی خودت را. نه اینکه همانی که هستی، وگرنه پنجاه سال دیگر هم تو همین هستی. 


استاد عرب اسدی در ادامه با ذکر این نکته «فعالیت فرهنگی یعنی زور زدن برای گنده شدن برای وسعت پیدا کردن.» گفت: در کوه‌نوردی در سربالایی که می‌روید یکی پایش سُر می‌خورد و شمارا می‌گیرد، چند نفر را این‌گونه می‌توانی بگیری، این یعنی وسعتت. چند نفر آدم لبه پرتگاه هستند که تونگهشان داشتی که اگر ولشان کنید پرت می‌شوند داخل منجلاب یا اینکه نه، فقط بهترین‌ها را گلچین‌ می‌کنیم!


استاد عرب اسدی درباره نوع فعالیت‌های فرهنگی گفت: کارهای فرهنگی ما خودگردان هست، یعنی که فرد فقط خودش را می‌گرداند، پس مردم چی؟! بنشینید روضه فرهنگی بخوانید و گریه کنید که چرا وضعیت فرهنگی ما به اینجا رسیده است ؟


وی در ادامه افزود: چه کسی می‌تواند چهار نفر را که در لجن گرفتار شدند نجات بدهد؟ کسی که گنده است. کسی که زورش می‌رسد، کسی که اگر چهار نفر به او آویزان شدند در بلندی پرت نمی‌شود، کنترلش را از دست نمی‌دهد. پس فعال فرهنگی باید و موظف است که خودش را توسعه دهد.


در پایان استاد عرب اسدی در مورد دغدغه‌های یک فعال فرهنگی گفت: فعالیت فرهنگی من و شما اگر منجر به این شد که ما نسبت به انسان‌ها دغدغه داشته‌ باشیم خوب است نه اینکه به دنبال برگزاری مراسم کتاب‌خوانی و فلان نمایشگاه باشیم، از این کارها نکنید این‌ها قالب است. این‌ها فعالیت فرهنگی نیست اگر دغدغه‌تان این باشد که وسعت پیدا کنید و دغدغه انسان‌ها را داشته باشید، این‌ها فعالیت فرهنگی است.

 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار