لازمه بهبود وضعیت اقتصادی جامعه تکیه بر توانایی‌های ملی است

اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سعید منصوربیگی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه کاشان و عضو شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی استان اصفهان در خطبه های نمازجمعه کاشان در سوم دی ماه گفت:

متن سخنرانی به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

رب اشرح لى صدرى ويسر لى امرى وحلل عقده من لسانى يفقهو قولى

عرض سلام و ادب دارم خدمت شما نمازگزاران گرامی که در صفوف دشمن شکن نمازجمعه توفیق حضور دارید، و خوشحالم که فرصتی ایجاد شد که به عنوان یکی از اعضای جنبش دانشجویی و خصوصا بسیج دانشجویی که به فرموده مقام معظم رهبری یکی از ارزنده‌ترین یادگارهای امام راحل بزرگوار ما است، چند دقیقه ای را در خدمت شما باشم و برخی از دغدغه های فعالین دانشجویی را با شما در میان بگذارم.

همان طور که می دانید رسالت دانشجویان انقلابی این است که به دور از بازی های حزبی و جناحی، تنها برای تقویت و پیشرفت انقلاب و آرمان های آن تلاش کنند و از طرفی اگر اشتباه و ایرادی در امور مهم کشور مشاهده کردند، بدون هیچ رودربایستی آن را تذکر بدهند و از آن انتقاد کنند. ما هم امیدواریم بتوانیم به این رسالت خودمان عمل کنیم و اگر حرفی هم می زنیم تنها از روی دلسوزی و انجام وظیفه باشد. امیدوارم بقیه جنبش ها و تشکل های دانشجویی هم به این رسالت خود عمل کنند تا به دستاویزی برای تحقق اهداف احزاب و گروه های مختلف تبدیل نگردند و محیط مقدس و علمی دانشگاه ها را به بازی های سیاسی آلوده ننمایند.

همان طور که می دانید در آستانه یوم الله «۹ دی» هستیم، روزی که به حق به نام روز «بصیرت» نامگذاری شد. بنده این روز بزرگ را خدمت همه شما تبریک گفته و به همین مناسبت چند نکته را درباره این موضوع خدمتتان عرض می کنم.

درباره اهمیت و ضرورت بصیرت، سخنان زیادی گفته شده و قصد تکرار ندارم؛ فقط به تذکر و یادآوری این نکته بسنده می کنم که وقتی هر کدام از فتنه هایی که در طول تاریخ اسلام ایجاد شده است را بررسی می کنیم، می بینیم عامل اصلی آن ها، این بوده که خواص جامعه وظیفه خودشان را به درستی انجام نداده اند و از آن مهمتر، مردم نتوانسته اند حوادث جامعه را به درستی تحلیل کنند و نقش خودشان را به درستی ایفا نمایند.

دلیل اینکه نقش مردم را مهمتر از خواص بیان کردم این است که حتی اگر بعضی از خواص، به هر دلیلی، به وظیفه خود به درستی عمل نکنند، اگر مردم هوشیار باشند، اگرمردم تحلیل درستی از اوضاع کشور داشته باشند، اگر مردم پیرو ولایت باشند، خود به خود این خواص بی بصیرت منزوی می شوند و نمی توانند کاری از پیش ببرند. این نکته را هم نباید فراموش کنیم که هرچه این بصیرت دیرتر در مردم ایجاد شود؛ کشور، نظام و خود مردم هزینه بیشتری را باید پرداخت کنند؛ نمونه آن همان فتنه ۸۸ است. فتنه ای که در آن، حدود هفت ماه طول کشید تا عموم مردم بتوانند موضوع را هضم کنند و به ابعاد این فتنه پی ببرند و یوم الله «۹ دی» را خلق نمایند؛ و در این چند ماه، چه خسارت های گزافی که برای مردم و کشور ایجاد شد؟!! ولی بازهم آفرین به مردم ایران که- برخلاف برخی خواص-  بعد از مدتی توانستند دوست و دشمن را بشناسند و کشور و نظام اسلامی را از یک کودتای رنگین نجات دهند.

خلاصه اینکه بر ماست که از حوادث تاریخ اسلام، از ماجرای صلح امام حسن(ع) – که در ایام سالروز آن هم هستیم- گرفته تا فتنه ۸۸، این عبرت را بگیریم که اگر مردم تحلیل و عمل درست و به موقعی نداشته باشند، ضربه خواهیم خورد.

با این مقدمه به سراغ مسائل روز برویم. در چند روز گذشته شاهد دو رویداد مهم بودیم و خواست خدا بود که این دو، همزمان اتفاق بیفتد. یکی شکست جبهه غربی- عربی در حلب و دیگری نقض برجام توسط آمریکا. از ابتدا این دو موضوع از بعضی جهات به هم شبیه بودند؛ مهمترین شباهت آنها این بود که هم در موضوع فشار غرب به ایران و هم در مورد فشار عاملان غرب به سوریه، دو دیدگاه وجود داشت. یکی اینکه در مذاکره با طرف مقابل نباید از خطوط قرمز خودمان عقب نشینی کنیم و تا زمانی که دشمن این خطوط قرمز را نپذیرفته است، باید مقاومت کرده و در مقابل او ایستادگی کنیم. دیدگاه دومی که هم برای ایران و هم برای سوریه وجود داشت این بود که در مذاکره با طرف مقابل، حتما باید به نتیجه برسیم، حتی اگر به قیمت زیر پا گذاشتن خطوط قرمزمان باشد؛ و برای توجیه این حرف این بهانه را می آوردند که مردم دیگر نمی توانند مقاومت کنند.

در ماجرای داعش همه دیدند، زمانی که آمریکایی ها با ادعای نابودی داعش وارد میدان شدند، در عمل با هواپیماهای خود برای داعشی ها سلاح و آذوقه می بردند، هربار که غربی ها با بهانه حقوق بشر پیشنهاد آتش بس دادند در عمل یا از آن برای تجهیز داعشی ها استفاده کردند یا آن را نقض کردند، و  بالاخره مردم در سوریه دیدند که با مقاومت می توان دشمن را شکست داد نه با چیز دیگر.

اما در ایران برخی خواص غرب گرا، توانستند این تحلیل را به مردم القا کنند که تنها راه نجات مردم، کوتاه آمدن در برابر کدخداست و اگر با کدخدا نسازیم، حتی مشکل آب خوردنمان را هم نمی توانیم حل کنیم!!! و دیدیم که با نقش آفرینی این خواص شرایط به گونه ای رقم خورد که ایران در موضوع هسته ای توافق برجام را پذیرفت و بلافاصله زمزمه خوانی برای برجام ۲ و ۳ شروع شد و حتی برخی مدعی شدند سوریه هم نیاز به برجام دارد! اما رهبری از ادامه این روند جلوگیری کردند و در مورد برجام ۲ و ۳ هشدار دادند.

اما چیزی که مهمتر از خود برجام است، این است که فراموش نکنیم کدام خواص مردم و کشور را به سمت برجام سوق دادند و کدام خواص برجامی را که بسیاری از خطوط قرمز رهبری را نقص کرده بود در ۲۰ دقیقه تصویب کردند و کدام خواص در برابر موارد مکرری که به گفته خودشان نقض برجام توسط طرف مقابل بود، چشم بستند و با توجیه، از کنار آن عبور کردند و با بزک کردن دشمن سعی کردند نگذارند مردم از واقعیت ماجرا آگاهی پیدا کنند.

علاوه بر خواص، نباید از نقش رسانه ها هم غفلت کنیم. باید به خاطر بسپاریم کدام افراد و رسانه ها، دغدغه مردم را به سمت کنسل شدن کنسرت و لغو فلان سخنرانی و سخن پراکنی فلان نماینده مجلس و ... جلب کردند و با برجسته کردن آنها، موضوعات مهمی مثل برجام را به حاشیه بردند.

بحثم را خلاصه کنم و بیاییم سراغ مصوبه اخیر مجلس آمریکا.

این نقض برجام و تصویب تحریم های آمریکا علیه ایران، برای برخی از خواص دور از انتظار و غیرقابل باور بود. برخی که برجام را «آفتاب تابان» و «فتح الفتوح» می دانستند و برای چیدن میوه های آن مردم را دعوت به صبوری می کردند، چنان به استکبار جهانی خوش بین بودند که حاضر شدند حرف رهبری را زیر پا بگذارند و بر خلاف دستور صریح ایشان در مورد اجرای گام به گام تعهدات دو طرف، همان ابتدا همه تعهدات ایران در برجام را انجام دادند و بعد از آنکه اهرم های فشار خود را نابود کردند، منتظر نشستند تا شیطان بزرگ به عهد خود وفا کند. و از این دردناک تر اینکه هروقت برای این کار خود مورد سوال قرار گرفتند، آن را به گردن رهبری انداختند و گفتند «هر کاری کردیم با مشورت و نظر رهبری بوده است»؛ و این جمله چیزی است که باید به عنوان سند مظلومیت ولایت در تاریخ ما باقی بماند، جمله ای که بارها رهبری در حرف و عمل آن را تکذیب کرده اند.

قبل از این هم در ماجرای صادر نکردن روادید برای کسانی که به ایران سفر می کنند، ترساندن بانک های بزرگ از کار کردن با ایران و موارد متعدد دیگر، برجام توسط آمریکا نقض شده بود؛ اما در این مورد اخیر تمام مسئولین ایرانی، از مقام معظم رهبری گرفته تا رئیس جمهور و وزیر خارجه و مسئول سازمان انرژی اتمی و دبیر شورای عالی امنیت ملی همگی تصریح کرده اند که این مصوبه، نقض برجام است و لازم است ایران اقدام متقابل انجام دهد. مقامات آمریکا هم با امضا نکردن برجام توسط رئیس جمهور آمریکا نشان دادند که می دانند این مصوبه، نقض برجام است.

حال که بدعهدی طرف مقابل کاملا روشن شده، بالاخره دولت بعد از برگزاری جلسات لازم، در مورد اقدام متقابلی که باید در برابر آمریکا انجام دهد تصمیم گرفت و رئیس جمهور به وسیله دو نامه، آن را به وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی ابلاغ کردند.

ولی متاسفانه به نظر می رسد این اقدام متقابل بیشتر استفاده داخلی داشته و به درد ساکت کردن منتقدان داخلی می خورد تا ترساندن طرف آمریکایی. موید این حرف سخنان سخنگوی کاخ سفید است که به صراحت بیان کرده است که این اقدام ایران کاملا در چارچوب برجام است و آمریکا هیچ ناراحتی از آن ندارد. بعد از بررسی ها مشخص شد، دستوری که رئیس جمهور به رئیس سازمان انرژی اتمی داده اند – یعنی طراحی پیشران هسته ای- چیزی بوده که طبق مصوبه مجلس، دولت تنها در صورتی اجازه داشته برجام را اجرا کند که همزمان با اجرای برجام، این طراحی را هم انجام دهد. علاوه بر این مراحل محاسبه و طراحی درباره این موضوع اصلا نیازی به سوخت ندارد که آمریکا بخواهد از آن ناراحت باشد و با چند کامپیوتر و قلم و کاغذ انجام می شود؛ و این چیزی است که به اسم اقدام متقابل قاطع ایران، برای مردم بیان می شود.

بعد این اقدام متقابل ایران هم شاهد رفتار عجیبی بودیم. ارسال پیامک حقوق شهروندی رئیس جمهور و موضع گیری پدر معنوی دولت که گفته است برجام را خیلی موفق می دانم و هرکس می گوید برجام خوب نبوده، بیخود گفته و دارد سیاه نمایی می کند.

 از شواهد و قرائن موجود این طور به نظر می رسد که برخی، بیشتر به فکر پیروزی خود و هم حزبی هایشان در انتخابات هستند و تلاش می کنند ذهن جامعه را از واقعیت برجام منحرف کنند و حتی حالا هم که به چشم خود دیده اند که آمریکایی ها دارند برجام  را نقض می کنند و دستاورد برجام برای ایران «تقریبا هیچ» بوده است، برجام را به عنوان یک پیروزی بزرگ در چشم مردم جلوه دهند. متاسفانه به نظر می رسد تا حدودی هم توانسته اند در این کار خود موفق باشند؛ ‌چراکه اگر این طور نبود، شاید مردم ایران هرگز تحمل نمی کردند که در برابر نقض روشن برجام توسط طرف آمریکایی، اقدام متقابل ایران که باید عزتمندانه، قاطعانه و درس آموز باشد و طرف مقابل را از شیطنت بیشتر پشیمان کند، به گونه ای باشد که حتی خود سخنگوی کاخ سفید بگوید اقدام متقابل ایران اصلا نگرانی و ناراحتی در ما ایجاد نکرده است.

این اقدام متقابل را بگذارید کنار اختلاس های چند هزار میلیاردی، کنار گسترش ولنگاری های فرهنگی در سطح جامعه، کنار افزایش آمار بیکاری و بیکاری حدود ۵۰۰ هزار نفر تنها در پسابرجام، کنار له شدن قشر ضعیف جامعه زیر چرخ های توسعه، کنار مشکلات ازدواج جوانان، اعتیاد، افزایش طلاق و ازدواج های سفید،کنار دریافت حقوق های نجومی توسط طمع خوران نظام که به زعم برخی آقایان ذخیره های نظام به حساب می آیند. دولتی که شعار محوری اش حل معضلات مالی، بهبود رفاه مردم و ایجاد اشتغال بود، چرا حال دم از پرتوقعی ملت از توانایی های دولت می زند؟!!

وضعیت اقتصادی نابسامانی گریبان گیر جامعه شده که لازمه حل آن رسیدگی جدی به امورات و تکیه بر توانایی های ملی است نه خوشبینی به عملی شدن وعده های سراب گونه دشمن در مذاکرات.

سخنم را کوتاه کنم، از شما عزیزان می خواهم حرفی که در مقدمه عرض کردم را فراموش نکنیم که اگر مردم درک و تحلیل صحیح و عمل مناسب و به موقع نداشته باشند سیلی محکمی خواهند خورد و رهبری تا یک جایی از خود هزینه می کنند؛ ولی اگر همراهی و بصیرت مردمی وجود نداشته باشد، کار به جایی نخواهد رسید.

در پایان امیدوارم آنچه که گفته شد مورد رضایت حضرت بقیه الله اعظم بوده باشد و ان شاء الله همه ما بتوانیم به رسالت و وظیفه خود به درستی عمل کنیم و در این راه طبق فرمایش امام خمینی(ره) از خدای منان مسئلت داریم تا«آنهایی را که خواب آمریکا می بینند، خدا بیدارشان کند».

اللهم النصرالاسلام و اهله واخذل الکفار و اهله و احفظ قائدنا الخامنه ای بحق امیرالومنین.

و السلام علیکم و رحمته الله و برکاته