به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ شورای صنفی تهیه کنندگان سینما در واکنش به اینکه حوزه هنری فیلم رفع توقیف شده ی «مادر قلب اتمی» را در سینماهای خود اکران نکرده است، بیانیه ای را با کنایه به فرمان «آتش به اختیار» منتشر کرد.
«مادر قلب اتمی» چه فیلمی است که تا امروز بارها تبدیل به حاشیه مهم سینمای ایران شده است؟ این فیلم با بازی چند هنرمند سوپراستار و فضایی تخیلی سه سال در توقیف بوده و در نهایت نیز با حذفیاتی که بر آن اعمال شد و بعد از آنکه تهیه کننده فیلم بارها جنجال سازی کرد توانست مجوز نمایش بگیرد.
این فیلم که داستان دقیقی ندارد دیالوگ های هجو دو دختر مست در راه بازگشت از یک پارتی را به تصویر می کشد که با ورود محمدرضا گلزار وارد یک فاز تخیلی بی منطق و بی داستان می شود.
ماجرا به حدی کسل کننده و مبهم است که شما بعد از اتمام فیلم نمی توانید به درستی برای دیگران تعریف کنید که چه چیزی دیده اید!
تکرار ملال آور برخی صحنه ها هم مخاطب را عصبی می کند تا جایی که تصویر بسته و باز شدن درب آسانسور در جایی از فیلم بیش از ۱۰ بار پشت سر هم تکرار می شود و تماشاچی را کلافه می کند.
روزنامه هنرمند در نقدی به این فیلم نوشته است: «مادر قلب اتمی قبل از اینکه فیلم باشد و قصه داشته باشد دیالوگ بازی سرخوشانه میان شخصیت هاست، دیالوگ هایی که فارغ از پیش زمینه یی میان چند کاراکتر فیلم رد وبدل می شود که اساسا هیچ کارکرد دراماتیکی نداشته و فیلمساز سعی کرده دیالوگ ها را بر اساسِ ارجاعات ماورایی و سیاسی و هسته ای بنویسد ، به همین دلیل مادر قلب اتمی دائما در یک تعلیق اشتباه سردرگم است لوکیشنِ محدود که بیشتر فیلم در ماشین می گذرد همراه با دیالوگ های بی سروته که معلوم نیست قصد نویسنده و کارگردان از آن ها چه بوده که بیش حد فضای فیلم را کسالت آور کرده است، علی احمدزاده به عنوان کارگردان می داند که فیلمش نمی تواند مخاطب را راضی نگه دارد به همین دلیل گاهی از دیالوگ های بامزه در میان آدم های فیلم استفاده می کند.»
تهیه کننده و کاگردان این فیلم در طول زمانی که فیلم صرفا به دلیل دیالوگ های نامتعارف دو دختر مست توقیف شده بود با حضور در جمع سینماگران و اهالی رسانه بارها موضوع را یادآوری می کردند. حتی در اقدامی هماهنگ عوامل فیلم بخش هایی از فیلم را در صفحات مجازی خود منتشر می کردند و اعتراض خود به توقیف را ابراز می کردند. اقداماتی که به نظر می رسد بیشتر از یک عمل اعتراضی تقلاهای یک تهیه کننده برای فروش بیشتر فیلمی است که می داند مورد توجه مخاطب واقع نشده و فروش خوبی نداشته است.
در صحت این مدعا نیز میتوان به آمار فروش فیلم در روز اول اکران در مقایسه با روزهای بعدی اشاره کرد. با توجه به پروپاگاندایی که عوامل فیلم راه انداخته بودند در سه روز اول اکران توانست ۳۶۵ میلیون تومان فروش کند در حالی که پس از یک هفته میزان فروش فیلم دقیقا به نصف رسید!
از میان دیالوگ های شلخته و مبهم این فیلم چند دیالوگ شاخص وجود دارد که به موضوع جنگ سوریه، صدام حسین و تمسخر پلیس می پردازد، و البته نریشن فیلم با صدای گلزار که دقیقا مشخص نیست راوی داستان است یا یکی از کارکترهای تخیلی داستان مدام تکرار می کند این شخصیت ها همه در خواب من هستند!
حالا این فیلم با این ویژگی های منحصر به فرد! در سینماهای حوزه هنری اکران نشده و شورای تهیه کنندگان سینما در میان حجم انبوه دغدغه های روز جامعه و کشور تمام تلاشش را به این موضوع اختصاص داده و ماجرای این فیلم سخیف و مبهم را به صحبت های مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان گره زده است!
در بخشی از بیانیه اعتراضی شورای صنفی ضمن کنایه به صحبت های اخیر مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان آمده است: «شورای عالی تهیهکنندگان سینمای ایران، که در برگیرنده تمام اصناف تهیهکنندگی سینماست، در لبیک به فرمان مقام معظم رهبری که آحاد ملت را در قبال ناهنجاریهای فرهنگی مکلف به «آتش به اختیار» فرمودهاند، اعتراض شدید خود را به این نهاد اعلام میدارد و در مقابل چنین رویهای از شورای صنفی نمایش مصرانه خواهان است تا دستکم به طور نمادین تعدادی از سالنهای نمایش حوزه هنری را تا زمان اصلاح رفتار آن نهاد، کلا از سینمای ایران محروم کند تا لااقل مدیران حوزه هنری طعم تلخ محرومیت را برای زمانی کوتاه بچشند.»
بد نیست با توجه به این برداشت مضحک از بیانات مقام معظم رهبری و تفسیر به رای آن متن بیانات رهبری در دیدار با فعالین تشکیل های دانشجویی را مرور کنیم.
رهبر معظم انقلاب در پاسخ به دغدغه دانشجویان در خصوص کاستی های دستگاه های فرهنگی و اقدامات غیر انقلابی برخی از این نهادها فرمودند: «از وظایف تشکلهای دانشجویی، تلاش همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه است. نگویید دیگر نمیشود در دانشگاه کار کرد؛ در دانشگاه خیلی میشود کار کرد. همهی هستههای فکری و فرهنگی و عملی و جهادی هرکدام کار کنند؛ مستقل؛ آتش به اختیار باشند. البته قرارگاه مرکزی دستور میدهد اما چنانکه قرارگاه مرکزی اختلال دارد، شما افسران جنگ نرم، آنجا آتش به اختیارید.
گاهی اوقات احساس میشود دستگاههای مرکزی فکری و فرهنگی و سیاسی دچار اختلالند و تعطیلند؛ اینکه در وضعیتی که ما اینهمه مسائل مهم فرهنگی در کشور داریم، حالا فرض کنیم فلان آهنگ قبل افطار پخش بشود یا نشود، این میشود مسئلهی اصلی، نامهنگاری میکنند؛ این پیداست این دستگاه اختلال پیدا کرده؛ مسئلهی اصلی را از فرعی تشخیص نمیدهند. وقتی اینجوری دستگاههای مرکزی اختلال دارند، آنوقت اینجا شما آتش به اختیارید.»
اینکه شورای صنفی نمایش دقیقا با دغدغه ای مشابه همان کنایه رهبری که فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود یا خیر، دستور العمل ایشان خطاب به دانشجویان را به این شکل در متن بیانیه خود آورده است خود مصداق بارز «تعطیل بودن» این نهاد فرهنگی است که رهبری هم از آن گلایه کرده و در مقابل آن فرمان آتش به اختبار به افسران جنگ نرم دادند.