به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران درخصوص سرنوشت برجام و تصویب تحریم S.722 بیانیه تفصیلی منتشر کرد که در ادامه میخوانید.
۱- گرچه مردم ما به خوبی میدانند به دلیل اینکه موضوع هستهای بهانه است و بعد از دادن هستهای، آمریکاییها یک بهانه بنی اسرائیلی دیگری را عَلَم میکنند تا با تحت فشار قرار دادن ایران، ما را از پیشرفت بازدارند، اما بسیاری از مردم توجه ندارند که هستهای علاوه براینکه حق مسلم ماست، نیاز مُبرم ما برای پیشرفت نیز هست. به گونهای که شخص آقای عراقچی که عضو تیم مذاکراتی است که طی آن ۱۰۰ محدودیت را در حوزه هسته ای پذیرفته ایم، گفته است ۳۰۰ صنعت برای پیشرفت به صنعت هستهای نیاز دارند.
از جمله اینکه تولید برق هستهای، ارزانتر از تولید برق از طریق سوزاندن سوختهای فسیلی است. لذا آمریکا و روسیه با وجود برخورداری از سوخت فسیلی، درصد قابل توجهی از برق خود را از انرژی هستهای تأمین میکنند. همچنین انرژی هستهای در بخش کشاورزی نقش تعیین کنندهای دارد به طوریکه با استفاده از پرتو دهی، تولید گندم حدود ۵ برابر افزایش یافته است و با تابش پرتو گاما، میتوان بذرها را در برابر خشکی، سرما و خاک شور مقاوم کرد که این تحقیقات در استانهای خوزستان، یزد و گلستان در حال انجام بود. همچنین استفاده از دانش هستهای و مواد رادیو اکتیو برای دفع آفتها در کشاورزی از سادهترین و مفیدترین روشها است. چراکه از یک طرف سبب کاهش چشمگیر در مصرف سالانه ۲۰ میلیون تن از انواع سموم میشود و از طرف دیگر سبب جلوگیری از فاسد شدن محصولات میگردد. مثلاً با پرتودهی میتوان از کاهش کیفیت سالانه ۷۰۰ هزار تن خرمای تولیدی در کشور جلوگیری کرد. خلاصه اینکه استفاده از مواد رادیو اکتیو از پزشکی گرفته تا صنایع اتومبیلسازی، هواپیماسازی، پالایشگاه و پتروشیمی، حفاری و و و به طور روز افزون مورد نیاز است. لذا اولین نکته این است که همه بدانند آمریکاییها با برجام، صنعتی را تبدیل به دکور کردند که برای پیشرفت ایران تعیین کننده است.
۲- مسئولین محترم دولتی اساساً برای رفع تحریم وارد مذاکره شدند و بعد از مذاکره برای اینکه برجام در ایران تأیید شود، وعده رفع تمامی تحریمهای اقتصادی را دادند. درحالیکه وعده دولتمردان در متن برجام که خود آن را نوشته بودند، وجود نداشت و مسئله تحریمهای بانکی همچنان حل نشده است. اما نکته این است که ما حتی بدون دادن هستهای هم با انعقاد پیمان پولی دوجانبه و چند جانبه میتوانستیم و میتوانیم تحریمهای بانکی را که ناشی از وابستگی معاملات به دلار است عملاً بیاثر کنیم. پیمان پولی دو جانبه به عنوان قانون در برنامه ششم تصویب شده است و رئیس جمهور روسیه و نیز ترکیه اخیرا رسماً از ایران درخواست انعقاد این پیمان را نمودند اما نمیدانیم چرا بانک مرکزی زیر بار نمی رود؟! در حالیکه تا کنون ۵۴ پیمان پولی دو جانبه در دنیا بسته شده است.
در تاریخ ثبت خواهد شد که آمریکا با تحریم بانکی گلوی ایران را فشرد تا مولفههای پیشرفتش را از او بگیرد اما دولتی که مدعی عقلانیت و قانونگرایی و وکالت مردم بود، با اینکه میتوانست و قانوناً موظف بود که با انعقاد پیمان پولی دو جانبه، هم گلوی ملت را آزاد کند و هم با ضربه زدن به دلار، مشت محکمی به دهان متجاوز بزند، اما نزد.
3- بعد از انتخاب مجدد آقای روحانی، تحریم s.722 با ۹۸ موافق و ۲ مخالف در سنای آمریکا تصویب شد. گرچه قبل از برجام حدود ۶۰۰ شخص و نهاد توسط آمریکا تحریم بودند. اما با این تحریم، هر شخص و نهادی که با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که ریشهای عمیق در قانون اساسی، بدنه اجتماعی و ساختار نظام دارد، رابطه برقرار کند، توسط آمریکا تحریم میشود.
همچنین هر شرکتی که در ساخت موشک و بسیاری از تجهیزات نظامی با ایران همکاری کند نیز تحریم میشود. یعنی این تحریم مانند سیاه چالهای است هزاران شخص و نهاد را میبلعد. فقط به عنوان یک قلم، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا که هر جا دولتها در پروژههای بزرگ عمرانی ناتوان بودند، چشمها به سوی این قرارگاه رفت، با ۲۵۰۰ شرکت کار میکند. این یعنی دو سال بعد از بذل ۱۰۰ امتیاز هستهای و یا به عبارتی ۱۰۰ منفعت ملی، تحریمها چند برابر تحریمهای قبل از برجام شد.
درنتیجه واضح است که «چک بیمحلّ برجام» نقد شدنی نیست و تنها زمانی میتوان صحبت از مذاکره برد-برد کرد که ما خود را از نظر اقتصادی، نظامی و علمی به حدی از پیشرفت برسانیم که آسیبپذیری ما نزدیک به صفر باشد. البته برای تحقق این امر راهکارهای متعددی وجود دارد که پیمان پولی دوجانبه فقط یکی از آنهاست.
۴- جای تعجب است درحالیکه آمریکا دارد تحریمها را چند برابر میکند و همه میدانند که عمده تحریمها، تحریمهای آمریکا بود، باز عدهای در دولت تدبیر و امید زمزمه کنند که درست است که آمریکا ما را تحریم کرد اما در عوض آنگلا مرکل و فدریکا موگرینی از اروپا ما را دلداری میدهند و میگویند: «چقدر شما خوبید و چقدر آمریکا بد است و دلواپس نباشید چراکه اگر تحریمهای شما چند برابر قبل از برجام میشود اما حداقل ما برجام بین المللی را با شما ادامه میدهیم و ترامپی را که از بدو انتخابش در دنیا و حتی در خود آمریکا علیه او تظاهرات برپا شد و هیچ آبرویی ندارد را منزوی میکنیم.»
عده ای می پرسند حال که پیشرفت ما با دکوری بودن صنعت هستهای امکان پذیر نیست و از طرفی متأسفانه برجام را طوری نوشتند که نمیتوانیم از طرف مقابل حتی شکایت کنیم. همچنین اگر از برجام بیرون بیاییم هم اجماع علیه ما به وجود میآید، پس چگونه از خسارتهای برجام جلوگیری کنیم؟ پاسخ این است که شرایط فعلی بهترین فرصت برای جلوگیری از خسارت محض و از سر گرفتن فعالیتهای هستهای است.
چراکه آمریکا با این تحریم جدید و ترامپی که دارد اساساً نمیتواند به هم خوردن برجام را به گردن ایران بیاندازد. گرچه حتی اگر هم بتوانند هم برای ایران فرقی نمیکند چون تحریم فعلی آمریکا همه اشخاص و نهادهای ما را نشانه گرفته است و دیگر بدتر از این نمیشود.
لذا رئیس جمهوری که با تقطیع سه کلمه از نهج البلاغه به غلط نتیجه می گیرد که مبنای حکومت اسلامی رأی مردم است باید بداند که مردم در رفراندم قانون اساسی، با رأی خود، نظرشان را درباره مبنای حکومت اعلام کردند. آنجا که به اصل ۵۷ رأی دادند که قوای سه گانه را اساساً زیر نظر ولایت مطلقه یعنی ولایت بدون قید و شرط و بدون چون و چرا تعریف می کند. و رأی دادن به آقای روحانی که یکی از شرایط تأیید صلاحیت شدنش التزام عملی به ولایت فقیه است، نشان می دهد مردم مسلمان ایران در تشخیص مبنای حکومت با روحانی هم نظر نیستند.
لذا دولت هیچ راه شرعی و قانونی ندارد که شروط حکیمانه رهبر انقلاب را درباره اجرای برجام عمل نکند. از جمله این شرط: «در سراسر دورهی هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبهی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند.»
حکیمانه بودن این شرط از این جهت است که اگر ما هر روز به یک بهانه ای تحریم بشویم و بخواهیم برجام ها را بپذیریم، به تدریج آمریکا همه چیزمان را از ما می گیرد.
۵- امروز نمیخواهیم با خوش خیالان از عقلانیت و تجربه مذاکره با آمریکا صحبت کنیم که هفت مذاکره پیشین که به سرنوشت برجام دچار و توسط مدعیان ظرافتهای دیپلماسی و زبان بدن انجام شد برای تجربه گرفتن کافی بود. امروز نمیخواهیم با سردهندگان شعار «نه قاضی، نه سردار، دولت قانون مدار» از عمل به بند ۳ قانون اقدام متقابل مجلس در بازگرداندن تعهدات برجام صحبت کنیم.
چراکه اگر مصوبه مجلسی که با دست خودش کمیسیون ویژه منتخب خودش را بیخاصیت کرد، اعتبار داشت باید قبل از اینها قانون مصوبش اجرا میشد. در یک کلام، امروز دیگر نمیخواهیم از دلواپسیهای منطقی و قابل دفاع خود برای ظرفیتسوزی، عمل نکردن به قانون، به بازی گرفتن منافع ملی، زیر پا گذاشتن تجربه و عقلانیت، خوش خیالی خوش خیالان در اعتماد به غرب، ترس و بیتدبیری برخی مسئولین و ... صحبت کنیم. بلکه امروز از صاحب منصبانی که به قیمت خون صدها هزار شهید بر منصب خود تکیه زدهاند میخواهیم درباره سرنوشت خودشان اندیشه کنید.
آیات ۱۸۱ تا ۱۸۳ سوره اعراف - «و از میان کسانی که آفریدهایم گروهی هستند که به حق هدایت میکنند و به درستی و راستی داوری مینمایند. و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمیدانند ]به ورطه سقوط میکشانیم[. و به آنان مهلت می دهیم؛ یقیناً تدبیر ونقشه من استوار است.»
مسئولان امر و به خصوص اعضای شورای نظارت بر برجام بدانند آن کَید متینی که به تدریج روسیاهی و ذلت در ایران و آخرت را به ارمغان خواهد آورد، لگد زدن به ظرفیتهای داخلی، قانون، تجربه، منافع ملی، عقلانیت انقلابی و کوتاه آمدن ذلیلانه در برابر آمریکای جهان خوار است درحالیکه راههای واضحی برای حل مشکلات بدون کوتاه آمدن وجود داشته و دارد.