در شرایطی که اعتراضات از سوی اقشار مختلف به آثار نامناسب سینمایی صورت گرفته بود، جمعی از اهالی سینما با قومی قبیلهای کردن دعوای توقیف فیلمها کمپین «شأن سینما» را برای مخالفت با این موضوع تشکیل دادند.
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو_فاطمه سادات بکائی؛ سینمای ایران ظرف چند سال گذشته، ایام پرحاشیهای را پشت سر گذاشته است؛ آن هم حاشیه هایی که در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی از بدنه فرهنگی کشور اسلامی ایران قابل پذیرش نیست.
بازگشت رو به عقب سینماگران کشور ما نه تنها در اظهارنظرهای شخصی بلکه در آثار شان نیز به روشنی قابل رویت است و در برخی موارد حقیقتا باعث تاسف است.
شاید کسی گمان نمیکرد ۴۰ سال بعد از پیروزی انقلاب روی پردههای سینمای کشور شاهد شوخیهای رکیک جنسی و محتواهای عجیب و غریبی باشیم که جز دهن کجی به احکام الهی هدف دیگری نمیتوان برای شان متصور شد. علاقه زیاد اهالی خانواده سینما به هنجارشکنیهای دینی و اعتقادی جوری شدت گرفته که بیش از بدنه فرهنگی جمهوری اسلامی به طرز فکر غالب اعضای گروهکهای تندروی ضد اسلامی شبیه است.
جالب اینکه دکتر صالحی امیری وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی به تازگی در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع اهالی رسانه عنوان کردند: «ما معتقد هستیم که حتما باید حساسیت لازم نسبت به حساسیتهای دینی داشته باشیم و فیلمها حتما باید ارزشهای دینی و اخلاقی را تبلیغ کنند.»
حساسیت داشتن نسبت به مفاهیم دینی و اهتمام به ارزشهای مذهبی و اخلاقی بدیهیترین نکتهای است که هر مقام مسئولی در دولت باید به آن «وظیفه مند» باشد بویژه، مدیران و مسئولان حوزه فرهنگ و اخص، حوزه سینما.
شکی در درستی این گفتار نیست. آثار سینمایی، هنری و محصولات فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی باید به دغدغههای دینی، اخلاقی و اعتقادی جامعه توجه نمایند و چنانچه، شواهد و مواردی خلاف این رخ نماید وزارت ارشاد نخستین جایی است که باید پاسخگو باشد.
حال باید از مدیران فرهنگی و سینمایی پرسید: فارغ از فضای انتخابات و جریان سازیهای رسانهای در افکار عمومی در مسیر فعالیتهای فرهنگی و سینمایی در چند ماهه اخیر چه اتفاقاتی دارد میافتد؟
اعلام رفع توقیف فیلم هایی که در وزارت ارشاد همین دولت متوقف شده اند و تشکیل کمیتهای برای تسریع در پاسخگویی به جو هیجان زده و احساسی بعد از انتخابات و در پیش گرفتن سیاست درهای باز که منجر به عرضه فیلم هایی مغایر با باورهای اعتقادی، اخلاقی و دینی جامعه شده است و نیز، گشایش میدان برای عرض اندام و سیطره فیلمهای شبه طنز مریض و هجویههای جنسی در حوزه سینما و صدور مجوز برای نمایشهای وهن آلود و تئاترهای هنجارشکن، انتشار نامه سرگشاده هفده نماینده مجلس و جمعی از عالمان و هموطنان ارمنی و مسیحی، نامه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع)، و ... گوشههای از عملکرد وزارت ارشاد طی ماههای اخیر است.
علاقهمندی زنی شوهردار به مردی دیگر روی پردههای سینما!
این روزها زنجیرهای از آثار هنجارشکن و موهن زینت بخش سالنهای سینما و تئاتر کشور است. مادر قلب اتمی، اکسیدان، پنجاه کیلو آلبالو (نمایش خانگی)، من عصبانی نیستم (بازار سیاه)، و فیلم سخیف «پا تو کفش من نکن»، اثری زرد که سعی دارد با شوخیهای مبتذل و جنسی برای محتوای توهین آمیزی که ارائه کرده جذابیت ایجاد کند.
داستان این فیلم دقیقا مشابه داستان فیلم توقیفی «پنجاه کیلو آلبالو» است که در دولت یازدهم مجوز گرفت و بعد از واکنشهای بسیار زیادی که داشت از روی اکران برداشته شد.
قصه حول محور ثبت اشتباه اسامی دو زوج در شناسنامههای شان است که ماجرا را به ابراز علاقه یکی از مردان قصه به زنی شوهر دار و همچنین علاقه مندی زنی متاهل به مردی غیر از همسرش میکشاند. شوخیهای اروتیک، حضور کارکتری که معلوم نیست زن است یا مرد و در خانه یک زن تنها زندگی میکند در عین اینکه به مردان تمایل دارد، تمسخر فرهنگ ازدواج و... همه دارایی فیلمی است که در نهایت ناباوری این روزها در حال اکران است.
«پاتو کفش من نکن» در روزهای ابتدایی اکران فروش بسیار ضعیفی داشته که به نظر میرسد ناشی از سطح پایین بودن و به اصطلاح زرد بودن بیش از اندازه فیلم، اما این فروش کم، از مسئولیت وزارت ارشاد برای اعطای مجوز ساخت و نمایش به این فیلم کم نمیکند؛ همانطور که فروش بالای برخی فیلم ها نشان از فاخر بودن آن اثر نیست.
وزارت ارشاد با اتکا به کدام مکتب دینی فیلمهای مستهجن را نظارت میکند؟
وقتی اثری در دولت جمهوری اسلامی مورد تایید واقع شده و به پردههای سینما راه پیدا میکند یعنی باید از حداقلهای استاندارد اخلاقی و دینی برخوردار باشد، چیزی که این روزها با اهتمام وزارت ارشاد به اکران فیلمهای توقیفی کمتر میتوان دید.
آیا در فیلموارههای جنسی و جوکهای تصویری یا همان «ساندویجهای کثیف»ی که این روزها پشت سر هم از گلوگاه نظارتی ارشاد به جامعه سرریز میشوند حساسیتهای دینی، اخلاقی و اجتماعی لحاظ شده است؟
آیا این هجویههای مستهجن که الفاظ نامناسب، توهینآمیز و محتویات سخیف و شرم آور، بیحیایی، بیان استعارهها و کنایههای رکیک، شوخیهای اروتیک، حرفهای دو پهلو با معانی وقیح، شوخیهای جنسی، ادبیات جنسی و رفتاری، خارج شدن از دایره عفت عمومی در کلام و رفتار و حتی، مسخره کردن آئینهای مذهبی خانوادههای مسلمان و مسیحی همچون: سفرههای نذری و آئین کلیسا به وفور در آنها موج میزند با نگاه به همین حساسیتها و معیارهای اخلاقی و دینی وارد متن جامعه شده اند؟
اگر پاسخ وزارت ارشاد به این پرسشها مثبت است، باید بپرسیم آقایان با نگاه به احکام کدام دین و معارف کدام مکتب اخلاقی این آثار رامورد بررسی قرار داده اند؟
حجم وسیع اعتراضات علما، مردم، مسئولین و حتی تاثیرگذاران عرصه سینما مثل مسئولین حوزه هنری به جو موجود نشان میدهد که این روزها بیش از هر زمانی، محصولات سینمایی و هنری در سایه ضعفهای نظارتی به جامعه عرضه میشوند و به نوعی شاهد «تساهل و تسامح»ی هستیم که بی شک میتواند مخاطرات زیادی را متوجه جامعه ایران بکند.
بیان شوخی های رکیک در جمع نشان دهنده اختلال روانی فرد است! برخی با این توجیه که برای اکران فیلمهای سینمایی رده سنی تعیین میکنیم سعی دارند اکران این فیلمها را در مسیری معقول جلوه بدهند، در حالی که اساسا به نمایش درآوردن شوخیهای رکیک از نظر علمی برای هیچ یک از ردههای سنی مناسب نیست.
در این باره دکتر علی اصغراصغرنژاد روانشناس بالینی و عضو گروه بهداشت روان دانشگاه علوم پزشکی ایران به خبرگزاری دانشجو گفت: در مورد مخاطرات احتمالی شوخیهای جنسی در سینما گفت: شوخی بسیار لازم و مفید است، اما حد و حدود خودش را دارد، از لحاظ عقلی همه چیز یک چارچوب و حدود مشخصی باید داشته باشد شوخی هم همین طور است.
او ادامه داد: وقتی کسی خیلی بی حیا و دریده صحبت کند شأن و احترام خودش را زیر سوال میبرد و قطعا دیگران در مورد او قضاوت خواهند کرد.
اصغرنژاد توضیح داد: به هر حال مغز ما انسانها برای بازداری از گفتن حرفهای نامناسب ترمزهایی دارد. ممکن است در مغز ما هر فکری وجود داشته باشد، اما آنها را به زبان نمیآوریم و یا حداقل آن را در هر مکان و به هر کسی نمیگوییم! اگر فردی خلاف این رویه عمل کند، یعنی هر مطلب زشت و رکیکی را در جمع بازگو کند، این معنایش این است که به گونهای با اختلال فکری مواجه است. یعنی آن ترمزهای بازدارنده در مغزش کار خودشان را به درستی انجام نمیدهند.
این روانشناس بالینی تکمیل کرد: مثلا فردی که الکل یا ماده مخدر مصرف کرده باشد هوشیاری کافی ندارد و به همین دلیل ممکن است هر حرفی را به زبان بیاورد؛ اصطلاحا میگویند فلانی عقلش سر جایش نیست! بنابراین طبیعی نیست که فردی در حالت عادی و بدون مصرف مادهای خاص کنترل عقلانی روی گفتارش نداشته باشد، پس احتمالا دچار نوعی اختلال فکری است.
علی اصغری ادامه داد: حالا اگر قرار باشد این مطالب مستهجن را که به زبان آوردنش در جمع نوعی اختلال روانی محسوب میشود، در یک تریبون عمومی به گوش همه مردم برسانیم این دیگر نه تنها به شعور اجتماعی فرد مربوط است بلکه نشان میدهد از نظر عقلی واقعا در جایگاه سلامتی نیست و وضع خوبی ندارد.
عضو گروه بهداشت روان دانشگاه علوم پزشکی همچنین گفت: اینکه بخواهیم روی این اختلال روانی اسم کمدی و طنز بگذاریم و آن را در سینما و رسانه به مردم نشان دهیم واقعا یک فاجعه بزرگ است.
او ادامه داد: مردم باید بدانند که این واقعا طنز نیست؛ بین پرده دری و طنز خیلی تفاوت وجود دارد. یکسری حرفها متعلق به فضای بسیار خصوصی است و تنها آن دو نفری اینها را به هم میگویند که خیلی با هم صمیمی و محرم هستند، معلوم است که گفتن حرف هایی تا این حد خصوصی و سکرت در تریبون رسمی رسانه و سینما کار عاقلانهای نیست و کسی که به گفتن این حرفها در ملا عام اصرار دارد دچار اختلال روانی است.
اصغرنژاد اضافه کرد: متاسفم که این روزها این اختلال از طریق رسانه دارد همه گیر میشود؛ وحشتناک است که یک ناهنجاری رفتاری دارد تبدیل به یک هنجار و رفتار عادی میشود. باید بدانیم که هرزه گویی نوعی اختلال است و واقعا بی معنی است که یک نفر بیاید اختلال شخصیتی اش را در رسانه به همه مردم نشان دهد و آنها را تشویق کند که شما هم مثل من باشید.
این روانشناس در تایید صحبت هایش گفت: انسان اول فکر میکند بعد فکرش را به زبان میآورد و بعد به آن عمل میکند. این یک رویه طبیعی و اثبات شده است، بنابراین غیر منطقی نیست اگر بگوییم به زبان آوردن حرفهای زشت در ملا عام مقدمه عمل به همان رفتارها در جمع است و این بسیار نگران کننده است.
موج سواری سیاسی هنرمندان از روند «توقیف» آثار نامناسب/ وقتی توهین کننده به مردم، حامیشان میشود در شرایطی که این نگرانیها و اعتراضات از سوی اقشار مختلف به آثار نامناسب سینمایی صورت گرفته و نگرانیها برای سلامت جامعه افزایش پیدا کرده بود، جمعی از اهالی سینما با قومی قبیلهای کردن دعوای توقیف فیلمها کمپین «شأن سینما» را برای مخالفت با این موضوع تشکیل داده و برخی سعی کردند ماجرای توقیفها را سیاسی جلوه بدهند.
هومن سیدی، بازیگر و کارگردان سینما نیز در برنامه اینترنتی فریدون جیرانی در مورد توقیفها گفت: شان سینمای ایران خیلی بیشتر از توقیف است و هیچ فیلمساز ایرانی نیست که فیلمی خارج از مرزهای اخلاقی بسازد!
او همچنین گفت: گروهی فکر میکنند حتما باید یکسری دلواپس بالای سر دوستان باشند. طبیعی است که ما از یک خطی آن طرفتر نمیرویم. اگر آزادی مطلق هم برای من فیلمساز باشد، چون در این مملکت بزرگ شدهام، امکان ندارد که یکسری اخلاقیات را زیر پا بگذارم!
امیر جعفری هم که در روزهای قبل از انتخابات برای حمایت از حسن روحانی مردم را رعیت های تن پرور خطاب کرده بود، به تازگی و در واکنش به انتقاداتی که به برخی از این فیلم ها شده گفته است: به کار بردن کلمه «مردم» از سوی جناح دلواپس واقعا خنده دار است. آن ها خودشان را از مردم می دانند و ما را نه! انگار ما از مریخ آمده ایم.
او همچنین با اشاره به فروش فیلم گشت 2 تاکید کرده: شاید هم فکر می کنند آن مردمی که 20 میلیارد پول داده و گشت 2 را تماشا کرده اند از مریخ آمده اند! من نمی فهمم چرا برخی به خودشان اجازه می دهند از طرف مردم صحبت بکنند!
حالا باید از وزیر ارشاد، هومن سیدی و سایر همکارانش پرسید آیا واقعا از نظر آنها شأن سینمای ایران را همین شوخیهای رکیک جنسی و بی احترامی به ادیان و عقاید ساخته است که برای مقابله با توقیفش حاضرند هر کاری بکنند؟
احتمالا خط قرمز برای اینها ته ماجرا و آن کاری است که در بسیاری از فیلم ها غربی صورت میگیرد. البته اگر با این وضعی که ما در کشور داریم، آن را هم خط قرمز بدانند!!!!!! حال آدم از زندگی در این کشور بهم میخورد. کاش حداقل پول داشتیم و میتونستیم از اینجا بریم یه جای ساکت و بی سر و صدا ...
چرا امثال شما نمیخوان بفهمن که مردم عوض شدن و دیگه اکثرشون با این چیزها مشکلی ندارن؟ اگر اینطور نبود که دوباره به روحانی رای نمیدادن. سعی کنید واقعیت رو ببینید. امثال شما در حال انقراض هستند
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.