دفتر نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهر کاشان روز یک شنبه ۲۶ آذر ماه ۱۳۹۶ میزبان برگزاری همایش علمی بررسی اشکالات پنج گانه مسئله خطرناک تراریخته بود.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ دفتر نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهر کاشان روز یک شنبه ۲۶ آذر ماه ۱۳۹۶ میزبان برگزاری همایش علمی بررسی اشکالات پنج گانه مسئله خطرناک تراریخته بود. حجت الاسلام علی کشوری دبیر شورا راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی به بررسی اجمالی پنج محور مرتبط با مسئله خطرناک تراریخته پرداختند.این جلسه به شرح زیر است:
ما شواهدی داریم که فکر میکنیم داستان واکسیناسیون هم در این راستا در حال سازماندهی است. همین چند روز پیش سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده که ما در واکسنها از جیوه استفاده میکنیم تا جلوی رشد باکتری و قارچ را در واکسن بگیریم. علی المبنای تحقیقات موجود و بر مبنای همین روشهای ساینتیکی که همین الآن هست جیوه اثر سوئی بر مسئله حافظه دارد و تأثیرات روحی و روانی آن ممکن است MS را گسترش دهد. پرونده این موضوع نیاز به بازخوانی دارد. سلامت کشور باید تأمین شود و ما در این حرفی نداریم، ولی یک سؤال جدی داریم؛ چرا هر روز تعداد واکسنها ارتقا پیدا میکند و زیاد میشود؟ ما در گذشته از واکسیناسیون برای کنترل بیماریهای واگیر استفاده میکردیم و شاید از آن میشد دفاع کرد، ولی چرا واکسیناسیون را به بیماریهای مزمن سرایت و تعمیم میدهد؟ این جنبشها و تظاهراتهایی که در کشورهای اروپایی علیه واکسن کزاز یا سایر واکسنها اتفاق افتاده میتواند مورد بررسی قرار بگیرد. به هر حال پرونده بیوتروریسم یک پرونده جدید است و برخی از شخصیتهای ما در همین سالهای اخیر مشکوک هستند که به وسیله ابزار بیوتروریسم از این دنیا رفتهاند. خب ممکن است ابعاد این موضوع در آینده گسترش پیدا کند.
من الآن در این جلسه در مقام این نیستم که همه موضوعاتی را که نیاز به گفتگو دارند محضر شما طرح کنم. عرض میکنم بحثهای جدیدی هویت شیعی و جامعه ما را تهدید میکند و ما نمیتوانیم با این مباحثات برخورد سیاسی داشته باشیم. بنده یادم میآید در زمان مناظرات برنامه ششم -که چهار مناظره مهم بر سر کارآمدی برنامه ششم برگزار شد- در دو تا از این مناظرات مسئولین محترم وقتی آنتن قطع شد به بنده گفتند که ما این حرفها را قبول داریم. من به آنها گفتم چرا اینها را روی آنتن نگفتید. گفتند ترسیدیم که سوء استفاده سیاسی اتفاق بیافتد. عرض بنده این است که این دعوای زید و عمرو را باید کنار بگذاریم و این مسائلی که بنده بحث میکنم ربطی به جناح اصلاحطلب یا اصولگرای جامعه ندارد.
اگر بیوتروریسم یک واقعیت باشد، اگر تدابیر سلامت نیاز به احیا داشته باشد، اگر مسائل اجتماعی نیاز به تدابیر ویژه داشته باشند تفاوتی نمیکند که این جناح بر مسند امور باشد یا آن جناح. در بیست سال آینده جامعه ایران ضربات سختی خواهد خورد. این بحثها موضوعات حیاتی هستند. همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: جامعهای که نخبگان آن به مفهوم پیشرفت فکر نمیکنند پیداست به فکر پیشرفت نیستند. آن موقعی ما مطئمن میشویم در آینده پیشرفتهتر از الآن هستیم که گفتگوها در جامعه ما در مورد این موضوعات مهم گسترشیافته باشد. نه اینکه یک جلسات فرمایشی برگزار شود، آن هم با چند ده حاشیه و طرح مسئلهای هم بشود. شما همین شهر زرخیز کاشان را بررسی کنید و ببینید که چقدر راجع به این مسائل جدیده جلساتِ گفتگو هست؟ اساساً فضا را آماده نکردیم که به این سمت برویم. وقتی دوستان جلسه امشب را تنظیم میکردند چند مکان را به بنده پیشنهاد دادند و بنده با تأکید گفتم حتما جلسه در دفتر نماینده محترم، ولی فقیه باشد تا یک مقدار فضای گفتگوها آمادهتر باشد و دیگر کسی نتواند دخالت کند و برخی از سلیقهها را اعمال کرده و جلوی گفتگوهای جدی را بگیرد. من دوست داشتم که وقتِ جلسه تفصیلیتر بود. امروز که بنده جلسهای با آقایان داشتم محضرشان گفتم ما در نقشه راه خودمان ۱۰۰ مسئله شبیه این مسائلی که الآن شمردم را احصا کردهایم که نیاز به گفتکو دارند و اشکالی ندارد که یک فضای ملی به وجود بیاید و مخالف و موافق صحبت کنند و بعد از یک دوره گفتگو که گفتگوها غنی شد تصمیمگیران ما تصمیم عاقلانهتری را بگیرند.
در مسئلهٔ تراریختهها تلخی مسئله و آنچیزی که ذائقهها را تلخ میکند این است که آن کسی که تراریخته را تولید میکند، خودِ او میگوید تراریخته سالم است؛ یعنی حتی دانشمندانِ دانشگاه ما و نخبگان محیطهای علمی ما به سمت این نرفتهاند که یک نظام ارزیابی مستقل را در جامعه ایجاد کنند که تولیدکننده، غیر از ارزیاب باشد تا انسان اعتماد کند، یعنی وضع ما در نظام برنامهریزی فعلی کشور به این میزان وخیم است. پروندههای بانکها و مسائل اجتماعی را میتوانید در ذهن شریفتان باز کنید. این مقدمهٔ بحثهای بنده بود.
اگر یکوقتی سؤال پیش بیاید که فکر الگوی پیشرفت اسلامی به دنبال چیست؟ جواب این است که الگوی پیشرفت اسلامی در گام اول به دنبال این است که گفتگوهای ملی را راجع به آیندهٔ کشور در موضوعات مختلف راهاندازی کند. همانطور که رهبری معظم انقلاب فرمودند: الگو، نقشهٔ جامع ادارهٔ کشور است و یک مسئلهای در کنار یک مسئلهٔ دیگر نیست. اگر ما میخواهیم پیشرفتهتر باشیم، نیاز داریم راجع به این مسائل فکر کرده و گفتگو کنیم و واقعاً هم آزاداندیش باشیم و بحث را سیاسی نکنیم؛ ممکن است به اصطلاح مشهور یک پارادایم جدید علمی، قابلیت طرح داشته باشد و نسخههای کارشناسی کارآمدتری را مطرح کند. باید اصطلاحا ظرفیت تغییر پارادایم هم باشد. کار تازه شروع شده است و اگر عمری باشد باید دو دهه کار کنیم و در دانشگاه، حوزه و رسانهها گفتگو کنیم. باید مکتوبات الگو را دید و بررسی کرد و باید نقدها را شنید و باید جدی با یکدیگر صحبت کنیم. دنیا، دنیای تعارفات نیست و همهچیز را همگان میدانند و باید یک گفتگوی جدی صورت بگیرد تا این مسائل حل و فصل شود. این مقدمهٔ عرایض بنده بود.
برای اینکه بنده به این مقدمه عامل باشم، دربارهٔ مسئلهٔ تراریختهها ۵ سؤال را پرسیدیم. من نمیدانم چقدر وقت جلسه اجازه بدهد که من این ۵ سؤال را شرح و توضیح دهم، ولی احساس میکنم که طرح این ۵ سؤال کمک میکند که ما یک درک بهتری راجع به تراریختهها پیدا کنیم. البته آن مناظرهای که راجع به تراریختهها صورت گرفت، خیلی مناظرهٔ چالشی بود و اصلاً نشد که ما بحث کنیم و گفتگو کاملاً در دقایقِ اولیه به یک دعوا تبدیل شد. البته ما تدابیری را پیشنهاد داده بودیم، ولی دوستان تدابیر را عمل نکردند. به هر حال یک جلسهای بود و احتمالاً بعضی از آقایان آن را دیدهاند. وقتی آن دعوا اتفاق افتاد من همانجا هم اعلام کردم که ما ۵ سؤال داریم، این ۵ سؤال را میتوان پرسید و جواب داد و بررسی کرد و برای آن پاسخ پیدا کرد. اگر ما اشتباه طرح سؤال کردیم، میتوانند به ما بگویند که این سؤالها، سؤالات اشتباهی بود. چون فضای کشور ما یک فضایی است که همهچیز به سرعت به دعواهای «استقلال و پیروزی» تبدیل میشود و به دعوای جناحی تبدیل میشود، من استدعا میکنم این سؤالات را با نگاه علمی بررسی بفرمایید، إنشاءالله راهگشا باشد. من به دلیل وزن جلسه دیگر توضیح نمیدهم که محصولات تراریخته چه محصولاتی هستند. همهٔ حضرات آقایان اطلاع دارند.
سؤال اولی که ما دربارهٔ مسئلهٔ تراریختهها پرسیدیم این است که آیا برای بررسی مسئلهٔ تراریخته و به صورت کلی تکنولوژیهای زیستی غیر از تراریخته، میتوان به روشهای حسی و پوزیتیویستی اعتماد کرد یا نه؟ وقتی ما میخواهیم راجع به یک مسئلهٔ زیستی اظهار نظر کنیم، آیا از همین روشهای موجود -که اصطلاحا در ادبیات علمی به آنها روشهای پوزیتیویستی گفته میشود- میتوانیم استفاده کنیم؟ اگر استفاده کردیم، آیا این روشها یقینآور هستند یا نه؟
من سؤال اول را توضیح دهم. گاهی وقتها ما میخواهیم یک میکروفون بسازیم. مثلا این میکروفونی که بنده با آن دارم صحبت میکنم از لحاظ کیفیت انتقال صدا، کیفیت پایینی دارد. یک دانشمندی میآید و میگوید: فلان متغیر را کم یا زیاد کنید تا کیفیت صدای این میکروفون ارتقا پیدا کند. گاهی وقتها میخواهیم یک لامپ بسازیم. دربارهٔ ساخت یک لامپ هم یک دانشمند میتواند بگوید: ضریب فلان متغیر را افزایش دهید تا گرمای تولیدشدهٔ از روشنایی کاهش پیدا کند. پس گاهی وقتها استفاده از روشهای تجربی و پوزیتیویستی، دربارهٔ تصرف در عینیت و ساخت یک تکنولوژی معمولی و تصرف در طبیعت است؛ در این موضوع شاید بتوان گفت: ما روشهای پوزیتیویستی را امضا میکنیم. البته من الآن در آن خدشه نمیکنم، در اینجا هم یک بحثهایی را داریم، ولی الآن نرمش قهرمانانه میکنم و میگویم: عیبی ندارد که در ساخت میکروفون و لامپ و تصرف در تکنولوژی، از روشهای پوزیتیویستی استفاده کنید.
ولی گاهی موضوع بحث انسان است و ما داریم راجع به یک آلیاژ بسیار پیچیده به اسم انسان صحبت میکنیم. حرف اصلی ما این است که، چون روشهای تجربی و پوزیتیویستی، اشراف اطلاعاتی نسبت به موضوع برای انسان ایجاد نمیکند، اگر از آن روشها در تحلیل مسئلهٔ انسان و موضوعات مرتبط با انسان استفاده کنیم، اگر به خطا برویم، زندگی انسان به چالش کشیده میشود و این مسئله دیگر جبرانپذیر نیست.
دقت کنید که پایهٔ اشکال بنده در استفاده از روشهای پوزیتیویستی در تصرفات انسانی، اصلِ اشراف است. ما در حوزه به تبعیت از آیات و روایات معتقد هستیم که به دلیل پیچیده بودن انسان تحلیلی که راجع به مسائل انسان مطرح میشود باید از پایگاه اشرافِ اطلاعاتی باشد و اشراف اطلاعاتی نسبت به انسان، تنها در اختیار «خالق انسان» و «کسانی که حامل وحی از طرف خالق میشوند»، هست. اگر دربارهٔ روح و غذا و سبک زندگی انسان، یک پیشنهادی دادیم که این پیشنهاد نتیجهٔ روشهای پوزیتیویستی بود، اگر این پیشنهاد اشتباه بود، معنای آن این است که زندگی انسان را به چالش کشیدیم. من سالها پیش در همین دانشگاه اصفهان، یک مناظرهای داشتم و یکی از این آقایان به ما میگفت: خُوبیِ دستگاه علمی غرب این است که اگر فهمید اشتباه کرده، خود را ترمیم میکند. من به ایشان گفتم اگر این تئوری که بعد از یک مدتی به خطا بودن آن پی میبرید بر روی یک جامعهٔ انسانی پیاده شده باشد، آیا ضربات ناشی از آن تئوری در مورد این جامعهٔ انسانی هم ترمیمپذیر هست یا نه؟ اگر گفتید ترمیمپذیر نیست، پس ما حق نداریم از روشهای پوزیتیویستی راجع به انسانها استفاده کنیم و باید به یک اشراف اطلاعاتی وصل شویم که آن اشراف اطلاعاتی هم در اختیار وحی است.