گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-امیرمحمد واعظی؛ دکتر بخشی، استاد دانشکده عمران دانشگاه صنعتی شریف در بخش دوم گفتگو، به تحلیل و بررسی میزان خسارت زلزله پرداخته و البته درباره فرضیه دخالت سلاحهای امریکایی در زلزلههای اخیر کشور هم نظرات جالبی مطرح کرده است.
یکی از مسائلی که مستقل از وقوع یا عدم وقوع زلزله مهم است، میزان خسارت وارده در صورت اتفاق افتادن زلزلهای بزرگ در تهران است. به نظر شما شدت خسارت چه از نظر مالی و چه جانی و مشکلات بعد از زلزله مثل امدادرسانی به چه بزرگی خواهد بود؟
راجع به بحث خسارت باید خیلی با احتیاط صحبت کرد. هدف از بخش اول صحبتهای من این نبود که بگویم هیچ مشکلی در واقع وجود ندارد و ان شاءالله هم زلزله نمیآید! در آن قسمت مهم این است که ما با روشهایی به مردممان این آگاهی را بدهیم که در جاهایی از ساختمان، ساختمانهایی که حداقل اصول مهندسی رعایت شده است، نقاط امنی وجود دارد که به محض وقوع زلزله افراد درون ساختمان باید در آنجا باشند که صدمات و تلفات به حداقل برسد و مثلا فروریختن دیوار هم برای مردم صدماتی را ایجاد نکند.
بر این پایه باید اینگونه به قضیه نگاه بکنیم که نه مسئله را آنقدر بزرگ بکنیم که همه فکر کنند دیگر نمیتوان هیچ کاری کرد و باید منتظر ماند و دید که چه زلزلهای میآید. این اکستریم هست که به نظرم کاری منطقی نخواهد بود. از طرف دیگر هم این است که بگوییم با توجه به شرایط ساختمانهای ما هر زلزلهای که بیاید همه ساختمانها دوام میآورند و مشکلی پیش نمیآید. بدیهی است که هیچ یک از این دو برداشت نمیتواند درست باشد.
مطالعاتی هم انجام شده است. که هم بحث برآورد خطر انجام شدهاست و هم برآورد خطر پذیری. برآورد خطر برای شهر تهران توسط تیمهای تحقیقاتی مختلفی انجام شدهاست که نتایج آن موجود است. اما این که عملکرد ساختمانها به چه نحو خواهد بود یا همان بخش تحلیل خطرپذیری چگونه خواهد بود را میتوان با چند دیدگاه جمع بندی کرد. یک راه این است که با بحثهای احتمالاتی، یک ارزیابی خسارت برای دستهبندیهای ساختمانهای مختلف انجام داد. این در حقیقت برای مسیر آینده میتواند بسیار مفید باشد از این بابت که هم بحث اولویتبندی میتواند باشد و هم میزان ارتقای لازم جهت عملکرد لرزهای برای ساختمانهای مسکونی و عمومی یا ساختمانهایی مثل مدارس، دانشگاهها، سالن اجتماعات و مساجد که افراد زیادی در زیر سقف آنها قرار میگیرند و آنها را جزو ساختمانهایی با اهمیت بالا در نظر میگیریم، اولویت پیدا کنند و ارزیابی اولیه انجام شود و ساختمانهایی که نیاز مبرم به بِهسازی لرزه ای دارند، بلافاصله مطالعات، طراحی و اجرا برایشان شروع شود که شامل مرور زمان نشوند.
لذا برای آن قسمت برآورد میتوانم بگویم بخش عمدهای از آن را میتوان بر اساس ارزیابی به صورت سناریو محور در نظر گرفت که مثلا ما در تهران چه گسلهایی داریم و هریکی از این گسلها به لحاظ ظرفیتشان بیشینه انرژی که میتوانند آزاد بکنند چقدر هست. در این قسمت با توجه به دانش امروز به خوبی میتوان این کار را انجام داد چرا که دیگر بحث پیشبینی نیست. یعنی ساختمانهایی که از نظر خطرپذیری بحرانیترین وضعیت را دارند، شناسایی میشوند. ولی به نظر من در این مقطع نمیتوان درصد اینها را گفت، چرا که دقیق نخواهد بود.
میشود این اطمینان را داشت که ساختمانهایی که مهندسی ساز هستند و در 25-30 سال اخیر ساخته شدهاند، سطح ایمنی «پیشگیری از فروریزش» را دارند و بعضی هم سطح دوم ایمنی لرزه ای را هم دارا هستند. یعنی آنهایی که در قسمت ساخت هم نظارت خیلی دقیقی انجام شده است. زلزله کرمانشاه نشان داد که مثلا در مورد ساختمانهای بتن مسلح، آنهایی خرابی شدید تجربه کردند که مقاومت بتنشان واقعا پایین بوده و جزئیات فنی در ضوابط آرماتورهای عرضی نیز رعایت نشده است و خارج از انتظار بود. ولی مابقی فکر میکنم فراتر از انتظار عمل کردند.
شایعاتی مبنی بر اینکه زلزلهها عمدی به وجود آمدهاند و پای پدیدهای به اسم هارپ در میان بوده است را حتما شنیدهاید. به نظر شما چقدر این شایعات واقعی هستند و اگر در آخر هم نکتهای دارید بفرمایید.
این حرفهایی که درباره علل غیر طبیعی زلزلههای اخیر مطرح میشود به نظر من شایعه است. اگر به لحاظ احتمالاتی بخواهیم بگوییم، به نظر من احتمال آن نزدیک صفر است. این نظر شخصی من است با اطلاعاتی که از این مباحث مطرح میشود. ولی این که در یک بازه زمانی چرا در یکسری مناطق فعالیت گسلها افزایش پیدا میکند، به عوامل زیادی بستگی دارد.
اگر بخواهیم کشور خودمان را دستهبندی کنیم، در منطقه زاگرس، از لحاظ لرزهخیزی متوسط هستند. دلیل آن هم این است که در این مناطق گسلهای فعال به طور متوسط در بازه زمانی کوتاهتری انرژیشان را آزاد میکنند. این عوامل متعددی دارد که الآن در این بحث نمیگنجد. در این مناطق ما زلزلههای متوسط داریم، چون انرژیشان با بازه زمانه کوتاهتری آزاد میشود. در منطقه البرز، در حقیقت، ما زلزلههای بزرگ با دوره بازگشت طولانیتری داریم. یک مقدار هم چون همه حساس شده اند در فضای مجازی با جدیت خاصی دنبال میشود. مثلا در سالهای قبل هم زلزلههایی با بزرگی 2 تا 4 ریشتر با تعداد زیادی رخ میداد ولی چون اینقدر حساسیت وجود نداشت، کسی به سراغ این که چه تعدادی اتفاق میافتد، نمیرفت.
این را هم باید در نظر داشت که اگر آزاد شدن انرژی در یک زلزلهای با بزرگی 5 را اگر بخواهیم با بزرگی 4 یا 6 مقایسه کنیم، با توجه به این که یک واحد در مقیاس ریشتر است، مساوی با 33 برابر شدن انرژی خواهد بود. یعنی زلزله ملارد با شدت 5.2 انرژیاش 33 برابر زلزلهای با شدت 4.2 بود. یعنی علت اینکه مثلا وقتی گفته میشود، در جایی زلزله با بزرگی 7 است، این نسبت به 5 ، 1000 برابر است. این است که در حقیقت آزاد شدن انرژی به صورت محدود با بزرگی کمتر، میتواند به خصوص در پسلرزهها مفید باشد که بخشی از انرژی را آزاد میکند.
نکتهای که اشاره کردید و ما فراموش کردیم به آن بپردازیم، وابستگی رخداد زلزله در یک گسل به آزاد شدن انرژی در یک گسل دیگر بود. واقعیت این است که این موضوع در هیچ جایی ثابت نشده است، نه تنها در کشور ما. ممکن است بعضی لرزه شناسان، نمونههایی را بخواهند مطرح کنند که چنین تاثیراتی بوده است ولی با دلایل علمی نمیتوان این موضوع را اثبات کرد که به دومینو و ... از آن تعبیر میشود.
از این بابت که کشور ما یک کشور زلزله خیز است، با در نظر گرفتن این باید تلاش کنیم سطح آگاهی مردم را با برنامهها و آموزشهایی بالا ببریم و اینکه در هنگام زلزله هرکسی با توجه به شرایط خانهها و ادارات و ... دارند، چه کار بکنند که مناسبترین باشد. چون در زلزله سرپلذهاب، تعداد کسانی که در هنگام فرار صدمه دیدند، واقعا کم نبودهاست. این نشان میدهد که در هنگامی که زلزله رخ میدهد، حفظ آرامش و تمرین از قبل که بدانیم چه کاری مناسبترین است، بسیار میتواند موثر باشد. البته یک سامانه هشدار «رخداد زلزله» از طریق رسانه ملی (همانند ژاپن)، بسیار مفید خواهد بود.
چرا که مثلا شما وقتی در یک ورزشگاه، زمانیکه یک اتفاق پیشبینی نشدهای رخ میدهد، مثلا انفجاری خفیف، تجربه نشان میدهد که صدمات انسانی برای مردمی که خواستهاند از مهلکه فرار بکنند چون همه با هم این کار را کردند، بسیار زیاد بودهاست. چرا که وقتی همه بخواهند از یک مسیر محدودی با عجله عبور بکنند، تعداد زیادی در این مسیر بر اثر آسیب ثانویه آن رخداد اصلی صدمه میبینند. اینکه جای امنی در خانه و ساختمان وجود دارد و آن را به اینکه در هنگام زلزله همه به خیابانها بیایند، ترجیح داده شود، واقعا تاثیر گذار در کاهش صدمات خواهد بود. این به ما نشان میدهد که میتوانیم با یک سری روشهای سادهای، واقعا از این ترس و نگرانی جلوگیری بکنیم و هر کسی با مدیریت رفتار خودش، هنگام یک رخداد ناخواسته، میتواند باعث شود که پایانی با خطر کمتر داشته باشد.