بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی در بیانیهای در واکنش به اظهارات رئیسجمهور در جشنواره خوارزمی نوشت: هرگونه حکمکردنی درباب علوم انسانی، مستلزم مطالعه دقیق در مسائل آن است و روحانی بر خلاف این منش عمل کرد.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، معاونت علمی بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی طی بیانیهای در واکنش به اظهارات رئیسجمهور در جشنواره خوارزمی درباره نسبت علم و دین گفت: هرگونه حکمکردنی درباب علوم انسانی، مستلزم اطلاع وسیع از آن و مطالعه دقیق در مسائل آن است و روحانی دقیقا به خلاف این منش عمل کرده و به اظهار نظراتی فاقد علمیت در یک کنفرانس علمی پرداختهاست.
متن کامل این بیانیه به شرح ذیل است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
مدتها پیش از آنکه سخن از علم بومی و یا علوم انسانی اسلامی بر زبانها بیافتد، رضا داوری اردکانی درباب شرایط تحقق علم بومی و تاسیس فلسفه اسلامی تاملاتی کرده بود. همچنین زمانی که تعبیر عاریتی فلسفه اسلامی معرکه الآراء اهل نظر گشته بود، وی با معرفی فارابی به عنوان موسس فلسفه اسلامی در باب معنای این عبارت و شرایط تحقق آن مطالب مستوفایی را به اهالی علم عرضه کردند.
هواداران فلسفه اسلامی سالها از نوشتههای وی استفاده کردهاند. ای بسا نوشتههای همین استاد گرانقدر بود که تا حدود زیادی به معتقدین و جویندگان علم دینی و علم بومی، جرات نفی علوم جدید را میداد.
اکنون این استاد گرانقدر، پس از حدود شصت سال کار علمی و فلسفی که قوت و قدرتش غیر قابل انکار است از مسیری طی شده با اهالی علوم انسانی در نامهای مختصر و مفید سخن گفتهاند. هیچ متفکری از بیادبی بیادبیان و سوء استفاده سوءاستفادهگران، در امان نبوده است؛ نامه این استاد عزیز نیز از این قاعده مستثنی نبوده است.
جمعی بیادبانه و مغرورانه به جای تامل در عمق سخن ایشان و تلاش برای ایجاد گفتوگویی علمی و عقلانی، ایشان را به شنیدن آرای استاد ارجمند دیگری ارجاع دادند و اینگونه طبق معمول مسئولیت درگیری اصیل و علمی با رای ایشان را از سرخود بازکردند.
شخص دیگری هم با سوءاستفاده از این حواشی سعی کرد در این ماجرا خود را هم رای و همنظر رضا داوری نشان دهد، بیآنکه در سطری از نوشتههای ایشان تعمق کرده باشد.
برماست که از بیانات بزرگان علم پند بگیریم، ولو با رای ایشان همراه نباشیم. رضا داوری اردکانی خطر مهمی را به ما گوشزد کرد و آن اینکه مسئله تحول در علوم انسانی و یا تولید علم بومی، اکنون تبدیل به شعار و یا حتی تابویی سیاسی شده و در این موقعیت نه میتوان آن را به نحوی علمی پیگری کرد و نه میتوان از آن رها شد.
داوری در هیچ جای نامه خود با سیاستگذاری در حوزه علم مخالفت نکرده، بلکه کوشش کرده تا این حرکت را آسیبشناسی کند. ایشان صراحتا علت به نتیجه نرسیدن آن قبیل کارها را "خلط مسائل سیاسی با مسائل علمی" دانستهاند و این سخن، سخن هر دردمند و دلسوزی است که در عرصه علوم انسانی فعالیت میکند.
معلوم نیست تا کی عرصهای به این مهمی در علم، قرار است بدست سهامداران سیاسی کشور باشد، پروژه بگیرانی که بدون داشتن درک صحیحی از سیاستگذاری علم و همچنین با موقعیتی بیرون از نهاد علم، مقدار قابل توجهی از بودجه علمی کشور را صرف کارهای ذوقی خود میکنند.
با اتکا به موقعیت سیاسی خود رشتهای تاسیس میکنند، بیآنکه سنت اصیلی از علم پشت آن باشد و با اتکا به همان موقعیت رشتهای را تعطیل میکنند.
اگر کار علم با کنفرانسهای ذوقی و کارخانههای عظیم تولید مقاله و پایاننامه و مدرک پیش میرفت، امروز کشور ما میبایست هزار بار علم را بومی و علم انسانی را اسلامی کرده باشد.
نامه منتشر شده، فارغ از آنکه چه کسانی را مخاطب قرار داده، نامه داوری است و کسی که داوری را نشناخته و سطرسطر این شصت سال تامل را دنبال نکرده، در فهم معنای عبارات آن دچار سوءتفاهم میشود، چنانکه در کنفرانس خوارزمی آثار این بدفهمی بارز بود. بعضی از رسانهها نیز این کژفهمی را دامن زدند و سعی کردند رای علمی دکتر داوری را با موضع تبلیغاتی ریاست جمهوری یگانه جلوه دهند. روحانی دنبال کردن این مباحث را از اساس بیمورد خوانده است، حال آنکه در بیان استاد داوری دعوتی است به تامل در باب شرایط تجدید عهد دینی و قوام یک جامعه اسلامی.
داوری در نامه خود متذکر میشود هرگونه حکمکردنی درباب علوم انسانی، مستلزم اطلاع وسیع از آن و مطالعه دقیق در مسائل آن است؛ و روحانی دقیقا به خلاف این منش عمل کرده و به اظهار نظراتی فاقد علمیت در یک کنفرانس علمی پرداختهاست. رئیس جمهور اظهار کرده میان تفکر آدمی و علمش مناسبتی نیست، حال آنکه سطر سطر نوشتههای استاد گرانقدر داوری اردکانی تلاش برای توضیح کیفیت مناسبت علم و عالَم آدمی است.
روحانی نگاهی کاملا ابزاری به علم دارد و تفاوت را تنها در نحوه استفاده از علوم دانستهاست، حال آنکه داوری سالها و بارها این تذکر را داده است که علم ابزاری نیست که به هر نحوی به استخدام هرکسی در آید.
استاد داوری اردکانی در تمنای جامعهای است که خود را از وابستگی به غرب نجات داده باشد و در آن روح توحید و عالم غیب حاکم باشد، و این تمنای اصیل و عمیق کجا و اظهارات آقای روحانی کجا؟ قطعا هر گونه تلاش برای یگانه جلوه دادن این دو موضع، یا از غرض است و یا از مرض سطحی نگری.
معاونت علمی بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی (ره)، با ادای احترام به استاد بزرگوار رضا داوری اردکانی، اولا اهل نظر را به اغتنام فرصت دعوت میکند. این نامه فرصتی است برای طرح گفتوگویی بنیادین در باب اصل مسئله علم دینی و تحول در علوم، و همچنین فرصتی است برای بازنگری در راهی که تا به اینجا طی کردهایم.
ثانیا از استاد گرانقدر میخواهیم تا مجال سوءاستفاده سیاسیون از مواضعشان را سد نمایند، که اگر این راه مسدود نشود، علمیت موضع استاد به محاق رفته وای بسا غرض نامه ایشان نقض گردد؛ و السلام علیکم و علی عبادالله الصالحین»