گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، کامران ندری، عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق(ع) و مدیرگروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی در واکنش به سخنان روحانی رئیس دولت دوازدهم در جمع عمومی بانک مرکزی که در مورد ضرورت کاهش فشار به بانک مرکزی از سوی شبکه بانکی و دست بردن به منابع بانک مرکزی که نهایتا منجر به رشد پایه پولی و تبعات اقتصادی بدی شده بود صحبت کرده بود گفت: برای بنده جای سؤال است که چگونه قرار است این فشارها بر بانک مرکزی کم شود اما عمده مشکل پایه پولی در چند سال اخیر و مخصوصا در دولتهای یازدهم و دوازدهم، ناشی از افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی بوده است و این نشان دهنده آن است که قبلا هم چنین وضعیتی وجود داشته اما بانکها در این دوره به طور خاص از منابع بانک مرکزی استفاده کردهاند و در حال استفاده هستند.
عواقب رشد پایه پولی در اقتصاد کشور
ندری درباره عواقب رشد پایه پولی در اقتصاد کشور گفت: طبعا رشد پایه پولی منشأ رشد نقدینگی در اقتصاد است و آثار تورمی در پی دارد. علاوه بر آثار تورمی، اینکه بانکها تا این حد محتاج و نیازمند به استفاده از منابع بانک مرکزی هستند بسیار نگرانکننده است و نشان میدهد که بانکها با مسائل و مشکلات جدی در رابطه با تأمین نقدینگی مواجه هستند.
ندری تأکید کرد: چنین وضعیتی نشان دهنده ناسالم بودن ترازنامه بانکهاست و نکته دیگر این است که نیاز بانکها به نقدینگی بر حَسَب ظاهر در حال افزایش هم هست و به گفته برخی افراد که اطلاعات بیشتری در مورد شبکه بانکی دارند، برخی از بانکها با مشکلات جدی مواجه هستند.
افزایش پایه پولی ناشی از ضعف خود بانک مرکزی است
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) اظهار کرد: این مسئله باعث شده است تا فشار بر روی بانک مرکزی از این جهت زیاد باشد و بانکها برای تأمین نقدینگی مورد نیاز خودشان در آخر روز سراغ منابع بانک مرکزی بروند اما برخی هم معتقدند این مشکلی که به وجود آمده، ناشی از ضعف نظارت خود بانک مرکزی است؛ یعنی از آنجائیکه بانک مرکزی نظارت کافی را بر بانکها اعمال نکرده است.
وی با اشاره به ضعف نظارت بانک مرکزی یادآور شد: بنابراین بانکها با چنین وضعیتی مواجه شدهاند و برای اینکه سر پا بمانند و بتوانند پاسخگوی نیازهای نقدینهخواهی سپردهگذاران باشند، برای تأمین آن نقدینگی ناچارند از منابع بانک مرکزی استفاده کنند؛ به بیان دیگر، فشاری که اکنون بر بانک مرکزی وجود دارد را خود بانک مرکزی بر اثر ضعفهای که در زمینه نظارت بانکی وجود داشته، به وجود آورده است ضمن اینکه بانکها هم از این وضعیت سوءاستفاده کردهاند.
سوءاستفاده بانکها از ضعف نظارت بانک مرکزی
مدیرگروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی ادامه داد: سوء استفاده بانکها در کنار ضعف نظارت باعث شده تا این فشار بر روی بانک مرکزی به وجود بیاید و حال اینکه این فشار باید کم بشود، حرف کاملا درستی است اما سؤال جدی این است که چگونه میخواهیم این فشار را از بانک مرکزی برداریم. این یک سؤال جدی است و اتفاقا پاسخ این سؤال را هم باید خود بانک مرکزی بدهد.
این کارشناس مسائل اقتصادی تأکید کرد: این بانک مرکزی است که باید راهکار و برنامهای را ارائه دهد که در یک فاصله زمانی مناسب، ترازنامه بانکها، ترازنامهای معقول و منطقی شود و بانکها بتوانند منابع نقدی خودشان را در بازار بینبانکی بدون اینکه ناچار باشند به رقابتهای غیراصولی روی بیاورند، تأمین کنند و باید هم به گونهای عمل کنیم که قبض و بسط پایه پولی، تحت اختیار بانک مرکزی و مطابق با برنامه آن برای کنترل تورم باشد.
دغدغه کنونی بانک مرکزی جلوگیری از وقوع بحران در نظام بانکی است
عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به تلاش بانک مرکزی برای جلوگیری از بحران در فعالیت بانکها اظهار کرد: البته در حال حاضر و در مجموع میتوان گفت که قبض چندانی نداریم بنابراین میتوان گفت این بسط پایه پولی تا حدودی خارج از کنترل بانک مرکزی در حال پیش رفتن است و فعلا دغدغه بانک مرکزی است که بانکها با بحران و مشکل کسری نقدینگی مواجه نشوند؛ چراکه کسری نقدینگی بانکها میتواند منجر به هجوم مردم به بانکها شود که مسئلهای بحرانآفرین است.
ندری به اهمیت همکاری سایر نهادها با بانک مرکزی اشاره کرد و گفت: به عنوان توصیهای کلی، سخنان جناب آقای رئیس جمهور درست است اما همانگونه که عرض کردم برای برون رفت از این مشکل، خود بانک مرکزی است که باید با همراهی سایر دستگاهها به این مسئله خاتمه دهد؛ چراکه برای برون رفت از این معضل، همراهی وزارت امور اقتصادی و دارایی، قوه قضائیه و حتی حمایتهایی فراقوهای نیاز است تا بانک مرکزی بتواند برای رفع این مشکل چارهاندیشی کند.
دلایل کسری منابع در نظام بانکی
مدیرگروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی درباره ضرورت توجه به ابعاد فقهی رشد پایه پولی در نظام بانکی کشور عنوان کرد: شیوههایی که بانکها از منابع بانک مرکزی استفاده میکنند نیازمند بررسی است و باید مشخص شود که بانکها در قالب چه عقد و قراردادی از منابع بانک مرکزی استفاده میکنند. این شیوهها در بانکداری اسلامی مورد بررسی قرار گرفته اما اگر فرض هم بر این بگیریم که شیوهای داریم که با موازین شرعی، انطباق کامل دارد اما وقتی بانکی، با کسری نقدینگی مواجه است، اگر نتواند این کمبود نقدینگی را جبران کند نمیتواند پاسخگوی سپردهگذاران باشد.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به کسری منابع در نظام بانکی یادآور شد: درست است که سپردهگذاران به صورت روزانه، منابعی را برای بانک میآوردند اما از سوی دیگر از این منابع هم برداشت میکنند. امروزه وضعیتی را در سیستم بانکی خودمان داریم که مجموع برداشتها از منابع بانکی که ممکن است برداشت خود سپردهگذاران از حسابهایشان یا از برنامههای سرمایهگذاری خود بانکها باشد، سبب شده است تا بانکها با کسری مستمر و روزانه مواجه شوند.
وظیفه شرعی بانک مرکزی در قبال کنترل تورم
وی ادامه داد: این کسری منابع هم، از طریق بازار بین بانکی و حتی از طریق سپردهپذیری تأمین نمیشود و لذا بانکها به منابع بانک مرکزی روی آوردهاند. اگر چارچوب منطبق با شرع استفاده از منابع بانک مرکزی را هم طراح کنیم، باید درباره این موضوع که بانکها الان نیازمند هستند و باید از منابع بانک مرکزی برداشت کنند، تصمیم لازم گرفته شود.
ندری ادامه داد: مشکلی که الان وجود دارد، این است که بسط پایه پولی منجر به تورم میشود. مسئلهای که تاکنون هیچ مرجعی به لحاظ شرعی، فتوای صریحی در مورد آن صادر نکرده است، مسئله تورم است. تا زمانیکه تورم قابل قبول باشد یا یک عنوان شرعی محسوب نشود، شما میتوانید حتی در قالب قراردادهای شرعی هم از منابع بانک مرکزی استفاده کنید؛ مگر اینکه فتوایی صادر شود که مثلا تورم ظلم است و جائز نیست و وظیفه بانک مرکزی به لحاظ شرعی این است که تورم را در حد قابل قبولی کنترل کند.
ضرورت توجه مراجع تقلید به ابعاد فقهی رشد تورم
مدیرگروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی با اشاره به لزوم ورود مراجع تقلید به مسئله رشد پایه پولی اظهار کرد: چنین فتوایی در شرایط کنونی وجود ندارد و البته مراجع تقلید، ورود چندانی هم به این مسئله تورم و بسط پایه پولی نداشتهاند؛ لذا برداشت از منابع بانک مرکزی به راحتی و فارغ از دغدغههای شرعی در حال انجام است.
وی اظهار کرد: اگر از منظر فنی و تکنیکی هم به این قضیه نگاه کنیم، در بسیاری از کشورها، تورم را یکی از موانع جدی رشد اقتصادی در بلندمدت میدانند و به همین جهت در بسیاری از کشورهای دنیا، اولین اصلاحی که در حوزه اقتصادی انجام میدهند مهار تورم در محدوده زیر ۵ درصد است و تقریبا میتوان گفت اغلب کشورها این موضوع را پذیرفتهاند و تورمی هم که الان ما با آن مواجه هستیم، ما را در بین ۱۰ کشوری قرار داده است که دارای بالاترین نرخ تورم در جهان هستند.