گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، روزبهروز شاهد تاخیر سن ازدواج و ورود جوانان به زندگی مشترک هستیم. دلایل تأخیر در ازدواج را میتوان به چندطبقه کلی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و خانوادگی تقسیم نمود که در زمینه بررسی این عوامل به گفتگوی تفضیلی در فضای صمیمانه با دکتر سیما فردوسی، هیأت علمی و استاد دانشگاه شهید بهشتی پرداختهایم که مشروح آن در زیر ارائه میگردد.
نگذارید تحصیل مانع ازدواجتان شود/ متاهلها بهتر درس میخوانند
دوست دارم به دختران و پسران جوان خودم بگویم که نباید بگذارید تحصیل مانع ازدواجتان شود میتوانید همسر آینده خود را در دوران تحصیل انتخاب کنید. اگر هم نگاهی به اطرافتان بیندازید دانشجویان زیادی را میبینید که همراه با همسر و فرزند خود زندگی خوبی را در حال گذراندن هستند. دانشجویان متاهل اغلب دانشجویان پرانگیزه و موفقی هستند چون از وقت و انرژیشان بهتر استفاده میکنند.
بهانه نیاورید/ کم توقع باشید
بهتر است فرزندان جوانم تحصیل را به عنوان مانع ازدواج بهانه نکنید. شاید آنچه که باعث بالا رفتن سن ازدواج در حین تحصیل میشود بالا رفتن توقع دانشجویان به خصوص دختران باشد و تصور میکنند با ورود به دانشگاه و راه یافتن به مقاطع ارشد و دکتری باید فرد خاصی با شرایط عجیب و غریب همسر آنها بشود این اتفاق در مورد هم دانشجویان دختر و هم دانشجویان پسر صدق میکند اما معمولا توقع دختران با تحصیل بیشتر بالا میرود. لذا این توقعات بالا کار آنها را در انتخاب مشکل میکند و نمیتوانند کسی را انتخاب کنند که تحصیلاتش از آنها پایینتر باشد و یا امکانات مالی عادی داشته باشد.
نیاز عاطفی و جنسیتان را کانالیزه کنید
داشتن روابط آزاد با غیرهمجنس قبل از ازدواج و در دوران تحصیل یک عامل بالا رفتن سن ازدواج است که البته در مورد همه صدق نمیکند. تجربه ارتباط دوستانه با جنس مخالف که در برخی از افراد از اوایل نوجوانی شروع میشود میتواند بروز حس تنوعطلبی را در وی تثبیت گرداند. و لذا فرد به دلیل تجربه روابط مختلف و گوناگون، دیگر علاقه و رغبتی به ازدواج و انتخاب همسر نخواهد داشت.
بسیاری از دانشجویان مخصوصا دختران با ورود به سن دانشجویی آمادگی نسبی عاطفی، عقلی و جنسی برای ورود به زندگی مشترک را دارند اما پسرها در این سنین شرایط مادی متزلزلی دارند مثلا سربازی نرفتهاند، شغل خاصی ندارند و شاید از نظر عاطفی نیز به بلوغ کافی نرسیده باشند.
وجود روابط دوستانه بین دختر و پسر در این سنین بیانگر نوعی نیاز به غیرهمجنس است اما آن بلوغ لازم برای ورود به زندگی هنوز در آنها محقق نشده است و لازم است که آموزشهای لازم برای ورود به زندگی از سنین دبستان به بچهها داده شود تا در زمانی نیاز عاطفی و جنسی در آنها ظهور میکند به بلوغ کافی برای پذیرفتن مسئولیت زندگی هم رسیده باشند و نگرش نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده از دوران دبستان از طریق آموزش و از طریق رسانه و کتابها، فیلمها و حتی از زمان کودکی با زبان ساده تبیین و تصحیح شود و لذا لازم است که بر روی تحول فکری انسان تاملی دقیق شود.
جوگیر نشوید، مهارتها را یاد بگیرید!
نباید دست روی دست بگذاریم تا وقتی که جوان وارد دانشگاه میشود و با جنس مخالف مواجه میگردد جو زده شود و نتواند هیجان خود را کنترل کند و یا دچار درگیریهای عاطفی شود که هم به درسش لطمه وارد شود و هم به روحیاتش. لذا یک آموزش مستمر و پیوسته برای تحقق شقوق مختلف بلوغ توسط خانواده، رسانه، آموزش و پرورش و آموزش عالی باید پیگیری و فرهنگسازی شود. جای این آموزشها در واحدهای درسی دانشجویان و حتی دانش آموزان خالی است.
دختران و پسرانم اگر تا کنون تحت این آموزشها قرار نگرفتهاید دست روی دست نگذارید و برای فراگیری این توانمندیها و کسب شقوق مختلف بلوغ که لازمه زندگی مشترک است اقدام کنید.
فرار راهش نیست
مسئولیتگریزی یک عامل دیگر افزایش سن ازدواج است که گاهی تحت تاثیر تربیت غلط فرد دچار ازدواج هراسی میشود و این ناشی از عدم شناخت کافی از ازدواج و تشکیل خانواده است.
جوان با تواجه به مسئولیتهای پدری و مادری در خانواده و دیگر زوجها در اطرافیان از خود میپرسد آیا از پس مسئولیتهایم در مقابل همسرم برمیآیم؟ آیا میتوانم با یک نفر زیر یک سقف برای مدت طولانی زندگی کنم؟ آیا میتوانم پدر یا مادر باشم و سختیهای آن را تحمل کنم؟ اما حقیقت آن است که ازدواج آن قدری که چنین افرادی از آن میترسند نه تنها وحشتناک و سخت نیست بلکه شیرین و جذاب است.
قطعاً انتخاب و آزادی عمل برای فرد مجرد بیشتر است و همین سلب آزادیها پس از ازدواج سبب میشود تا برخی از جوانان برای تن ندادن به مسئولیتها و تعهدات جدید، از ازدواج دوری کنند.
تنبل نباشید
شاید علت دیگر مسئولیتگریزی تنبلی و یا عدم مسئولیتپذیری باشد. برخی در طول نوجوانی و جوانی به خدمات بیشائبه پدر و مادر عادت کردهاند و متصور این موضوع نیستند که بالاخره باید روزی روی پای خود بایستند و یا حتی دیگرانی غیر از خود را اداره کنند.
به ازدواج هراسها نه بگویید، آنها همه چیز را نمیگویند!
شرایط خانواده، نوع ارتباط پدر و مادر با همدیگر و نوع ارتباطات فرد با اطرافیان، دوستان، آشنایان و فامیل بر روی هراس از ازدواج موثر است. آیا با افرادی که از زندگی مشترک راضی هستند نشست و برخاست دارید و یا افراد ناراضی و یا ناموفق از زندگی مشترک فضای دوستی و ذهنی شما را پر کردهاند؟
یک علت هراس از ازدواج هم به متولیان آموزش و فرهنگ برمیگردد که خوب نتوانستند جنبههای مثبت ازدواج را به نسل بعدی منتقل کنند. مدام از مسئولیتها و سختیهای ازدواج گفتهاند اما زیباییها و فواید آن را از قلم انداختهاند. لازم است که خودتان را در مواجهه با افراد موفق در ازدواج قرار دهید و با آنها مراوده داشته و همصحبت باشید.
پدر و مادرهایی که زندگی مشترک خوبی با یکدیگر نداشتند و تلاش چندانی هم برای رفع این مشکلات به صورت اصولی نکردند متاسفانه معانی بدی از زندگی مشترک را به فرزندان خود منتقل میکنند.
مثلا مادرانی که از زندگی مشترک خود راضی نیستند مدام دختران خود را صرفا به داشتن تحصیل تا مدارج بالا، داشتن شغل و تهیه امکانات مادی آنچنانی تشویق می کنند و همسر را به دختر خود آقابالاسر معرفی میکنند یا پدرهایی که خود را صرفا عابر بانک خانواده و همسر میدانند نمیتوانند الگوی خوبی برای فرزندان خود باشند.
اما اگر به خانوادههایی که زن و شوهر با هم همدل و همفکر هستند و در زندگی محبت و گذشت زیادی دارند دقت کنید میبینید که بچهها نسبت به ازدواج نیز اقبال بیشتری دارند.
قرار نیست همه طلاق بگیرند
شاید کسی افزایش طلاق را یک عامل گریز جوانان از ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج معرفی کند افزایش روزافزون آمار طلاق، ازهمپاشیدگی نهاد خانواده، بروز طلاقی عاطفی و روانی در خانوادهها و مشاهده این بیمهریها و مشکلات در خانوادهها باعث شده که برخی از جوانان نسبت به ازدواج و انتخاب همسر کلاً بدبین شده و رغبت خود به ازدواج را از دست دهند. که این هم باز به شنیدهها و دیدهها و تجربههای فرد برمیگردد.
برخی مجازیات دور ریختنی است
علیرغم اینکه مسئله خیانت در جامعه امروز زیاد به چشم میخورد، اما بههرحال هر آسیب و مشکلی در خلأ ایجاد نمیشود و نباید بدون توجه به عوامل زمینهساز، صرفاً به پدیده خیانت توجه داشت و از آن ترسید ولی در کل به نظر میرسد افراد با تماشای زیاد شبکههای ماهوارهای و سریالهای خاص آن و همچنین همنشینی با افراد و دوستانی که دائماً در مورد مسئله خیانت صحبت کرده و به سیاهنمایی درزمینه سبک زندگی مردان یا زنان میپردازند، بیشتر دچار این ترس شده و به این بهانه از ازدواج سر باز میزنند.
یا اگر فرد خود و یا اطرافیانش در فضایی باشند که مدام روابط آزاد متعدد را تجربه و سپس به نحوی رها میکنند در گریز او از ازدواج و عدم اعتماد به همسر موثر است.
چشم کسی را کور نکنید!
یک عامل افزایش سن ازدواج زندگی به خاطر حرف مردم و چشم و هم چشمی است یعنی فرد این گونه عنوان میکند که باید همسری انتخاب کنم که چشم کورکن باشد و این سطحینگری و داشتن معیارهای صوری به ازدواج به موقع ضربه وارد میکند و لازم است که عمیقاندیشی را از کودکی به فرزندان خود بیاموزیم.
متاسفانه امروز برخی جوانان در انتخاب همسر درگیر ظاهرهای آنچنانی و بعضا مصنوعی هستند بدون اینکه لحاظ کنند چنین فردی چه قدر در زندگی مشترک با او تفاهم خواهد داشت و این سخیف کردن ازدواج است. همچنان که میبینیم بسیاری از این گونه انتخابها در ازدواج به جدایی میانجامد چرا که انتخابها انتخاب درستی نبوده است.
گوشت و مرغ یخچالتان را از خانه پدر و مادر نبرید!
یک عامل دیگر بالا رفتن سن ازدواج عوامل اقتصادی و بیکاری طولانیمدت جوانان، پایین بودن سطح درآمد، عدم تناسب میان مدرک تحصیلی و حوزه فعالیتی، کم بودن فرصت شغلی و... است که بیشتر از آنچه که کمبود امکانات اقتصادی مطرح باشد توقع بالا و تصور نادرست از امکانات مورد نیاز برای شروع زندگی مشترک مطرح است. امروز شاهد بسیاری از تجملات و تبلیغ و ترویج آنها در رسانه و شبکههای اجتماعی برای شروع زندگی مشترک هستیم.
مثلا تصاویری که از جهیزیههای خانمها در اینترنت وجود دارد نشان میدهد پدر و مادر عروس تا چندین ماه میخواهند خوار و بار و گوشت و پروتئین یخچال عروس و داماد را تامین کنند. لذا بسیاری از این تصورات غلط در مورد امکانات ابتدایی برای زندگی مشترک توسط پدر و مادر به بچهها منتقل میشود و چنین امکاناتی ساخته و پرداخته ذهن خودشان است.
بخشی از این تجملگرایی هم بر گردن انواع و اقسام رسانههاست. بسیاری از سریال ها و یا فیلمهای سینمایی داخلی و خارجی نیز مروج این تجملگرایی هستند در صورتی که یک جوان که در ابتدای زندگی است به طور معقول نمیتواند امکانات مادی زیادی داشته باشد.