«شهید بهنام محمدی» کاپیتان ۱۳ ساله جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان با حضور حماسی و یک جایزه دوچندان ارزشمندتر از دوره بیست و پنجم به جشنواره اضافه شد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هر جشنواره و رویدادی برای برگزاری نیاز به دلگرمی و پشتوانه دارد. تیم بزرگی مشغول به کار میشوند و سایه یک کاپیتان بر سر آنها حضور دارد. در جشنواره کودکان و نوجوانان نیز که صاحبان و نقشآفرینان اصلی آن کودکان و نوجوانان هستند، همه عوامل و دستاندرکاران فیلمها و جشنوارهها، میهمان کسانی هستند که دنیایی سرشار از ارزش و شکوه و زیبایی دارند.
یک تیم دوستداشتنی از نسلی با لباس مهربانی و صداقت که بهترین احساسها و حساسترین مقطع سنی از حیات بشری را به خود اختصاص دادهاند تا با انعکاس دنیای خود در زمین بازی سینما گل بکارند و گل بزنند و روز به روز به پیروزیها و افتخاراتشان افزوده شود. از دوره بیست و پنجم جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان بود که تیم بزرگ جشنواره و این رویداد جهانی مزین شد به یک نام، که همچنان در پیشانی جشنواره میدرخشد؛ شهید بهنام محمدی.
کاپیتان ۱۳ ساله جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان با یک حضور حماسی و یک جایزه دوچندان ارزشمندتر به جشنواره اضافه شد. جایزهای که در پس خود یک شفافیت ارزشی و یک افزودهای گرانبها برای فیلمسازی دارد که در اصل عصاره تفکر و حیات آن شهید بزرگوار را در لایههای اثر خود بروز و ظهور بخشیده است.
بهنام محمدی فقط یک نام نیست. یک مکتب است که باید سرمشقهای آن در دفتر آثار سینمایی دغدغهمندان عرصه ایثار و گذشت و جانفشانی، ثبت شود و رنگ و بویی منحصر به فرد داشته باشد و هویتی مستقل و شفاف برای این جایزه که ۷ دوره از آن گذشته رقم بزند.
* کوتاه، از زندگی کوتاه شهید محمدی
بهنام محمدی در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۴۵ در منزل پدر بزرگش در خرمشهر به دنیا آمد. شهریور ۵۹ بود که شایعه حمله عراقیها به خرمشهر قوت گرفته بود خیلیها داشتند شهر را ترک میکردند باور نمیکرد که خرمشهر دست عراقیها بیفتد، اما جنگ واقعاً شروع شده بود. بهنام تصمیم گرفت بماند. بمباران هم که میشد بهنام ۱۳ ساله بود که میدوید و به مجروحین میرسید.
شهید بهنام محمدی نوجوان ۱۳ سالهای بود که در تمام روزهای مقاومت از ۳۱ شهریور تا ۲۸ مهر سال ۵۹ در خرمشهر ماند و مقاومت کرد و لقب «اولین شهید نوجوان دوران دفاع مقدس» را به خود اختصاص داد. بهنام آنطور که در تمام خاطراتی که از او برجای مانده و به زعم همرزمان و همدورهایهایش نمادی از ایثارگری، مقاومت و از خودگذشتگی بود و جایزهای هم که به اسم این نوجوان در جشنواره اهدا میشود، به تهیه کننده یا کارگردان یک فیلم که با مضامین ایثار، دفاع مقدس، مقاومت و ارزشهای اسلامی تولید شده باشد تعلق میگیرد.
* نشان افتخار بهنام محمدی در ۷ دوره گذشته جشنواره
مهرداد خوشبخت برای کارگردانی فیلم «صدای پای من»، اولین کارگردانی بود که در دوره بیست و پنجم این جایزه را از آن خود و نامش را در بین دریافتکنندگان این تندیس ثبت کرد.
دوره بیست و ششم هیأت داوران به این نتیجه رسید که پروانه مرزبان برای تهیهکنندگی فیلم «بزرگمرد کوچک»، استحقاق دریافت این جایزه را دارد و چقدر تطبیق نام این فیلم با بهنام ۱۳ ساله عرصه ایثار همخوانی داشت. بزرگمرد کوچکی که پرسهزدن در روزهای کوتاه عمرش، بزرگترین درسها را به همراه دارد.
اما جایزه بهنام محمدی میتواند فقط حاصل کارگردانی یا تهیهکنندگی یک فیلم نباشد و اینچنین بود که هیأت داوران در دوره بیست و هفتم، نام امیرحسین رفیعا، بازیگر فیلم «تابستان طولانی» را به عنوان سومین دریافتکننده این جایزه اعلام کرد.
حسین قاسمی جامی هم در دوره بیست و هشتم جشنواره، با فیلم «به بادبادکها شلیک نکنید» این جایزه ارزنده را با خود به خانه برد و در دوره بیست و نهم هیأت داوران به این نتیجه رسید که گواهی افتخار شهید بهنام محمدی را برای کارگردانی فیلم «درخشش»، به میلاد جعفری اهدا کند.
اما محمدرضا حاجی غلامی تنها نامی است که توانسته تا به امروز در دو دوره متوالی سیام و سی و یکم جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان، با فیلمهای کوتاه «سلام» و «جمعه گل» افتخار دریافت جایزه شهید بهنام محمدی را داشته باشد.
* یک کتاب و یک دنیا؛ قصهای برای نخوابیدن
زندگی کوتاه بهنام محمدی روایتی دارد به بلندای زمین تا آسمان. پر از فراز و نشیب و مملو از حرف و درس که باید خواند و چشم بر هم نگذاشت. همچون نام کتاب «قصهای برای نخوابیدن» که یدالله اقدامی با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و اداره کل حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس خوزستان منتشر کرده است.
* سکانس آخر خمپارهها امان شهر را بریده بودند و درگیری در خیابان آرش شدت گرفته بود. مثل همیشه بهنام سر رسید. اما ناراحتی بچهها دیگر تاثیری نداشت، او کار خودش را میکرد، کنار مدرسه امیر معزی (شهید آلبو غبیش) اوضاع خیلی سخت شده بود. ناگهان بچهها متوجه شدند که بهنام گوشهای افتاده است و از سر و سینهاش خون میجوشید. پیراهن آبی و چهار خونه بهنام غرق خون شده بود و چند روز قبل از سقوط خرمشهر شیربچه دلاور خوزستانی بالاخره در ۲۸ مهرماه ۱۳۵۸ پر کشید و امروز آشیانه بهنام، این کبوتر خونین بال در قطعه شهدای کلگه شهرستان مسجد سلیمان، شهر آباء و اجدادش مدفون است.
حالا دوره سیودوم جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان در راه است و باید دید در این دوره از جشنواره کدام فیلم و هنرمند توانسته به زنده نگه داشتن نام این نوجوان ۱۳ ساله که زندگی او سرشار از درام و هیجان و اتفاق بوده است، کمک کند. هدف از اهدای جایزه بهنام محمدی، صرفاً تزئین جشنواره و آراستنی ظاهری نیست؛ بلکه محمدیها بعنوان نمایندگان نسلی که آرمانهای خود را از سنین کم میشناختند و در راه رسیدن به آن با اخلاص جان خود را در دستان با کفایت خویش میگرفتند، قهرمانانی هستند که باید در ابعاد مختلف زندگی آنها چرخ زد و مشی و مرام آنها را پررنگتر و شایستهتر انعکاس داد.