دولت معتقد است میتوان با فروش ۱٫۵ میلیون بشکه نفت در روز ۱۵۸ هزار میلیارد تومان حاصل از فروش نفت موجود در بودجه را تامین کند؛ اما با یک ضرب و تقسیم ساده میفهمیم قیمت هر بشکه نفت باید ۷۰ دلار باشد تا بتوانیم به این عدد برسیم.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- معین رضیئی؛* نگاه دولت روحانی در ۶ سال اخیر برای حل مشکلات اقتصادی کشور بیش از آنکه مبتنی بر ظرفیتهای داخلی باشد وابسته به همگرایی با دولتهای غربی و مذاکره با آنها بوده است. این موضوع اگرچه اکنون به ظاهر توسط دولتیها رد میشود و آنها اصل هرگونه مذاکره با آمریکا را رد میکنند، اما پیش از این صحبتها باطن بودجه ۹۸ در این مورد چیز دیگری میگوید.
در لایحه بودجه سال ۹۸، ۱۵۸ هزار میلیارد تومان از منابع مالی بودجه باید توسط درآمدهای نفتی تامین شود. این در حالی است که در سال گذشته ایران توانست روزانه ۷۰۰ هزار بشکه نفت خود را بفروشد و با کاهش ۵۹ درصدی صادرات فرآوردههای نفتی و میعانات گازی خود روبهرو بوده است.
دولت روحانی معتقد است میتوان با فروش ۱٫۵ میلیون بشکه نفت در روز ۱۵۸ هزار میلیارد تومان حاصل از فروش نفت موجود در بودجه را تامین کند. با یک ضرب و تقسیم ساده میفهمیم قیمت هر بشکه نفت برای فروش توسط ایران باید ۷۰ دلار باشد تا بتوانیم به این عدد برسیم که این رقم در شرایط فعلی بازار جهانی نفت نامعقول و دور از دسترس است. در اصل دولت باید حدود دو میلیون بشکه نفت با قیمت پیشنهادی خود یعنی ۵۴ دلار بفروشد تا به عدد ۱۵۸ هزار میلیاردی مندرج در بودجه دست یابد.
با توجه به شرایط فعلی و محدودیتهای ایران در فروش نفت و بازگرداندن پول حاصل از آن به کشور که پس از خروج آمریکا از برجام نیز این امر تشدید شده است، فروش این میزان بشکه نفت در روز توسط دولت روحانی امری سخت و دور از دسترس است مگر آنکه دولت با مذاکرهای جدید بتواند شرایط تازهای را ایجاد کرده تا روزانه دو میلیون بشکه نفت کشور را بفروشد.
کما اینکه یکی از شروط اصلی دولت برای بازگشت به برجام با طرفهای غربی نیز همین موضوع است. در شرایط ترسیمی پیش رو دو حالت بیشتر پیش نمیآید؛ یا آنکه مذاکرهای جدید و توافقی نیمبند با طرفهای غربی برای گرفتن حداقل امتیازات لازم برای گذران شرایط فعلی و کسریهای احتمالی بودجه در سال ۹۸ در راه است یا آنکه مذاکرهای رخ نمیدهد و دولت باید این میزان کسری بودجه را به نحوی فراهم آورد.
رویکرد ۶ سال اخیر دولت آقای روحانی نشان داده است دولتیها برای جبران کسری به جای آنکه بیشترین فشار و تمرکز خود را روی اقشار پردرآمد و دهکهای بالای جامعه مانند (حذف یارانه پنهان دهکهای پردرآمد) بگذارد فشار را به قشر متوسط و ضعیف جامعه وارد میکند. نتیجه این رویکرد شرطی شدن مردم برای حل مشکلاتشان در گرو مذاکره با طرفهای غربی میشود. اقشار آسیبپذیری که در دولت روحانی و در یک سال اخیر پس از خروج آمریکا از برجام وضع معیشتشان بدتر و سختتر شده است.
در این شرایط قشر آسیبپذیر حل مشکلات معیشتی خود را در گرو یک توافق هرچند نیمبند با غرب میداند، تجربه نشان داده است مذاکره با غربیها مشکلات داخلی را حل نمیکند که اگر اینگونه بود همان برجام که حتی آب خوردن مردم هم به آن وابسته کردهاند این کار را انجام میداد. از طرفی هم با توجه به بد عهدیهای سالهای اخیر طرفهای غربی هیچ تضمینی مبنیبر پایبندی آنها به تعهداتشان وجود ندارد.
از اردیبهشت ماه سال جاری فضا پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی و بعد از آن توقیف نفتکش انگلیسی تغییر کرد، این اتفاقات که سبب معرفی ایران بهعنوان یک کشور موفق در برابر زیادهخواهی آمریکاییها در سطح بینالملل شد تاثیر خود را در آرامش شرایط اقتصاد کشور نیز گذاشت، آمارها در چند ماه اخیر نشان از بهبود نسبی فضا میدهند و امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته با وجود آنکه تنش میان ایران و طرفهای غربی در بالاترین سطح خود قرار داشت، اما اوضاع اقتصادی بهتری را تجربه کردیم.
در پایان، لایحه بودجه ۹۸ و موضعگیریهای مردان اقتصادی دولت بیش از هر چیز نشان میدهد با گذشت ۶ سال از روی کار آمدن دولت و خروج یک ساله آمریکا از برجام و به کما رفتن آن، دولت همچنان برنامه مشخصی برای بهبود وضع اقتصاد کشور با تکیه برتوان داخلی و رفع نقاط ضعف ندارد و همچنان برای حل مشکلات کشور چشم به همگرایی با غرب دارد هرچند در ظاهر مذاکره و توافق جدید با کشورهای غربی را نفی کند. به همین دلیل است که این سخن رئیسجمهور «حاضرم به خاطر مردم با هر شخصی دیدار کنم» را باید بیش از سایر سخنان وی باور کنیم.
معین رضیئی- عضو شورای مرکزی انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.