عضو شورای مرکزی کارگزاران گفت: جناح چپ در اکثر حوزهها تغییر ماهیت داده است. محسن هاشمی همچنین از شعارگرایی اصلاحطلبان در مقابل عملگرایی انتقاد کرد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، محسن هاشمی ضمن نقد راهبرد اصلاحات در روزنامه سازندگی نوشت: اخیراً مطالبی با عنوان راهبرد اصلاحات یا طرح اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی در جلسات حزبی و فضای رسانهای طرح شده است.
واقعیت این است که اگر جناح چپ را عقبه فکری و سیاسی جریان اصلاحطلبی در نظر بگیریم، اصلاحطلبان از نظر محتوایی و فکری پس از سال ۱۳۷۶ و بازگشت به قدرت اجرایی در اکثر حوزهها تغییر ماهیت دادهاند و به نوعی میتوان گفت که این تغییر مواضع متأثر از تغییر موقعیت آنها در قدرت و اپوزیسیون و پوزیسیون بودن آنهاست. مواضع دولت اصلاحات در اقتصاد، سیاست خارجی، فرهنگ و حتی سیاست داخلی کاملاً متفاوت و حتی بعضاً متضاد با مواضع و رویه جناح چپ در دهه شصت و دولت مهندس موسوی محسوب میشد.
وی میافزاید: به نظر میرسد که جریان اصلاحات در دهه اخیر، با کمتوجهی به اقتضائات تصدی حاکمیت و مسئولیتهای اجرایی همچنان در فضای اپوزیسیون بودن در دوره احمدینژاد حرکت کرده و با عملگرایی، واقعگرایی و پاسخگویی فاصله دارد، به خصوص در حوزه تقنین و مدیریت شهری که در کلان شهرها و علیالخصوص تهران، به صورت یک دست در اختیار این جریان بوده است.
اصلاحطلبان با شعارها و ذهنیت ایدهآلیستی و آرمانگرایانه وارد مناصب انتخابی و اجرایی میشوند، اما پس از پیروزی نیز از فضای ذهنی آرمانگرایانه خارج نمیشوند و به دلیل فاصله داشتن از واقعیتها و عملگرایی، در اجرا موفق نمیشوند و زمانی که با احساس کاهش محبوبیت و نارضایتی توده مردم و بدنه اجتماعی خود مواجه میشوند، به جای تجدید در مسیر گذشته، به کنارهگرفتن از میدان میاندیشند و این چرخه باز هم تکرار میشود.
حتماً به خاطر دارید که شعار خروج از حاکمیت، در اواخر دور نخست دولت جناب آقای خاتمی هم مطرح شد و طیف تندروی اصلاحطلبان معتقد بودند که آقای خاتمی نباید برای دوره دوم کاندیدای ریاست جمهوری شود و سایر اصلاحطلبان نیز دولت و مجلس و شورای شهر را ترک کنند تا خروج از حاکمیت شکل بگیرد.
پرسش این است: آیا اتفاق جدیدی در حاکمیت و شرایط جامعه افتاده است که برداشت از حضور در انتخابات مجلس و دولت را تغییر داده؟ مگر شرایط روشن نبود و تجربه دولت، مجلس و شورای شهر وجود نداشت که پس از چند بار رأی گرفتن از مردم، متوجه بنبست شدیم؟
پرسش دوم اینکه: اگر محدودیت و ممنوعیت کمتری وجود نداشت، چه میزان در عملکرد اصلاحطلبان تفاوت ایجاد میشد؟ در همین انتخابات شورای شهر، بالاخره با کوشش همکاران در مجلس، کمترین میزان حذف و رد صلاحیت اعمال شد و شهردار مورد اجماع شورا نیز تأیید صلاحیت شد. در مورد دومین و سومین شهردار انتخاب شده نیز نظر شورا مورد تأیید قرار گرفت. اگر با این پدیده که عملکرد در مدیریت شهری برای مردم و افکار عمومی قابل قبول نیست، مواجهیم؛ باید ریشه و علت آن را در جای دیگری جستوجو کنیم.
بخش مهمی از انتقاداتی که امروز افکار عمومی از اصلاحطلبان دارند، این نیست که چرا مقابل حاکمیت کوتاه میآیید، بلکه به ناکارآمدی، فقدان شایستهسالاری و کارآمدی انتقاد دارند.
مشکل فعلی اصلاحطلبان در دولت، مجلس و مدیریت شهری، فاصله گرفتن از واقعگرایی و عملگرایی است. چرا باید اعضای مؤثر شورای شهر اعلام کنند که طی بیش از دو سال گذشته، تغییر عمیق و بهبود جدی در مدیریت شهری ایجاد نشده است.
محسن هاشمی همچنین خاطرنشان کرد: بحران امروز اصلاحطلبان، ناکارآمدی داخلی است و ریشه آن نیز در نگاه سیاسی به مسائل اجرایی و عدم توجه به واقعگرایی و عملگرایی است، اگر ما با همین وضعیت موجود در انتخابات مجلس خود را به رأی مردم بگذاریم، اگر نگوییم با شکست، دستکم با کاهش موفقیت مواجه میشویم و اگر از انتخابات قهر کنیم یا حضور مشروطی که شرطهای آن برآورده نمیشود را بگذاریم از عرصه رسمی سیاست که با زحمات زیاد پس از حوادث ۸۸ به آن برگشتهایم حذف میشویم. پس راه حل نه حفظ روند فعلی و نه قهر با صندوق رأی است بلکه باید در شیوه و عملکرد خود تجدیدنظر کنیم.