مسئله تحدید جمعیت از دهه هفتاد به صورت قانون الاجرا درآمد و شعار فرزند کمتر زندگی بهتر در تمام دستگاههای قانون در دستور کار قرار گرفت، این قانون به صورت یک تهدید جدی برای نرخ جمعیت کشور تلقی شد تا جایی که ...
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، تحدید جمعیت مسئله ای است که از دهه هفتاد به صورت قانون الاجرا در آمد و شعار فرزند کمتر زندگی بهتر به طور جدی در تمام دستگاه های قانونی و سازمان ها در دستور کار قرارگرفت، دیری نپایید که این قانون به صورت یک تهدید جدی برای نرخ جمعیت کشور تلقی شد تا جایی که رهبری به وضع سیاست برای افزایش نسل اقدام کردند ولی هنوز آثار آن در دستگاه های اجرایی و دولت دیده نمی شود.
برای بررسی هرچه بیشتر این موضوع به سراغ زهره حسنی سعدی، عضو کارگروه زنان و خانواده انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران و یوسف بیوک خان، مسئول انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی و دراین باره به گفتگو نشستیم.
خبرگزاری دانشجو: شرایط فعلی جمعیت کشور را به چه صورت میبینید؟
یوسف بیوک خانی : اکثر پژوهشگران میگویند که ما با بحران جمعیتی روبرو هستیم. یک سری سیاستهای تعدیل جمعیت بوده است که پیش از انقلاب و توسط سازمان جمعیت جهانی به کشورهایی دیکته میشده و پهلوی جزو پیشگامان رقم زننده سیاستهای سازمان جهانی در جهت تعدیل جنعیت بود.
بعد از انقلاب رابطه ما با سازمان جهانی به طور کلی قطع میشود و این سیاستها به کنار گذاشته میشود و بعد از انقلاب نرخ باروری ما بالا میرود و به عدد ۷ میرسد. بعد از اتمام جنگ یک سری پژوهشها بیرون میآید که ابراز میکند جمعیت کشور ما رو به انفجار است و این افزایش ناگهانی باعث بحران شغلی و تحصیلی و امکانات در آینده میشود و از آنجایی که ما یکسری زیرساختها را در جنگ از دست داده بودیم کار سخت میشد.
از طرفی دیگر سازمان جهانی هم شروع میکند ارتباط گرفتن و وعده وام دادن و بالاخره مسئولین ما متقاعد میشوند که سیاستهای تحدید جمعیت را اجرایی کنند. در سال ۷۱ نرخ باروری ما به عدد ۴ رسید و تقریباً کنترل شد و در سال ۷۲ دولت هاشمی رفسنجانی قانونی را تحت عنوان تنظیم جمعیت تصویب میکند که طی آن نرخ باروری و نسل باید کمتر از آن نرخ ۴ شود؛ در حالی که در همان ۴ باید باقی میماند و سیاستهای تثبیتی باید اجرا میشد.
از سال ۷۲ نرخ باروری و فرزند آوری کاهش چشمگیری پیدا میکند تا سال ۹۲ که رهبری در بجنورد سخنرانی میکنند و میگویند که این سیاستهای تحدید نسل و کاهش جمعیتی که آن زمان پیگیری میشد برای همان زمان است و از دهه ۷۰به بعد باید به طور کامل متوقف میشد، ولی مسئولین این اجازه را ندادند و رهبری آنجا میگویند که این باید متوقف شود و سال ۹۳ سیاستهای کلی جمعیت را ابلاغ میکنند و سال ۹۴ هم سیاستهای کلی خانواده را که موجب برگشتن ورق مسئله تحدید نسل میشود.
این قانونهای تحدید نسل زمانی حدود ۱۰۰ الی ۱۵۰سال نیاز دارد که کشور هدف به مقصود خود برسد، ولی اتفاقی که برای ما میافتد این است که کاهش نرخ باروری که در کشورهای دیگر ۱۰۰تا ۱۵۰سال طول میکشد در طی ۱۵سال اتفاق افتاد و حتی همسر بیل گیتس در توئیتی میزند که بیشترین کاهش نرخ باروری در طی این چندسال در ایران بوده است که طی بازه زمانی ۱۵ساله به انچه که در صد و پنجاه سال اتفاق میافتد، رسیده است.
درسال ۹۳ سیاستهای کلی جمعیت ابلاغ، ۹۵سیاستهای خانواده و در مهرماه ۹۸ پژوهشی منتشر میشود توسط دکتر قاسمی که میگوید میل فرزندخواهی در خانوادهها ۲/۸ است، ولی نرخ باروری در همان خانوادهها ۱/۸ است و این نشان میدهد که کمتر از آنچه که در خواسته خانوادههاست به وقوع میپیوندد و این خود نشانه وجود موانع برای فرزند آوری در خانوادهها است.
خبرگزاری دانشجو: شرایط فعلی جمعیت کشور را به چه صورت میبینید؟
زهره حسنی سعدی: نکته اولی که دراین باره لازم است گفته شود این است که مسئله جمعیت به صورت ایدئلوژیک دیده میشود و بعد از اجرای سیاست تحدید نسل دهه هفتاد تقریبا جلوی کاهش نرخ جمعیت گرفته نشد و هیچکدام از دولتها به فکر جلوگیری از این تحدید جمعیت نیفتادند و تقریبا نمیتوان گفت اولین ورود مربوط به سخنرانی رهبری در سال ۹۲ و ابلاغ سیاستها در سال ۹۳ است.
امروز خیلی از رسانهها خصوصا بی بی سی میخواهند موضوع افزایش جمعیت را یک مسئله ایدئولوژیک بدانند و مردم را از تمایل به ان بازدارند. در حالی که موضوع جمعیت یک موضوع و معیار مهم قدرت در حکمرانی یک کشور است و در واقع سطح قدرت ملی متناسب با جمعیت جوان آن کشور افزایش پیدا میکند. پس این باید در جامعه جا بیفتد که جمعیت یک بحث ایدئولوژیک نیست بلکه یک مسئله حکمرانی و ملی است.
از دهه هفتاد که سیاستهای کنترل جمعیت شکل گرفت تلاش کردند تا در تمام ابعاد چه اقتصادی فرهنگی و اجتماعی سیاستها را اعمال کنند. برای مثال بیمه به فرزند چهارم و پنجم تعلق نمیگرفت یا کوپن تعلق نمیگرفت. یا بر روی در و دیوار مدارس مینوشتند فرزتد کمتر زندگی بهتر و آنقدر این موضوع را رواج دادند که اگر فردی در مدارس، ادارات و ... میگفت ما بالای ۳فرزند هستیم مورد تمسخر واقع میشد و عموماً مرخصیهای زایمان وجود نداشت و امنیت شغلی برای خانمهای باردار وجود نداشت و این سیاستها ادامه پیدا کرد و جلوی آن را نگرفتند.
امروز برخی میگویند که جمعیت رو به افزایش است و چرا دغدغه این را دارید که سیاستهای افزایشی در نظر بگیرید. در حالی که دغدغه اصلی ما پیری جمعیت است و اینکه اگر همینطور پیش برویم تا سال ۱۴۲۰یک سوم این جمعیت جوان را خواهیم داشت و با پیری جمعیت روبرو خواهیم بود، در امارها هم این مسئله پیش بینی شده و ما هرسال نسبت به سال قبل کمترین تعدادموالید را داریم و الان باید جلوی این موضوع را بگیریم چرا که ما امروز ۱۳میلیون جوان در سن ازدواج داریم که قابلیت باروری دارند، اما وقتی به پیری جمعیت رسیدیم دیگر قابلیت باروری وجود ندارد.
برخی این اشکال را وارد میکنند که شما میخواهید جمعیت را به بالای ۸۰میلیون بیکار در کشور برسانید در جواب اینها باید بگوییم که اگر سیاستهای دولت در این زمینه درست انجام نشده است نباید مقایسه کرد با این موضوع. وقتی از جمعیت صحبت میکنیم منظور این نیست که فقط به فکر فرزندآوری باشیم، بلکه جمعیت ابعاد زیادی دارد مثل مسکن، اشتغال و ازدواج که همه اینها باید در نظر گرفته شود.
خبرگزاری دانشجو: موانع اصلی فرزند آوری و افزایش جمعیت چیست؟
بیوک خانی: یکی از موانع اصلی که موجب عدم تحقق فرزند آوری میشود سیاستهایی است که دولتها میگذارند. برای مثال دولت یازدهم و دوازدهم رویکرد بهم خوردن جمعیت و نگرانی از کاهش جمعیت را ندارد بلکه به عادی انگاری میپردازد مثلا پارسال دکتر نمکی نامهای به وزارت بهداشت زد که طی آن خبر از دستکاری شدن نرخ باروری و جمعیت میدادکه طی یک فرآبند عجیب و غریب این امار به ۲/۱دهم رسانده بودند در حالیکه دکتر نمکی در آمار اعلام کرده بود که طی پژوهشهای ما این نرخ باروری ۱/۷دهم اعلام شده است و نهایتا روی ۱/۸توافق کردند. پس یکی از مواردی که در ابن دولت مانع افزایش جمعیت است عادی انگاری است که یک بخشی از آن به این برمیگرددکه به دنبال اجرای سیاستهای غربی هستند، بخشی دیگری از آن مربوط به این است که برای سیاستهای جمعیتی باید یکسری قوانین را تسهیل و اجرایی کنند که هنوز انجام نداده اند مثل قانون تسهیل ازدواج که هنوز در دستور کار دولت برای اجرایی شدن قرار نگرفته است و بیمهی ناباروری یا مرخصی زایمان نیز درست اجرا نشده است بانوانی که به مرخصی زایمان میروند عموماً نگران از دست دادن شغل خود هستند و به این دلیل معمولا از این مرخصیها استفاده نمیکنند پس دولت برای اینکه این تعهدات را انجام ندهد مجبور است به اینکه عادی سازی کند.
برای مثال امسال طی نامهای که وزیر ورزش به رئیس جمهور زد گفت طبق استعلامی که ما از بانک مرکزی گرفته ایم میانگین ازدواج سنِ پایین ۱۵ سال و بالای ۶۰ سال به دلیل افزایش مبلغ وام ازدواج افزایش پیدا کرده است یعنی درواقع افزایش وام ازدواج موجب شده است که یکسری افرادی که برای ما فرزند آوری ندارند در اولویت ازدواج قرار بگیرند درحالی که ضرورتی ندارد و در همان نامه گفته میشود که محدودیتی برای وام زیر ۱۸ سال و بالای ۶۰ سال بگذارید درواقع با آمارهایی که میدهند میخواهند بحث عادی انگاری کمبود جمعیت را مطرح کنند.
زمانی که بحث بیمهی ناباروری مطرح می شود و برای تصویب به مجلس می رود مسائلی مطرح می شود مِن جمله اینکه بیمهها با دکتر تاجگردون رئیس سابق کمیسیون تلفیق جلسه گذاشتند و مسائلی را مطرح کردند من جمله اینکه ما نیازی نداریم به ردیف بودجه برای بیمه ناباروری و همان یارانه کافی است درواقع اتفاق هرز در این باره در حال افتادن است یعنی به بیمارستانها گفته اند که این ردیف بودجه شما برای درمان ناباروری است و بیمارستانها گزارش دادند که ان بودجه را برای خرید تجهیزات ناباروری استفاده کردند یا آوردن دارو درحالی که بیمارستان میبایستی هزینهی دارو و درمان را کاهش میداده است و این وظیفهی بیمارستان نبوده.
مسئلهی دیگر این است که در ساختار جمهوری اسلامی دولتها نمی خواهند جمعیت را افزایش بدهند چرا که برای آنها هزینه دارد و یکسری کمبودها نیز ما در فضای شهری و معماری شهری داریم که موجب می شود از لحاظ فرهنگی باعث می شوند زنانی که میخواهند باردار شوند انگیزه آن را از دست می دهند مثلا فضای شهری ما اصلا ویژگی مناسبی برای مادران بچه دار ندارد مکانهایی مثل بی آرتی و ... فضای مناسبی را برای فرزندان کوچک و حمل کالاسکه موارد اینچنینی را ندارند.
قانون ازدواج جوانان ۱۵ سال است که تصویب شده است و از بین ده دوازده بندی که دارد فقط یک بند آن اجرایی شده و آنهم انتخاب سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) به عنوان روز ازدواج است.
حسنی سعدی: در باب بیمههای ناباروری که در مجلس مطرح شد در واقع وزارت بهداشت نیز در اجرایی نشدن آن دخالت مستقیم داشت. یکی از مسائلی که برای درمان ناباروری موثر است علاوه بر بودجه مسئلهی مراکز درمانی ناباروری است که ما تقریباً ۷۵ مرکز ناباروری در کل کشور داریم و از این تعداد حدود ۴۲ مرکز خصوصی هستند و تمرکز اکثر این مراکز در تهران است و شاهد این هستیم که بسیاری از افراد از شهرهای مختلف هزینهی زیادی را برای آمادن به تهران طی میکنند و در کنار این هزینهی زیادی را برای درمان ناباروری بپردازند.
بیوک خانی: ما از نظر درمانی در این مقوله عقب نیستیم بلکه از نظر امکانات دچار کمبود هستیم و شاهد این موضوع هستیم که از کشورهای اطراف برای درمان ناباروری به ایران میآیند. پس ما از نظر علمی مشکلی نداریم اما در زمینه امکانات مربوطه دچارکمبود هستیم که باز این برمی گردد به سیاستهای دولت. یکی از مسائل مهمی که برای تشویق و تعقیب فرزند آوری اهمیت دارد مسئلهی فرهنگی است، همانطور که با فرهنگ سازی از نرخ باروری جلوگیری کردند امروز باید با فرهنگسازی صحیح این نرخ را افزایش داد و مردم را به آن تشویق کرد.