به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فؤاد ایزدی، کارشناس مسائل آمریکا، طی نشست بررسی شکست قطعنامه ضد ایرانی آمریکا در سازمان ملل که به همت بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد، مطرح کرد: یکی از دلایلی که قطعنامه سازمان ملل رای نیاورد، این بود که اروپاییها رأی ندادند. اتفاقی که در اینجا افتاد این است که کشورهایی که عضو شورای امنیت هستند، بخصوص چین و روسیه که از قبل نیز مخالف این قضیه بودند و همینطور برخی کشورهای دیگر دلیلی ندیدند که رابطه خود را با ایران بد کنند. از طرف دیگر، چون برجام خسارتهای زیادی به صنعت هستهای ایران وارد کرد، اروپاییان میخواهند از آن خارج شوند و به همین دلیل مخالف خروج آمریکا از برجام بودند.
وی در ادامه گفت: محدودیتهای تسلیحاتی در قطعنامه ۱۹۲۹ ایجاد شد و در این قطعنامه آمریکاییها اعلام کردند که به جرم فعالیتهای هستهای میخواهند محدودیتهای هستهای برای ایران ایجاد کنند و چین و روسیه همان سال نیز مخالف بودند؛ اما در پایان آنها به این نتیجه رسیدند که اگر ایران شروع به مذاکره در حوزه هستهای کند، این محدودیتهای تسلیحاتی برداشته خواهد شد. از این جهت زمانی که پروژه مذاکره شروع شد، بر اساس قطعنامه ۱۹۲۹ محدودیتهای هستهای باید برداشته میشد که در سال شروع مذاکرات یعنی حدود ۷ سال پیش این تحریمها باید برداشته میشد و متاسفانه به این قطعنامه سازمان ملل عمل نشد. تا زمانی که رسیدیم به انتهای مذاکرات برجام توافق شد و قرار شد یک قطعنامه جدید ۲۲۳۱ نوشته شود.
کارشناس مسائل آمریکا ادامه داد: قاعدتاً ما نباید دیگر محدودیتهای تسلیحاتی در قطعنامه ۲۲۳۱ داشته باشیم. چون این محدودیتها مال قطعنامه ۱۹۲۹ بوده است و شروع مذاکرات باید اینها را متوقف میکرد و در آن زمان نه تنها مذاکرات متوقف نماند؛ بلکه ادامه یافت و به نتیجه رسید.
ایزدی در ادامه بیان کرد: در آن سال آقای رابلوف که وزیر خارجه بودند اعلام کردند که دلیلی بر وجود محدودیتهای تسلیحاتی در ۲۲۳۱ نیست. هم روسیه و هم چین معتقد نبودند که باید در قطعنامه ۲۲۳۱ محدودیتهای تسلیحاتی وجود داشته باشد. منتها آمریکاییها اصرار میکردند و آقای کری میگفتند که در قطعنامه ۲۲۳۱ اینها را بیاوریم و همچنین دوستانی هم که از ایران برای مذاکره رفته بودند، چون میخواستند حتماً به توافق برساند همه را قبول کردند. یعنی، چون طرفهای ایرانی میخواستند حتماً مذاکره کنند و آمریکاییها نیز میخواستند این شرط حتماً باشد، پذیرفتند که این محدودیت وجود داشته باشد و تمکین کردند به محدودیتهای تسلیحاتی که که هفت سال پیش باید برداشته میشد. این مسئله رسید تا امسال که هفت سال گذشت و ۲۷ مهرماه باید این محدودیتها برداشته شود. آمریکاییها نیز دوباره دبه در آوردند و گفتند که این محدودیتها باشد تا زمانی که سازمان ملل را خبر دهیم و این یعنی مادام العمر همیشه این محدودیتها وجود دارد و آمریکا در هر زمانی میتواند این را وتو کند.
وی بیان کرد: سه راه آمریکا برای نگه داشتن این محدودیتها داشت. یکی همین قطعنامه بود که ارائه شد و رای نیاورد. راه دوم استفاده از دولت انگلیس است به صورتی که مکانیسم ماشه را راه بیندازد. به این دلیل مکانیسم ماشه الان مطرح میشود که، چون این مکانیسم همه تحریمها را برمیگرداند، از جمله محدودیتهای تسلیحاتی. یعنی میگفتند اگر قطعنامه رای نیاورد ما به سراغ مکانیسم ماشه میرویم. اما چون خود آمریکاییها به برجام پایان دادند، خودشان نمیتوانند از ابزارهای برجام استفاده کنند و به همین ترتیب گزینه دوم آمریکاییها کشور انگلیس است، چون این کشور هنوز در برجام حضور دارد.
کارشناس مسائل آمریکا افزود: یک گزینه سوم نیز وجود دارد که خودشان از گزینه مکانیسم ماشه استفاده کنند که این را نمیتوانند و نظر خود مقامات آمریکایی نیز از ابتدا همین بود. مثلاً از آقای برایان هوک پرسیدند که آیا شما میخواهید از مکانیسم ماشه استفاده کنید و ایشان گفتند که نه و در ما در برجام نیستیم که بخواهیم از این مکانیسم استفاده کنیم. منتها همینطور که داستان جلو رفت و آمریکاییها متوجه شدند که این قطعنامه احتمالاً رأی نمیآورد و انگلیسی نیز ممکن است پای کار نباشد و آنها علاقهمند به برجام هستند، آمریکاییها حرفهای خود را عوض کردند و مقاماتشان گفتند ما نمیتوانیم از مکانیسم ماشه استفاده کنیم و بعد از آن گفتند ما میتوانیم از مکانیسم ماشه استفاده کنیم و حرفهای خود را عوض کردند. آقای ترامپ نیز در صحبتهای خود گفتند این هفتهای که میآید ما از مکانیسم ماشه استفاده میکنیم الان شد و بحث مسئله چیستی مطرح شد، به این معنا که چه اتفاقی خواهد بود.
ایزدی با تأکید بر علاقه اروپاییان برای ماندن در برجام، اظهار کرد: سوال اولی که مطرح است این است که چرا اروپاییها علاقهمند به برجام هستند. چون دلیل دیگری که قطعنامه سازمان ملل رای نیاورد، این بود که اروپاییها رأی ندادند. اتفاقی که در اینجا افتاد این است که کشورهایی که عضو شورای امنیت هستند، خصوصا چین و روسیه که از قبل نیز مخالف این قضیه بودند و همینطور برخی کشورهای دیگر دلیلی ندیدند که رابطه خود را با ایران بد کنند. از طرف دیگر، چون برجام خسارتهای زیادی به صنعت هستهای ایران وارد کرد، اروپاییان میخواهند از آن خارج شوند و به همین دلیل مخالفت خروج آمریکا از برجام بودند. حتی خود آمریکاییها نیز این توافق را توافق خوبی میگیرد، اما دولت جدید در آمریکا این تفکر را نداشتند و طمع کردند که از برجام خارج شوند و ایران در برجام بماند و اینها تحریمها را افزایش دهند و از این راه یا جمهوری اسلامی را سرنگون کنند یا فشارهای بیشتری به آن وارد کنند. یعنی اینها امتیازات بیشتری میخواستند و این موضوع اختلاف بین آمریکا و اروپا در دوره ترامپ است.
وی تصریح کرد: اینها الان متوجه شدند که آن سیاست سرنگونی و فشار حداکثری جواب نداده است و الان در دولت ترامپ بر سر برجام اختلاف ایجاد شده است. عدهای هم هستند که میگویند باید برجام را نابود کنیم. اینها معتقدند که در دوره بعدی چه نظرسنجیها ترامپ رأی نمیآورد من نمیخواهم که یک زیرساختی به نام برجام وجود داشته باشد که برای بایدن قابل استفاده باشد. با این وضعیت بایدن میرود و مذاکرهای میکند که در آن ایران بیشتر ضرر خواهد کرد. یک نظری هم اروپاییها داشتند و آن این بود که میگفتند که برجام را گروگان گرفته و با استفاده از آن امتیازات زیادی از طرف مقابل بگیریم و الان معلوم شده است که حرف اروپاییها درست بوده است.
کارشناس مسائل آمریکا گفت: اینکه آقای ظریف فرموده بودند که مرده برجام آمریکاییها را شکست داد، حرف نادرستی است و در واقع اروپاییها آمریکا را شکست دادند. یعنی همین اختلاف بین آمریکا و اروپا باعث شکست برجام شد. یعنی برجام به خاطر کارکرد و فایدهای که برای اروپاییها داشت، باعث شد که اروپاییها به نفع آمریکاییها رأی ندهند. قدم بعدی این است که آن گروهی که معتقد به مکانیسم ماشه هستند پیروز شود و این مکانیسم را اجرا کنند. این مسئله که نماد تحریمها یا همان آقای برایان هوک یا استعفا داده است یا از کار اخراج شده است، پیروزی بزرگی است و ایشان نماد بارز و کامل تحریف و تحریم بود.
ایزدی گفت: این مسئله نشان میدهد فشار حداکثری جواب نداده است و مردم و دولت مقاومت کردهاند. برجام فی نفسه اصالت ندارد و اینکه ما با آن توافق چه امتیازاتی به دست میآوریم دارای ارزش است و برخی کارهایی که در ایران خصوصاً در رسانهها و روزنامهها برای بایدن میکنند، حتی رسانههای آمریکایی هم انجام نمیدهند.