روند احداث ایستگاه مترو دانشگاه خوارزمی، به عنوان با قدمت ترین مرکز آموزش عالی کشور، که قرار بود در استان البرز در پردیس کرج این دانشگاه، از خط متروی شهر جدید هشتگرد به کرج افتتاح شود، بررسی شده است.
*گوشه و کنار نشریات، علی عباسیان: دانشگاه خوارزمی به عنوان اولین و پرقدمتترین مرکز آموزش عالی کشور که حالا جشن ۱۰۰ سالگیاش را هم پشت سر گذاشته، دارای ۱۴۰۰۰ دانشجو، ۵۰۰ عضو هیات علمی و حدود ۹۰۰ کارمند است که واحد کرج آن، در یکی از شلوغترین و پر حاشیهترین محلههای آن از لحاظ ترافیکی، فرهنگی و اجتماعی یعنی محله حصارک واقع شده است. این دانشگاه قطب علمی بدون منازع و از سرمایههای اجتماعی استان البرز، دارای دستآوردهای بسیاری در حوزههای مختلف علمی، پژوهشی، اقتصادی، فنآوری و... است، که به دلیل ارتباط مستمر با واحد تهران، روزانه دارای هزاران سفر، بین این دو کلان شهر است. مضاف بر این انبوه سفرهای دانشگاهیان و دانشجویان از این نقطه حساس، سفرهای متعدد شهروندان منطقه پرجمعیت حصارک و شهر کمالشهر را هم در نظر بگیرید که با جمعیتی حدود ۷۰۰ هزار نفری، صفهای طولانی اتوبوسها، ونها، ماشینهای شخصی و... را دو چندان شلوغ کرده است.
تلفیق این بلبشوی حمل و نقلی با اشکالات و چالشهای جدی طراحی هندسی میدان حصارک، نداشتن ایمنی کافی، عدم رعایت قوانین رانندگی توسط رانندگان، حضور خرده فروشان، معتادان و متکدیان، روشنایی نامناسب و چالشهای اجتماعی پر سابقه و مشهود در این نقطه، آن را به یکی از نا امنترین نقاط ترافیکی و اجتماعی استان تبدیل کرده است که طی این چند سال اخیر مطابق با آمار، پرحادثهترین منطقه ترافیکی نیز شناخته شده و تاکنون چندین تصادف را متاسفانه برای دانشجویان این دانشگاه به همراه داشته است.
این نا امنیها همواره مورد توجه و دغدغه تمامی دانشگاهیان از گذشته تا به حال بوده که به همین علت نیز به طور مستمر هزینههایی به این دانشگاه تحمیل شده است. برای فهم خطرات اجتماعی منطقه کافی است روزهای شلوغیهای سال ۹۸را به یاد بیاوریم و تظاهراتی که در پشت دیوارهای این دانشگاه به پررنگترین شکل ممکن و با بیشترین تخریب نسبت به بقیه نقاط استان بلکه کشور جریان داشت که به طور صد در صد تردد دانشجویان و کارمندان از این نقطه را مختل و آنان را برای مدت نزدیک به یک هفته مجبور به حبس دانشگاهی کرده بود. همه و همه این دلایل مقدمهای است تا بتوانیم ضرورت ایجاد ایستگاه مترو را برای دانشگاه خوارزمی بررسی و درک کنیم؛ اگر این ایستگاه احداث شود بسیاری از این مشکلات رفع خواهد شد.
ایستگاه مترو دانشگاه خوارزمی چه شد!
ماجرای ایستگاه متروی دانشگاه خوارزمی تقریبا از همان سالهای ابتدایی ٨٧ که قرار بود خط مترو تهران هشتگرد از کنار درب اتوبان دانشگاه خوارزمی عبور بکند، کلید خورد. از همان زمانها با توجه به ضروریاتی که به بخشی از آن نیز اشاره شد، با جدی شدن این پروژه، مطالبات ایجاد ایستگاه مترو از سوی مسئولین دانشگاه و دانشجویان وقت به طور جدی آغاز شد و حتی در برهههایی کار به تجمعات بزرگ چندین صد نفره هم کشیده شده بود. نتیجه این مطالبات هم با جا به جاییهای متعدد در عوامل دانشگاه، شهرداری، استانداری، دولت و... به جز وعدههای پوچ و تو خالی نبود که به مرور زمان کار به جایی رسید که این کشمکش «ایستگاه میدهیم، ایستگاه نمیدهیم» از زبان افراد موثق و غیرموثق شنیده میشد. از جمله این مطالبات نامهها و جلسات متعددی بوده که بین دانشجویان و دانشگاهیان با مسئولین شهرداری و استانداری برگزار میشد و تا دفتر مشاور رئیس جمهور هم کشیده شد، اما تا همین لحظه که ما خبر داریم نه این جلسات ثمربخش بوده و نه به طومار و نامهها و مصاحبهها و ... پاسخ درستی داده شده است! مثلا یکبار آمدند گفتند علت نزدن ایستگاه، نداشتن صرفه اقتصادی است در حالی که بازگشت سرمایه ایستگاه دانشگاهی به مراتب بسیار بسیار بیشتر است از شرکت خصوصی است که در چندین کیلومتر آن طرفتر، چون پول داده است، برایش ایستگاه زدهاند. بار دیگر آمدند گفتند این ایستگاه مشکلات فنی و مهندسی دارد و قابل احداث نیست که آوردن چنین توجیهی هم بسیار جای تاسف داشت، بلکه حتی چند شرکت مشاور فنی و مهندسی با بررسی شرایط ایستگاه، تاییده لازم را صادر کرده و این دلیل هم تقریبا برای همه مهندسین آگاه به این پروژه، تنها بهانهای رنگ باخته تلقی میشود.
چندی گذشت و در همین اواخر که نزدیکیهای افتتاح خط مترو تهران هشتگرد بود، آمدند گفتند الان دیگر احداث این ایستگاه ممکن نیست شماها دیر اقدام کردید که دیگر این دلیل، نوبر همه دلایلشان بود! همچنین گفتند، ولی برایتان یک سکو میزنیم و شما مانع افتتاح ایستگاه نشوید که ما همکاری کردیم، ولی خبری از سکو هم نشد! خلاصه اینکه دلایل متعدد و بهانههای این دستی بارها و بارها از سوی مسئولین مربوطه و غیرمربوطه شنیده میشد و انگار هیچ کس دوست ندارد هزینهای بکند و تمام قد پای این کار بیاید تا نفعی دسته جمعی حاصل شود.
واقعیت نانوشتهای تحقیقا وجود دارد که ایستگاه خوارزمی با این نوع پیگیریها تنها از سالی به سالی دیگر پاس کاری شده و هرگز ایجاد نخواهد شد. البته اگر به گذشته کمی دقیقتر نگاه کنیم: در همان سالهای ابتدایی مطرح شدن طرح متروی هشتگرد، دانشجویان و دانشگاهیان پای مطالبه ایستگاه مترو خوارزمی ایستادند تا نهایتا وعده ایستگاه خوارزمی به ایشان داده و قراردادی نیز بسته شده بود، ولی انگار با گذشت زمان هر بار این ایستگاه از دستور اجراییات خارج شده و صدای کسی هم آنطور که میبایست، در نیامد.
دراختیار گذاشتن منابع دانشگاه
دردآورترین قسمت ماجرا آنجاست که در راستای عملی شدن آن وعده و وعیدها، دانشگاه خوارزمی ۵۵ هزار متر مربع از زمین ضلع اتوبان را کاملا مجانی در اختیار این پروژه گذاشته است که اگر آن را میفروخت با سرمایه حاصل از فروش زمین میتوانست تحولاتی بنیادین را در دانشگاه به وجود بیاورد، ولی حالا نه تنها ایستگاهی برایش نزدند، درب اصلی سمت اتوبان را هم کور کردهاند و اکنون دسترسی از اتوبان برای دانشگاهیان غیر ممکن شده است. از سوی دیگر باید گفت این پروژه فراز و نشیبهای زیادی را هم تجربه کرده است؛ به طوریکه در برههای آقای آخوندی وزیر وقت راه و شهرسازی کتبا موافقتشان را با احداث ایستگاه خوارزمی اعلام کرده و در دستور اقدام قرار داده بودند، ولی در ادامه همین دستور باز هم پس از تایید امکانات فنی توسط مشاورین سنا و طرح و تایید آن در شورای ترافیک استان ناگهان مجری طرح شرکت عمران شهر جدید هشتگرد، محل ایستگاه را جابه جا میکند.
انگار دستِ پشت پرده قدرتمندی وجود دارد تا پروژه ایستگاه خوارزمی را هر بار از ریل اصلی آن خارج کند. دانشگاه خوارزمی برای احداث این ایستگاه، هم هزینه اعتباری کرده و هم زمینهایش را داده، اما آنچه که تاکنون نصیبش شده از خراب کردن شبانه دیوارها گرفته تا از دست دادن زمینها، احداث نکردن سردر دانشگاهی وعده داده شده و کور شدن دسترسی اتوبان، همهاش تنها ضرر بوده است و ضرر بوده است و ضرر.
در چند ماه اخیر با بررسی طرح حالا افتتاح شده مترو تهران هشتگرد متوجه ضعفهای این طرح هستیم که یکی از آنها همین عدم در نظر گرفتن ایستگاه تقاطعی با خط مترو شهری کرج در محل تقاطع حصارک است که بیتردید باعث افزایش ترافیک در ایستگاههای کرج و گلشهر خواهد شد! اعتبار مضاعف دانشگاه، دسترسی دانشجویان به اتوبان، کاهش زمان سفر، افزایش رفاه و البته در یک گام فراتر سودآوری فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی برای این استان و این بخش از شهر همگی در گروی افزایش اعتباری دانشگاه است که ما را برآن داشت تا هم قسم شویم که تا آخر این پروژه بایستیم و تا به ایستگاه نرسیدیم متوقف نشویم. البته در این مسیر با موانعی روبرو شدیم و روبرو هستیم! رفتیم و آمدیم و مطالبه کردیم و نامه نوشتیم. اما مشکلاتی بر سر ریل قطار خوارزمی قرار دارد که میبایست برای برگشتن قطار به این ایستگاه آنها را به خوبی ریشه یابی و بررسی کرد. به طور مثال طومارهای ما به دست جناب رئیس جمهور رسید، اما اثر نکرد؛ نامهها و گلههای ما به گوش وزیر و دیگر مسئولین ذیربط رسید، اما اثر نکرد؛ حتی وقتی این مسئله در جلسه شورای تامین استان هم مطرح شد، باز هم هیچ اتفاقی نیافتاد و کاری پیش نرفت. راستش من این را فهمیدهام که همه مسئولین از بزرگ تا کوچکترین آنها، ضرورت احداث ایستگاه و یا در بدبینانه ترین حالت احداث یک سکو را قبول دارند، اما واقعا چه دست قدرتی مانع احداث این ایستگاه مترو شده است.
با اینکه همه ما از این نامه بازیها خسته شدهایم یکبار دیگر به نمایندگی از تمام این زمانها و قصهها که سپری شد و به نمایندگی از همه دانشجویانی که طی این سالها اینجا بودند، هستند و تمام آن دانشجویانی که سالها بعد به این دانشگاه قدم میگذارند از نمایندگان تازه نفس دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی حوزه استان البرز آقایان حدادی، عسگری و عباسی عاجزانه تقاضا دارم این درد دسته جمعی ما را که نفعی بی بدیل را برای این استان به همراه خواهد داشت پیگیر بشوند؛ همچنین از ایشان درخواست میکنم به این دانشگاه بیایند و پای صحبت این دانشجویان دردمند خوارزمی بنشیند؛ ما همچنان امیدواریم که انشالله حقالناسی که سالهاست نادیده گرفته شده است، مجددا به مسیر اصلی خود بازگردد و به زودی به سرانجام برسد.