به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نیلوفر هوشمند- شاید اگر اسم استعمار را جایی بشنویم یاد کشورهای آفریقایی و آسیایی بیفتیم که سالها مستعمره پرتغال و فرانسه و انگلیس بودند و برخی هنوز هم به همان روال درگیر استعمار کهنه هستند. اما استعمار نو زبان دیگری برای حرف زدن دارد و به شیوه دلنشین تری در خاورمیانه و آسیای غربی نفوذ کرده که مهمترین آن زبان دیپلماسی علمی است. از اواسط قرن نوزدهم میلادی تاسیس کالج آمریکایی در کشورهای عربی و آسیایی با تأسیس دانشگاه آمریکایی بیروت آغاز شد.
در واقع این کالج در ابتدا توسط مسیحیان آمریکایی در سال ۱۸۶۶ تاسیس شد و از قدیمیترین مراکز علمی جهان عرب محسوب میشود. دانشگاه امریکایی بیروت بحرانهای سختی ازجمله جنگهای جهانی اول و دوم و نیز جنگ داخلی بیروت میان سالهای ۱۹۷۵-۱۹۹۰ را پشت سر گذاشته است. در جنگ داخلی، شماری از کارکنان این دانشگاه از جمله دو رئیس دانشگاه کشته یا ربوده شدند و یک بار نیز بمبی درون یکی از تالارهای آن منفجر شد.
این مکان در حقیقت یک دانشگاه خصوصی، سکولار و مستقل در بیروت و یکی از معتبرترین دانشگاههای خاورمیانه بوده و در رتبه بندی دانشگاههای منطقه عرب در ردههای بالا قرار داده میشود. این دانشگاه رشتههای مختلفی را در برمیگیرد و افراد زیادی را در خود تربیت کرده که از آنها میتوان به اشرف غنی (رئیس جمهور افغانستان)، عباس ستانکزی (نمیانده طالبان) و زلمی خلیلزاد (نماینده آمریکا) اشاره کرد.
در این بیش از یک قرن و نیم دهها شخصیت برجسته در سطح جهان در رشتههای گوناگون از دانشگاه امریکایی بیروت برآمده اند که برخی از آنها از جمله نخست وزیر فعلی لبنان به مناصب عالی حکومتی نیز رسیده اند. در واقع گویی مرکز تربیت حکومتداران آینده کشورهای خاورمیانه و آسیایی را در کالجها و دانشگاههای آمریکایی قرارداده اند.
اما این تنها دانشگاه آمریکایی منطقه نیست که به تربیت شخصیتها و مسئولین میپردازد، کشورهای دیگر منطقه اعم از ترکیه، افغانستان، پاکستان، قطر، امارات، کویت، عراق (سلیمانیه، اربیل، بغداد و دهوک) و حتی مصر پایگاههای علمی آمریکا را در خود دارند و اگر نگاهی گذار به تاریح این کشورها داشته باشیم متوجه میشویم که اغلب تا کنون طعم استقلال واقعی را نچشیده اند و اگر مستقل هم باشند از نقوذ رنج میبرند.
دانشگاه آمریکایی کابل
این دانشگاهها دانشجویان متفاوتی را تربیت کرده، اما اخیرا چه در لبنان و چه در ترکیه شاهد بروز اعتراضات دانشجویان این دانشگاهها نسبت به دولت حاکم و یا تلاش برای مخدوش ساختن چهره حزب الله داشتهایم. حتی در مواردی که اردوغان به جلوگیری این اعتراضات اقدام کرده بود از سوی دول غربی اعتراضاتی راه افتاد که چرا با دانشجویان برخورد میکنی. یکی از اتفاقات جالبی که توسط یکی از دانشجویان تربیت شده دانشگاه بیروت در چندسال اخیر افتاده بود پخش خبر فوت سید حسن نصرالله بود، این دانشجو اظهار کرده بود که سید حسن فوت شده و شایعهای را به دروغ در این باره منتشر کرده بود یا اینکه در راهپیمایی اعتراضی که در ابتدا به مفاسد مالی قرار بود باشد دانشجویان دانشگاه پرهزینه بیروت که اغلب ثروتمندان لبنان را تشکیل میدهند شعار برکناری سیدحسن نصرالله را سر میدادند و خواهان کنارهگیری او بودند. همچنین "صلاح الدین سلطان" رئیس دانشگاه آمریکایی قاهره یکی از افرادی بود که در آغاز اغتشاشات سوریه، سال ۹۰، درهمایشی از پادشاه عربستان سعودی، امیر قطر و دیگر حاکمان بر کشورهای عربی خواست، مانند بحرین، نیروهای سپر جزیره را به سوریه اعزام کنند.
این دانشگاهها مهد تربیت اپوزوسیون برای نظام خود و بیشتر از همه هرگونه نظام اسلامی یا محور مقاومت در منطقه شدهاند و حالا با تاسیس دانشگاه آمریکایی بغداد که تنها در رشتههای علوم سیاسی و مدیریت پذیرش دارد این پازل کامل شده است.
بیشتر بخوانید:
کاربران توئیتر در زمانهای مختلف نسبت به این نوع دانشگاهها واکنش های جالبی داشتهاند:
برای مثال در سال ۲۰۱۷ خبرگزاری ایرنا در توئیتر خود نوشت: وزارت خزانهداری آمریکا، دانشگاه آمریکایی بیروت را به دلیل همکاری با نهادهای مرتبط با حزب الله لبنان، هفتصدهزار دلار جریمه کرد.
یا اینکه یکی از کاربران توئیتر با به اشتراک گذاشتن عکس سران افغانستان بر تحصیل آنها در دانشگاه آمریکایی بیروت صحه گذاشت و گفت: سرنوشت یک ملت در دست یک مثلت، زلمی خلیلزاد، عباس ستانکزی و محمد اشرف غنی، دیروز در دانشگاه بیروت و امروز...
یکی دیگز از کاربران توئیتر با اشاره به تظاهرات مردمی سال 2019 لبنان در اعتراض به دزدی و فساد سیاسیون این کشور، نوشت: اعتراض به دزدی و فساد سیاسیون وابسته به خارج، تبدیل شده به پیاده روی دخترپسرهای خرپول دانشگاه آمریکایی بیرون که آیفون 11 دستشون میگیرن و خواستار برکناری سیدحسن نصرالله هستند!
کولانی، دبیر بینالملل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، پیرامون تأسیس دانشگاهها و مراکز علمی در کشورهای همسایه و محور مقاومت، گفت: تأسیس دانشگاههای آمریکایی اتفاق جدیدی نیست، در دهه های قبل فرانسوی ها برای ادامه نفوذشان بر لبنان و برخی دیگر از کشور های منطقه چنین مراکزی را احداث کرده بودند. تأسیس این مراکز، زیرکانه ترین کار ممکن در اعمال نفوذ و تسخیر اذهان نخبگان یک کشور است، در واقع غربی ها با احداث چنین مراکزی پیاده نظام فرهنگی خود را از میان مردم و نخبگان خود آن کشورها تربیت می کنند و با استفاده از همان ها به بنیان های فکری و فرهنگی ملل مسلمان خاورمیانه حمله ور شده این افکار و اندیشه ها را برمی اندازند.
وی ادامه داد: از دشمن جز دشمنی انتظار نمی رود و این ما هستیم که باید در مقابل آنها فعال شویم. متأسفانه با وجود نفوذ قابل قبول کشورمان در منطقه که حاصل خون شهدای بزرگی همچون شهید حاج قاسم سلیمانی و دیگر شهدای انقلاب اسلامی و مدافع حرم است، اقدامی در جهت مقابله فرهنگی با تهاجمات فکری غربی ها را شاهد نبوده ایم.
کولانی افزود: کشورمان ایران از نظر ظرفیت های علمی، اندیشه ای و فرهنگی و حتی از نظر نیروی انسانی باسوادی که بتواند سفیر فرهنگی و علمی کشورمان در کشورهای منطقه باشد بسیار توانمند است و باید این توانمندی بالقوه را با تاسیس نهاد های فرهنگی و علمی در کشورهای اسلامی تحت نفوذ کشورمان، اندیشه مقاومت و اتکای به خود را در این کشورها که خود تجربه مقاومت را دارند، نهادینه سازند. آنچه مشخص است در زمینه ترویج فرهنگ مقاومت و نفوذ علمی و فکری کشورمان کارهایی صورت گرفته است اما این کارها کافی نیست و ما نمود و بروزی را باید از این فعالیت ها شاهد باشیم.
اما مسئله مهم اینجاست که ظرفیت زیادی که ایران در تربیت نیرو برای محورمقاومت گذاشته با خالی کردن میدان علم و فناوری به هدر خواهد رفت.در واقع از وقتی که دولت آقای روحانی روی کار آمد بودجه آموزش عالی کشور نیز آنقدر کم و کمتر شد که بسیاری از دانشگاهها برای تأمین مخارج به اجاره دادن سالنهای دانشگاه به آموزشگاههای خصوصی روی آوردند و یا به تعدیل نیرو و یکی کردن دو معاونت و ... دست زدند. شاید در این شرایط انتظار نگاه فراملی داشتن به مسئله دیپلماسی علمی برای این دولتی که آموزش داخلی کشور را نیز دستخوش کمبود بودجه کرده است توقع زیادی باشد اما دیگر سازمانها و ارگانها نیز میتوانند در این امر دست به دست هم داده تا مراکز علمی-پژوهشی زیادی را در کشورهای اطراف که از نظر فرهنگی و عقیدتی با ما مشترک هستند و بعضا زبان مشترک هم دارند، ایجاد کند.