گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مهدی زمانی؛ چند روزی است که یک اظهارنظر توییتری درباره تغییر قانون کاربری زمین جنجال آفرین شده است. در این اظهار نظر مطرح شده است که در انقلاب اقتصادی ۱۴۰۰ تغییر کاربری زمینهای کشاورزی آزاد و در اختیار مالک خواهد بود. یعنی مالک زمین کشاورزی میتواند روی زمینش فعالیت صنعتی، دامپروری، پرورش طیور و ماهی و حتی ساخت و ساز کند و در پایان توییت نیز از هشتگ تولید پشتیبانیها مانع زداییها که شعار سالیست که توسط رهبر انقلاب برای سال پیش رو انتخاب شده است استفاده شده بود.
این اظهار نظر واکنشهای زیادی را از توسط فعالین و کارشناسان اقتصادی دریافت کرد که میتوان آنها را در سه محور اصلی دستهبندی نمود:
بسیاری از کارشناسان معتقدند راهحل مسئله مسکن نه از طریق تغییر کاربری زمینهای کشاورزی بلکه از تعیین و تکلیف وضعیت زمینهای دولتی و متعلق به سایر نهاد حاکمیتی میگذرد. به اعتقاد این کارشناسان زمینهای دولتی یکی از بزرگترین موانع ساختوساز مسکن در کشورهستند. بهتر نیست به جای مطرح کردن اینچنین طرحی، به موانع اصلی پرداخته شود و به مانعزدایی آنها فکر شود تا به قانونزدایی از روندهایی که هر چند اشکالات زیادی دارند اما برداشته شدن اینگونه آنها میتواند بحرانهای جدی محیط زیستی و حتی امنیتی را برای کشور به وجود آورد.
کشاورزی صنعت استراتژیک هر کشوری است و حتی در کشورهایی که تقریبا سیاست بازار آزاد را بطور کامل اجرا میکنند نیز تغییر کاربری زمینهای کشاورزی نیاز به طی روندهای قانونی بسیار پیچیده و سخت و با هزینه بالا صورت میگیرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات خویش در روز درختکاری سال گذشته به اهمیت حفاظت از محیط زیست اشاره کردند و فرمودند: متأسّفانه در جامعه هستند کسانی که محیط زیست را قربانی منافع شخصی خودشان میکنند؛ فدای سودطلبی و منفعتطلبی خودشان میکنند. هستند از این کسانی که اینجوریاند، طبیعت را تخریب میکنند، جنگل و کوه را نابود میکنند، مراتع را پایمال میکند، سفرههای زیرزمینی و آب را به یغما میبرند؛ اینها همه واقعاً بلای بزرگی است که تخریب محیط زیست است و همه باید مقابل آن بِایستند؛ چه مسئولین و چه آحاد مردم.
آیا صرف اینکه تغییر کاربری زمین ها باعث افزایش ساختوساز و افزایش خلق ارزش افزوده برای کشور و ایجاد اشتغال باشد میتواند مجوزی برای تخریب محیط زیست و ایجاد بحرانهای جدی برای آینده کشور شود؟ و آیا این سود و ارزش افزوده نصیب کشاورزان میشود یا نصیب دلالان و سودجویان؟!
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مطالب مطرح شده مبتنی بر اصول لیبرالیسمی است که یکی از مهمترین ایدههای اقتصادی آن بازار آزاد است؛ در صورتی که ایشان در اظهارنظرهای متعدد لیبرالیسم را منشا اصلی وضع موجود اقتصادی کشور میدانستند. حال سوالی که مطرح میشود، این است لیبرالیسم تا زمانی بد است که بتوان با آن رقیب سیاسی خود را متهم کرد و از هر چه بدمان میآید برچسب لیبرال را بر آن مینهیم؟!
مسئله اصلی این است که آیا این سیاستها در مسیر مانعزدایی قرار دارند یا در مسیر قانونزدایی و در این مسیر آیا پشتیبان تولید هستیم یا سودجویی و دلالی؟! آیا تغییر کاربری زمینها جز راهحلی مقطعی آن هم با تبعات مخرب و ویرانگر است ویا پاسخ اصلی در تعیین و تکلیف زمین های دولتی قرار دارد؟! پاسخ به این پرسشها میتواند راهگشا باشد تا عدهای با راهزنی شعارهای صحیح و مبتنی بر واقعیت، سیاستهای موثرو نجات دهنده اقتصادی را به یغما نبرند.
مهدی زمانی - کارشناسی مهندسی صنایع دانشگاه امیرکبیر
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.