کد خبر:۹۳۸۸۹۱
سلامت عادلانه ۸| پرونده ویژه کمبود پزشک

موج سواری به نام رزیدنت به کام اَتِند! / ریشه‌ی اصلی مشکلات دانشجویان پزشکی چیست؟

مطالبه‌ی رزیدنت‌ها به حق است، اما با وجود روند انحصاری نظام سلامت، هیچ‌گاه حل نخواهد شد. قشر خاصی از پزشکان از پایداری این مشکلات به سود خود استفاده می‌کنند.

موج سواری به نام رزیدنت به کام اَتِند! / ریشه‌ی  اصلی مشکلات دانشجویان پزشکی چیست؟به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو- زهراسادات روئین‌پیکر؛ از شیفت‌های طولانی شکایت می‌کنند؛ از فشار کاری و حقوق بخور نمیر پزشکی؛ از خودکشی! از ظلمی که به جامعه‌ی رزیدنت‌ها شده است. این قبیل مسائل هرازگاهی داغ می‌شود و سر دست گرفته می‌شود. دلمان می‌سوزد و ناراحت می‌شویم از این همه بی‌انصافی در حق جامعه‌ی پزشکی. غصه می‌خوریم از پرپر شدن جوانان تحصیلکرده‌ی کشورمان. تنها ماده‌ی مورد نیاز این آش شور این است که دانشجو یا فارغ‌التحصیل پزشکی باشی؛ حتی اگر بر اثر اختلافات خانوادگی روی صورتشان اسید پاشیده شود، سودجویان بلافاصله قضیه را به سختی پزشکی ربط می‌دهند. خبر را داغ می‌کنند و هشتک از رزیدنتی بگو راه می‌اندازند تا سود خودشان را از قضیه برداشت کنند! اما مطرح شدن سینوسی این مسائل در طی زمان در جهت منافع چه کسانی است؟

 

تعرفه‌ی پزشکان متخصص باید افزایش یابد!

در مورد مشکلات رزیدنتی یک سیری وجود دارد که هیچ وقت مشکلات آن‌ها حل نخواهد شد. مشکل معیشتی، سختی کار و شیفت‌های فشرده مشکلاتی است که چندین سال است گریبان‌گیر دانشجویان پزشکی شده است. حل این موضوعات به دست وزارت بهداشت، سازمان صنفی نظام پزشکی یا کمیسیون بهداشت و درمان مجلس است. اتفاقا ساختار و بدنه‌ی اصلی این نهاد‌های ناظر، خود پزشکان عضو هیئت علمی دانشگاه‌های علوم پزشکی هستند؛ خودشان اَتِند (استاد هیئت علمی متخصص یا فوق تخصص) همین رزیدنت‌ها هستند. شاید به همین دلیل است که این مسائل تمامی ندارد.

اگر بنا باشد مشکل رزیدنت‌ها برطرف شود، کاملا درون ساختار خودشان قابل حل خواهد بود. تمام نهاد‌های تصمیم‌گیر هم که از خود همین پزشکان و اتند‌ها و اساتید تشکیل شده است. چرا مشکلات حل نمی‌شود؟ دوست دارند این مسائل تمام نشود تا بتوانند به وضعیت نابه‌هنجار رزیدنت‌ها استناد کنند و در نهایت یک سری منافع برای قشر خاصی از پزشکان و متخصصین مهیا شود. مثال واقعی این موضوع هم وجود دارد. متخصصی دریک تاریخی مصاحبه انجام می‌دهد و از مشکلات وضع معیشتی رزیدنت‌ها می‌گوید؛ یک ماه بعد از آن مصاحبه همان فرد صحبت می‌کند و موج خبری راه می‌اندازند که می‌گوید تعرفه‌ی پزشکان متخصص باید افزایش یابد!

 

پیراهن عثمانی به نام رزیدنت!

همیشه باید یک پیراهن عثمانی به نام وضعیت نابه‌سامان رزیدنتها، حقوق معوق پزشکان طرحی جوان، دریافتی نامناسب اینترن‌ها یا پزشکان عمومی که جایگاه مناسبی ندارند وجود داشته باشد که علم کنند و از قِبَلِ این نابه‌سامانی اقداماتی مثل طرح تحول نظام سلامت را رقم بزنند. مسائلی که در مورد وضعیت دانشجویان پزشکی نام برده شد، همیشه مطرح می‌شوند و به حق هم است؛ اما دست‌آویز سودجویی دیگران شده است. از سال ۹۳ که طرح تحول نظام سلامت آغاز شد، حقوق رزیدنت‌ها کمتر از یک میلیون تومان بود. در آن زمان کلا ده هزار رزیدنت در کشور داشتیم. اگر قرار بود این حقوق زیر یک تومان همه‌ی رزیدنت‌ها سه برابر هم شود، کل بودجه‌ای که نیاز داشت به ازای هر نفر دو میلیون تومان بود.

موج سواری به نام رزیدنت به کام اَتِند! / ریشه‌ی  اصلی مشکلات دانشجویان پزشکی چیست؟

برای ده هزار نفر این مبلغ چیزی حدود ۲۴ میلیارد تومان در طول یک ماه می‌شد. این مبلغ را برای افزایش حقوق اختصاص ندادند؛ در عوض در ماه اول طرح تحول نظام سلامت چیزی حدود هشت تا نه هزار میلیارد تومان و در سنوات بعدی تا ۴۰ هزار میلیارد تومان هم اضافه هزینه داشتند؛ علاوه بر این هزینه‌های گزاف دیگری که به بیمه‌ها هم تحمیل شد. با این حال حاضر به هزینه کردن این ۴۰ هزار میلیارد تومان بودند، ولی آن ۲۴ هزار میلیارد تومان نه. چرا؟ چون ۴۰ هزار میلیارد تومان تعرفه‌ی پزشکان متخصص و دریافتی کارانه‌ای بود که اتند‌ها دریافت می‌کردند! ۲۴ هزار میلیارد تومان می‌توانست به جیب ده هزار رزیدنت برود؛ افرادی که زحمت زیادی را در نظام سلامت به دوش می‌کشند.


قانون پایداری مشکل رزیدنت‌ها!

مشکل رزیدنت‌ها حرف دیروز و امروز نیست. سال‌های طولانی است که هر اتفاقی در صنف پزشکی رخ می‌دهد، لایه‌ی نازکی از پزشکان مسئله‌ی به وجود آمده را به شکلی بزرگنمایی مقطعی می‌کنند که به مطالبه‌ی منافع خودشان ختم شود. در این راستا از هیچ کاری هم فروگذار نیستند. مثلا چند سال پیش شنیده شد که به صورت یکی از پزشکان اسید پاشیده شده بود. بیشتر مردم عادی فکر می‌کردند که چه ظلمی به قشر پزشکی می‌شود. کاشف به عمل آمد که یک پزشک به صورت پزشکی دیگر اسید پاشیده است. این اتفاق نهایتا می‌تواند به عنوان یکی از مصداق‌های نابرابری و بی‌عدالتی‌های جامعه‌ی پزشکی مطرح شود. ولی پزشکان همین موضوع را به موجی تبدیل کردند که ورق را به نفع خود برگردانند.

در ساختار فعلی تا صد سال آینده هم مشکلات رزیدنت‌ها را حل نخواهند کرد. برای اینکه سودجویان بتوانند به این وضعیت استناد کنند و به خواسته‌های خود برسند. در این بین کسی دلش به حال دانشجو جماعت نمی‌سوزد الا خودش! حالا چرا خود رزیدنت‌ها برای حل این مسئله ورود نمی‌کنند؟ در اینجا با دو مسئله مواجه می‌شویم. دانشجویانی که با این مسائل درگیرند و گره کار به دست اساتید خودشان باز می‌شود. ورود جدی نکرده‌اند، چون دست خودشان زیر دندان همین اساتید است؛ چون تجدید دوره چیز خوبی نیست و کسی دوست ندارد که دوباره یک دوره را سپری کند. ثانیا دانشجویان افقی به آینده دارند که بالاخره یک روزی این وضع تمام می‌شود و ما هم جزء متخصصین می‌شویم. در این صورت هر مزیتی که متخصصین فعلی دارند در آیند‌ه‌ای نزدیک شامل حال رزیدنت‌ها هم خواهد شد. پس چه بهتر که وضع کنونی ادامه پیدا کند.

موج سواری به نام رزیدنت به کام اَتِند! / ریشه‌ی  اصلی مشکلات دانشجویان پزشکی چیست؟
یک روزی این زجر تمام میشود

در بین رزیدنت‌ها اگر بگردید افرادی هستند که یک سری ارتباطات ویژه با رئیس بیمارستان و رئیس دانشگاه و معاون آموزشی دارند و به نوعی در ساختار قدرت خودشان را متصل کرده‌اند. این موضوع مختص جامعه‌ی پزشکی نیست و درهمه‌ی اقشار و جوامع هم وجود دارد. رزیدنت‌هایی که عزیز دردانه‌ی مسئولین فعلی مسبب وضع موجود هستند، همین‌ها هستند که فردا رئیس دانشگاه، رئیس بیمارستان و رئیس بخش می‌شوند. این افراد، وارثان اصلی صندلی‌های مدیریت در فردا، مهمترین بخش را تشکیل می‌دهند. انفعال رزیدنت‌ها برای گرفتن حقوقشان یکی به دلیل چنین افقی است که دارند؛ یک روزی این زجر تمام می‌شود. نه تنها این زجر تمام می‌شود، که در ظرف عسل غوطه‌ور می‌شویم. ما روزی جای آن رئیس و استاد اتند و مسئول را خواهیم گرفت! پس چرا این وضعیت را اصلاح کنیم که به ضرر آینده‌ی کاری ما تمام شود؟ لذا کار به شکلی پیش میرود که چیزی از دل مطالبات درنیاید.


قاچاقی بخواب تا زنده بمانی!

اگر به مشکل رزیدنتی به عنوان یک کل نگاه کنیم، همه‌ی آن هم ناشی از بحث مالی نیست. یک رزیدنت ۱۵ تا ۲۰ کشیک در ماه می‌دهد. با این وضعیت نمی‌تواند نفس بکشد، زندگی کند یا حتی خواب درست درمانی داشته باشد. این‌ها مشکلاتی نیست که بتوان با پول حل کرد. وقتی شما به یک فرد ۳ تا ۴ میلیون تومان می‌دهید و با این وضعیت از او کشیک می‌گیرید، تقریبا یعنی روز‌های کاری او را به هم وصل می‌کنید. با این اوصاف باید قاچاقی بخوابد تا زنده بماند! شما به این فرد ۵۰ میلیون تومان هم پول بدهید، وقتی برای او زمانی باقی نگذاشتید تا بخوابد و شخصیتی هم برای او قائل نمی‌شوید دیگر مشکل با پول حل نخواهد شد. مسئله جای دیگری است.

موج سواری به نام رزیدنت به کام اَتِند! / ریشه‌ی  اصلی مشکلات دانشجویان پزشکی چیست؟
اگر امثال این رزیدنت‌ها در بخش بالینی کار نکنند، بخش‌های بیمارستان فلج می‌شود؛ چون استاد حضور ندارد تا کار را جلو ببرد! پزشکی وجود ندارد و بار این وظیفه روی دوش رزیدنت مظلوم می‌افتد. نیاز است که به این افراد کمک شود؛ اگر باید متخصص بیاورید، به اندازه‌ی کافی متخصص ندارید یا احتمالا توان هزینه کردن برای آوردن متخصصی که در جای دیگری حقوق بیشتری می‌گیرد، ندارید. یک راهکار حداقلی این است که وقتی شما ظرفیت دارید و می‌توانید برای دانشگاه دستیاران بیشتری جذب کنید تا بار کاری رزیدنت کم شود، عاقلانه و منطقی این است که ظرفیت‌ها را افزایش دهید. وقتی نمی‌توانید متخصص اضافه کنید پس به تعداد جذب رزیدنت اضافه کنید؛ یعنی دستیار دیگری مازاد بر این دستیار جذب کنید. چرا چنین پیشنهادی داده می‌شود؟ چون در بسیاری از بخش‌های آموزشی-درمانی تعداد اتند از رزیدنت بیشتر است. تعداد اتند بیشتر از رزیدنت یعنی اصولا یک اتند باید تعداد رزیدنت بیشتری را تربیت کند و آموزش دهد. ولی به دلیل اینکه ورودی دانشجوی رزیدنتی کم است، در بسیاری از بخش‌ها تعداد اتند و رزیدنت تناسبی ندارد.


نظام سلامت؛ انحصار در انحصار

ساده‌ترین راه‌حلی که می‌تواند موضوع را حل کند، افزایش جذب دانشجو است. بحث دیگری در مورد جذب رزیدنت وجود دارد که می‌گویند ما زیرساخت افزایش جذب را نداریم. به چند دلیل این بیان نمی‌تواند درست باشد؛ اینکه تخت‌های آموزشی، تعداد هیئت‌های علمی افزایش و در نهایت بیمارستان‌های آموزشی افزایش پیدا کرده است. همه‌ی این موارد نشان دهنده‌ی این است که ظرفیت افزایش پیدا کرده است و افزایش جذب دستیار فراهم است. حتی اگر این موضوع را نتوان در بخش آموزشی وزارت بهداشت دنبال کرد، این ظرفیت را می‌توان در تخت‌های بیمارستانی سایر دستگاه‌ها مثل تامین اجتماعی و دانشگاه آزاد می‌توان دنبال کرد و نشدنی نیست. بخش عمده‌ی نظام سلامت یعنی از وزارت بهداشت تا نظام پزشکی و مجلس شورای اسلامی که اکثر تصمیم‌گیرندگان پزشک هستند، نمی‌خواهند که مشکل رزیدنتی با افزایش تعداد دستیار که منجر به افزایش تعداد متخصص می‌شود، حل شود. در سرانه‌ی تعداد متخصص نه تنها از متوسط کشور‌های اروپایی که حتی از عمده‌ی کشور‌های منطقه هم عقب هستیم. به صورت دقیق‌تر اگر بگوییم رتبه‌ی بیستم در بین ۲۵ کشور منطقه را داریم.

نیاز به این افزایش ظرفیت، ظرفیت افزایش تحصیلات تخصصی و مهم‌تر از همه داوطلب آن هم وجود دارد. یک عزم و تصمیمی می‌خواهد که با زیرساخت ذی‌نفع و تعارض‌منافع هرگز حاصل نخواهد شد! این مسئله روی بیشترین موردی که اثر غیر قابل جبران خود را نشان می‌دهد دسترسی مردم به خدامت درمانی است. وقتی که بخش بیمارستان آموزشی متولی نداشته باشد و کسی رسیدگی نکند، دود آن فقط به چشم مردم می‌رود. از طرف دیگر وقتی در منطقه محروم یا در شهر‌های با جمعیت کمتر پزشک متخصص نداشته باشیم و برای تخصص‌های اساسی (داخلی، جراحی، زنان) نتوان پزشک مستقر کرد، مشکل کماکان ادامه خواهد داشت. سیستم به نحوی تنظیم شده که انحصار در انحصار است و می‌گوید کم تربیت کنیم، توزیع نامناسب هم داشته باشیم و اجازه ندهیم که یک خدمات جامعی بدهند. جمیع این اتفاقات باعث می‌شود دسترسی مردم کاهش پیدا کند و ریشه آن هم چیزی جز کمبود پزشک نیست.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار