گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سیمین ربیعی؛ آیه ۱۱ سوره رعد در ارتباط با نقش و مسئولیت انسان در سرنوشت جمعی است. در ابتدا نکاتی چند راجع به مفردات آیه ذکر میگردد:
۱- خداوند انسان را رها نمىگذارد. «له معقبات»
۲- گروهى از فرشتگان الهى، محافظ انسانها هستند. «له معقبات»
۳- خداوند انسان را از حوادث غیر مترقّبه حفظ مىکند، «له معقبات یحفظونه» نه از حوادثى که با علم و عمد براى خود بوجود مىآورند. «انّ اللَّه لایغیّر مابقوم»
۴- خطرات و حوادث گوناگون، انسان را احاطه کرده است. «من بین یدیه و من خلفه»
۵ - خداوند نعمتى را که عطا فرماید پس نمیگیرد، مگر آنکه مردم، آن نعمت را ناسپاسى کنند. «انّ اللَّه لایغیّر ما بقوم»
۶- به سراغ شانس و بخت اقبال و فال و نجوم نروید، سرنوشت شما به دست خودتان است. «حتّى یغیّروا ما بانفسهم»
۷- حفاظت خداوند تا زمانى است که انسان، کفران نعمت نکند وگرنه از لطف الهى محروم و به حال خود رها خواهد شد. «اذا اراد اللَّه بقوم سوءاً»
۸ - برخوردارى از نعمتهاى ظاهرى و بیرونى، وابسته به کمالات نفسانى و حالات درونى است. «حتّى یغیّروا ما بانفسهم» در جاى دیگر میفرماید: «و لو انّ اهل القرى آمنوا و اتَّقَوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء و الارض...»
۹- اراده خداوند بالاتر از همه ارادههاست. «اذا اراد اللَّه بقوم سوءً »
۱۰- «معقبات» جمع «معّقبة» است و حرف «تاء» آن براى تأنیث نیست، بلکه براى مبالغه است؛ لذا فاعل «یحفظونه» مذکر آمده است. البتّه مراد از «معقبات» تعقیب انسان نیست تا با «بین یدیه» منافات داشته باشد، بلکه منظور، تعاقب و پى در پى آمدن ملائکه شب و روز است.
۱۱- مراد از «امر الله» در این آیه قهر و عذاب الهى نیست، زیرا معنا ندارد که فرشتگان انسان را در برابر کیفر الهى حفاظت کنند. مراد خطرات و حوادث طبیعى است. طبیعت مخلوق خداست و آنچه در آن بگذرد نیز به خواست و اراده او مىباشد.
در آیات و روایات متعدّد از فرشتگانى یاد شده که مأمور حفظ جان انسان و ثبت کارهاى او هستند و از آنان در برابر خطراتى که مورد اراده حتمى خداوند نیست، محافظت مینمایند. البتّه مستفاد از روایات، همین که اراده قطعى خداوند رسید، فرشتگان محافظ، مأموریّت حفاظت را رها کرده و انسان را به دست اجل حتمى الهى مىسپارند. بنابراین امر و فرمان خداوند دوگونه است، حتمى و غیرحتمى (قضا و قدر) و فرشتگان فقط انسان را از حوادث غیر حتمى حفظ مىکنند. روشن است که این حفاظت باعث سلب اختیار از انسان نمىشود و سرنوشت انسانها و امتّها همچنان در اختیار خود آنهاست.
۱۲- حفاظت فرشتگان هم از جان انسانهاست و هم از اعمال و رفتار آنها «ان علیکم لحافظین - یرسل علیکم حفظة» و هم از ایمان و فکر آنها در برابر انحرافات و وسواس شیطانى، زیرا «یحفظونه» هم شامل روح مىشود و هم شامل جسم.
امام سجاد (ع) با اشاره به این آیه فرمودند: گناهانى که نعمتها را تغییر مىدهند عبارتند از: ظلم به مردم، ناسپاسى خداوند و رها کردن کارهاى خیرى که انسان به آن عادت کرده است.
شایان ذکر است که این آیه در مورد جوامع بشرى است، نه تک تک افراد انسانى. یعنى جامعه صالح، مشمول برکات خداوند و جامعه منحرف، گرفتار قهر الهى مىشود. امّا این قاعده در مورد فرد صالح و انسان ناصالح صادق نیست، زیرا ممکن است شخصى صالح باشد ولى به خاطر آزمایش الهى گرفتار مشکلات شود و یا اینکه فردى ناصالح باشد ولى به جهت مهلت الهى، رها گردد.
البته باید توجه داشت که اراده انسان در تعیین سرنوشت خویش، به هیچ وجه منافی اراده مطلق خداوند نیست؛ اراده انسان نه در عرض اراده خداوندی، بلکه در طول آن و خود به موجب آن است. بدان معنا که انسان مختار است لکن در مختار بودن یا نبودن مختار نیست و اراده خداوند است که بر مختار بودن انسان تعلق گرفته است. به عبارتی چون خداوند اراده کرده است، انسان اراده دارد.
قوانین جمهوری اسلامی ایران از جمله قانون اساسی، بر مبنای شریعت اسلام تدوین شده است و پرتو این آیه را در نظام حقوق اساسی، قانون اساسی و بعضی قوانین عادی میتوان مشاهده نمود. اصل ۵۶ قانون اساسی مقرر میدارد: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچکس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد میآید اعمال میکند.
طبق اصل پنجاه و هشتم، مجلس شورای اسلامی از نمایندگان منتخب مردم تشکیل میشود و بر اساس اصل پنجاه و نهم در مسائل بسیار مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اعمال قوه مقننه از طریق همهپرسی و مراجعه مستقیم بر آرای مردم صورت میگیرد. همچنین اصل ششم قانون اساسی به طور کلی مقرر میدارد: در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود از راه انتخابات: انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضاء شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد.
اصول فوق و قوانین عادی و مصوبات راجع به تشکیلات برگزاری انتخابات، به روشنی نشان میدهند که نقش و مسئولیت انسان در تعیین سرنوشت اجتماعی اش به رسمیت شناخته شده است. مراجعه به آرای عمومی و برگزاری انتخابات که به طور مستمر صورت میگیرد، علاوه بر سنجش میزان مقبولیت اصل نظام و پایداری مردم به آن، تضمینکننده حق مشارکت ملت در سرنوشت سیاسی و اجتماعیشان است و همچنین از سازوکارهای مداخله مردم در تشکیل دولت و اداره کشور است که میتواند تا حدودی از تجمع قدرت، عدم شفافیت و فساد جلوگیری کند.
البته باید توجه داشت که زندگی اجتماعی همواره از آرمانشهر فاصله بسیار دارد، تا آن روزی که خلافت ارض به دست خلیفه اصلی، منجی عالم بشریت سپرده شود؛ لکن در دوران غیبت هم نباید انتظار را در انفعال و بی حرکت نشستن خلاصه کرد. عرصه کشورداری عرصه سیاه و سفید نیست و از انسانهای ممکنالخطا که در عرصه قدرت مسئولیت میگیرند، نباید انتظار معجزه داشت؛ لکن در همین وضعیت و با وجود همین انتخابهای محدود، انتخاب مسئولانه و مبتنی بر عقلانیت میتواند راهگشای برخی مسائل جدی کشور باشد.
سیمین ربیعی - دانشجوی کارشناسی حقوق دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.