به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، زینب سادات قریشی محمدی- نقش تشکلهای مردمنهاد به عنوان شاهرگ حیات بخش هر جامعهای در تحقق زیربناهای توسعهی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر کسی پوشیده نیست؛ مجموعههایی که اعتلای سطح زندگی افراد را در توسعه جامعه اجتماعی و احساس مسئولیت رسالت خود دانستهاند. فعالانی که غالبا بدون هیچگونه حمایتی تنها با همت و اراده خود در جهت بهبود و حل مشکلات جامعه وارد میدان شدهاند؛ تلاشگرانی که به بهای زندگی و خانواده خود، سنگ بنای زندگی بخشی و رشد جامعه را بنا نهادند. گاه وجود پر درد مردم را به جان خریدند و خود زبان گویای جامعه شدند. نهادهایی خودجوش که در قالب عناوینی، چون جمعیت، انجمن، کانون، مرکز، گروه، خانه، مؤسسه و چه به صورت فرد، به رغم فراز و فرودهای موجود در این راه، نقشی بسزا در دستیابی به خواستهای جامعه ایفا کردهاند. گروههایی که به صورت قانونمند و با چارچوبی از نظم اجتماعی بدور از وابستگی به دولت، داوطلبانه ریشه در بستر جامعه داشته و با هر ذهنیت و قومیت، فرهنگ و، اما با چارچوب و آرمانی واحد شکل یافته اند؛ آرمانی که جز در قالب یک پل دو سویه بین دولت و جامعه میسر نیست. پلی به نام مشارکت مردمی! پلی تعاملی که جز با همیاری و همکاری دو سویه از فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و سیاست معنایی پیدا نمیکند.
حال گذشته از اهداف مبنایی که هریک از بنیانگذاران تشکلها از تاسیس آن داشته اند، میتوان گفت مهمترین اهدافی که تشکلها اغلب به دنبال آن هستند عبارتند از اطلاع رسانی و آگاه سازی عمومی، جلب مشارکت مردمی، جذب سرمایهها و بسیج منابع، ایجاد، گسترش و تقویت هماهنگی میان دولت و مردم، ایجاد، گسترش و تقویت تفاهم میان مردم ملل مختلف، پایداری در تولید و مصرف، گسترش نظارت عمومی، ارزیابی فعالیتها و پروژههای عمومی و افزایش بهره وری در استفاده از منابع. همچنین لازم به ذکر است که از میان این اهداف، "جلب مشارکت مردمی، جذب سرمایه و بسیج منابع و نظارت و ارزیابی" از اهمیت و جایگاه بالاتری نسبت به سایر اهداف برخوردارند.
لازم به ذکر است، در کشور ما مقوله مشارکت مردمی چه در قالب سمنها، گروههای خیریه، حامیان طبیعت، Ngo و دیگر مراکز مردمی، ریشه در سنتها، باورها و زمینههای دینی دارد. سابقه طولانی فعالیت گروههای مردمی و افراد در مقاطع مختلف به صورت داوطلبانه چه از دیر باز در قالب مناسبتهای قومی، مذهبی و آیینی یا در زمان جنگ که بیش از هر زمان دیگر نیازمند بسیج همگانی و حضور مردمی بود تا شرایط حال حاضر و همهگیری بیماری کرونا، گویای علاقمندی مردم درعرصه حضور اجتماعی برای مشارکت در سرنوشت و جامعه خویش و ریشه دواندن این پیر درخت تنومند مردمی است. در عصری که دولتها در جوامع توسعه یافته برای پیشبرد جامعه خود نمیتوانند به صورت تنها اقدامی کنند، چه بسا اعتلای یک جامعه، در حال حاضر بیش از پیش نیازمند مشارکت افراد و گروههای مردمی به عنوان سرمایههای اجتماعی در نیل به اهداف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سلامت همه افراد و گروههای اجتماعی میتواند باشد؛ بنابراین بهرهگیری از فعالیت تشکلهای مردم نهاد در گرو مشارکت فعال و همهجانبه مردم در بستر توسعه و رشد جامعه است تا همسو با فعالیت دولت و تعامل با بخش خصوصی، نوید مشارکت مردمی، اطمینان و اعتمادبخشی را در بستر جامعه رقم زند؛ البته نمیتوان از نقش آن در رویکرد شکلدهی افکار مردم و اعتمادسازی غافل ماند. چرا که در عصر حاضر عدم اعتمادسازی و اطمینانبخشی بین افکار عمومی یکی از بزرگترین موانع در روند اقناع و جهتدهی به افکار عمومی از روند فعالیت تشکلها و مشارکتهای مردمی در جامعه است، به صورتی که هنوز بیشتر افراد جامعه هنوز اطلاعی از وجود یا دامنه فعالیت این گونه مراکز و تشکلها ندارند. بیاعتمادی، عدم آگاهی از باطن وجودی مخاطبان و دوری ذهن از عمل از دیگر موانع حال حاضر در توسعه این گونه نهادهاست. همچنین مجموعههای مردم نهاد، به علت تعامل نزدیکی که با قشر جامعه و نخبگان محلی دارند، میتوانند بهترین راهنما و چشم بینای مسئولان باشند تا آنها را از خواستهها و مشکلات اقشار نیازمند جامعه مطلع سازند.
در نتیجه نهادینه کردن مشارکت اجتماعی باعث ارتقای سرمایه اجتماعی خواهد شد و مانند حلقه واسطی بین مردم و دولت، با ایفای نقش بسیج و جذب و هدایت منابع انسانی، مادی و معنوی و انسجام بخشی به گروههای انسانی هم هدف، دستیابی به اهداف الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را میسر خواهد نمود و اینچنین تحکیم و تثبیت سرمایه اجتماعی به واسطه نهادمند کردن مشارکتهای اجتماعی، پیشرفت و توسعه را به ارمغان خواهد آورد که نتیجه آن در سطح اجتماع، تقویت تعلق اجتماعی در سطوح خرد و ایجاد همبستگی و یکپارچگی اجتماعی در سطح کلان خواهد بود؛ بنابراین تشکلهای مردم نهاد، بستر ساز رشد و آگاهی جمعی در جامعه هستند و بدون تردید کیفیت و تعالی هر جامعهای به میزان تعاملات اجتماعی و مشارکت مدنی افراد جامعه در قالب تشکلهای اجتماعی جهت نایل شدن به اهداف غایی و توافق شده جامعه بستگی دارد. امروزه فعالان مشارکتهای اجتماعی، دل در گرو تقویت همبستگی ملی، حفظ و افزایش سرمایه اجتماعی در کشور، اعتماد عمومی و حس دغدغه مندی به سرنوشت یکدیگر گذاشتهاند و با تداوم فعالیت و کنشگری فعالان عرصه اجتماعی، جامعهای سرشار از شادی، نشاط و حس همبستگی و مسئولیت اجتماعی خواهیم داشت.
کلام آخر اینکه اهمیت تشکلها و مشارکتهای مردمی بر کسی پوشیده نیست و چه بسا نبودشان خود هجمهای از مشکلات جامعه را بنا میدهد که حتی توانمندترین و پیشرفتهترین دولتها و کشورها هم بدون یاری این مجموعهها از اداره آن ناتوانند؛ که این خود تأکیدی بر وجود همیاری و همراهی همهجانبه و مستمر بین همه آحاد یک مجموعه، جامعه و دولت را میطلبد.
زینب سادات قریشی محمدی، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی (عضو دفتر تحکیم وحدت) و کارشناسی علوم سیاسی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.