گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سید حسین میراحمدی، نخیر! انگار ما هم بلدیم اصولی کار کنیم ها.
این جمله یکی از دانشجویان بود در بازدید از بهیار صنعت. شرکتی که همه کارکنانش جوان بودند. جوان میاندیشید، جوان اراده میکرد، جوان میساخت. مجموعه ایی از اراده، امید، جوانی، تعهد و تخصص. همه مشغول کار بودند. با غرور از موفقیتهای گذشته شان صحبت میکردند و از اعتماد به نفس آن برای توضیح پروژه آینده شان وام میگرفتند. همه بازدیدکنندهها تعجب کرده بودند. مگر میشود؟ تولید هواپیما؟ آن هم در شرکت به این کوچکی؟ بوینگ و ایرباس را دیده اید و حرف از تولید هواپیما میزنید؟ بله میشود! آنقدر پافشاری میکنیم که بشود! در بهیار صنعت نشد نداریم! فقط غیر ممکن است که غیر ممکن است.
برای بازدید از هر قسمت که میرفتیم سرپرست جوان و حدودا هم سن و سال آن بخش با بیان گرم و صمیمانه و خودمانی شروع به توضیح دادن میکرد و حس مزاحم بودن را از بچهها میگرفت. بازدید که تمام شد نوبت به دیدار با مهندس نجات بخش رسید.
قهرمان تولید تجهیزات پزشکی ایران، متولد ۱۳۵۳و فارغالتحصیل دانشگاه صنعتی اصفهان در رشته مهندسی برق است که تولید تجهیزات پزشکی را از سال ۱۳۷۵ و در سن ۲۲ سالگی با ۲ میلیون تومان سرمایه اولیه شروع کرد و اکنون از فروش حدود ۸۰ نوع از محصولات بهیار صنعت به حدود ۱۲۰۰ بیمارستان کشور سالانه ۱۰۰ میلیارد تومان درامد دارد.
به گفته خودش تا سال ۱۳۹۰ تخت بیمارستانی تولید میکرده که با تحریم شتاب دهندههای خطی که در درمان سرطان نقش دارند تصمیم به تولید این محصول گرفت که از دید خیلیها بیشتر به یک رویا شبیه بود! اما بعد از ۵ سال تلاش و شکست و دوباره تلاش بالاخره در سال ۱۳۹۵ شتاب دهنده خطی ایرانی را وارد بازار کرد که امروزه نمونه ایرانی در بهیار صنعت با کمتر از نصف قیمت مشابه خارجی در بیمارستانهای کشور در حال استفاده است.
مهندس نجات بخش اخیرا صادرات به بازار ده میلیارد دلاری منطقه را هم شروع کرده و در بازار جهانی انحصار انگلیس و آمریکا را هم شکست داده است. مهندس نجات بخش معتقد که راز موفقیتش بعد از توکل به خدا، اعتقاد به مهندسان ایرانی و خلاقیت، نه گفتن به همه بهانههایی بوده که در مسیر موفقیت جلو راه خودش بوده. نجات بخش شاخصه اصلی مدیریت در بهیار صنعت رو انسان محوری به جای سیستم محوری میدونه. جایی که کار کنانش مرتب با دوربین چک نمیشن که مبادا از زیر کار در برن، برای مرخصی گرفتن از کسی اجازه گرفته نمیشه، کسی برای خراب شدن یک قطعه کسی رو جریمه نمیکنه.
شاید این شیوه مدیریت خیلی رویایی به نظر برسه، ولی در بهیار صنعت مدتها بود که به تجربه و الگو تبدیل شده بود. شاید فقط لحن خودمانی و بی آلایش دکتر کاروان میتوانست خستگی یک ساعت و خوردهای مسیر شهرکرد_اصفهان را از تن دانشجویانی خارج کند که بعد از بازدید از بهیار صنعت روی صندلیهای خشن دانشگاه صنعتی اصفهان نشسته بودند و بدشان نمیآمد یک دکتر کت و شلواری اتو خورده ایی را ببینند که آمده تا با بحثهای تکراری در گوششان لالایی علمی بخواند و آنها هم که خسته بودند اندکی چرت بزنند، ولی اینجوری نشد.
دکتر کاروان آنقدر گرم و خودمانی امد و شروع به صحبت کرد که از چهره بچههای توی جلسه میشد فهمید بدشان نیامده به سخنان این دکتر از فرنگ برگشته گوش دهند. دکتر شروع به گفتن کرداز آن سالهایی حرف زد که از دانشگاه جورجیا آمریکا بورسیه شده بود و مادرش تنها زمانی راضی به دل کندن از فرزندش شد که در گلزار شهدای اصفهان از او قول گرفت که بعد از تحصیل به کشور برگردد. گفت همیشه در ذهنش این سوال بوده که این غربیها چکار کرده اند که ما نمیکنیم؟ مگر نه اینکه ما هم مثل آنها سرمان مدام در درس و کتاب است؟ اما نه گویا سرشان به چیزهای دیگری گرم است.
آزمایش و آزمایشگاه! بله تفاوت در همین بود. سالهای زندگی در آمریکا به او آموخته بود که تفاوت در همین است. تلمبار کردن اطلاعات صرفو بدون کاربرد در ذهن دانشجو و ارایه مقالات صرفا تحقیقی از سوی اساتید آفتی است که مدتهاست یکی از معضلات جامعه علمی کشور شده. زمانی که ما ذوق میکنیم که چه تعداد مقاله مینویسیم و درسایتهای علمی چاپ می کنیم و فلان و بهمان تعداد به آن ارجاع داده میشود درست در همان لحظه علمای بلاد غرب در حال آزمایشهای گوناگون در آزمایشگاههای خود برای تولید و پرورش علم کاربردی هستند.
دکتر کاروان بعد از ذکر چند مثال برای تصدیق صحبتهای خود در پایان با ذوقی که در صحبتش مشخص بود گریزی به صحبتهای اخیر رهبری در دیدار جمعی از نخبگان زد. جایی که رهبری فرمودند: ((اکنون شاخص ارزیابی اساتید و نخبگان تعداد مقالات است در حالی که باید موضوع حل مسئله را شاخص ارتقاء قرار داد.))