مازندران در بحث طلاق ردههای بالای کشور است که این خود نشات گرفته از دلایل بسیاری من جمله بیکاری و عدم اشتغال جوانان، عدم سلامت روانی جامعه و خانواده و عدم برنامههای فرهنگی است و در برنامههای استانداران استان مغفول مانده است یا در عمل به آن توجه نمیشود.
به گزارش گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، امیر حسن نیا فعال دانشجویی؛ «لِیَجْزِیَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ» در آذر ماه سال ۱۴۰۰ در سالن آمفی تئاتر دانشگاه مازندران امیدی بعد از دوران نه چندان مناسب دولت اصلاحات در جمع دانشجویان انقلابی پدیدار گشت، بله دیدار دانشجویی با استاندار مازندران، دیدار که آغاز شد عدهایی از دانشجویان برای گلایه و بعضا برای بیان نظرات و طرح های جامعه نخبگانی دانشجویی بالای سِن رفته و به بیان دیدگاهها میپردازند.
در پایان جلسه استاندار در مقام پاسخ و اعلام نظرات خویش رو به دانشجویان و قشر جوان استان در پشت تریبون پرداخت و به بیان ایجاد میز نخبگانو جمله معروف اینکه «استاندار جوانان بیپارتیست» را بیان کرد.
این خود شعار تحولی بود و باعث امید در بین همه علی الخصوص جوانان و نخبگان استان گشت، اما، اما هر چه که به جلوتر میرفتیم سخنان و وعدهها به وضوح کمرنگ تر شد، نه خبری از تشکیل میز نخبگان شد و نه از استاندار جوانان بی پارتی.
استان و مجموعه استانداری اسیر حواشی خود ساختهایی شدند و امورجوانان دانشجویی را به کسی سپردند که کمترین دغدغهاش جوانان و بیشترین دلشورهاش طیب خاطر استاندار بود.
کار به جایی کشید که حتی برای یک دیدار نخبگانی ساده بین دانشجویان و نخبگان و استاندار از اوایل ماه رمضان امسال تا به امروز که این یادداشت چاپ میشود خبری از دیدار با استاندار محترم نشد و حتی از مشاور استاندار در امور جوانان تا به امروز نیز خبری نیست چه رسد به دیدار.
اما از آن تاسف بارتر اینکه برای ورود به استانداری ، جایی که برای حل امورات مردمی است برای اولین بار گیت امنیتی با چاپ کاربرگ بارکد دار به مراجعه کنندگان تقریبا جو امنیتی را به حداکثر رساندهاند در آن موقع به یاد خطبه ۳۴ حضرت علی (ع) در نهجالبلاغه در رابطه با حقوق متقابل امام و أمت (حکومت و مردم) میفرماید: «أیها الناس، اًن لی علیکم حقاً و لکم عَلَیَّ حقٌ. فأما حقُّکم عَلَیَّ فالنصیحة لکم، و توفیر فیئکم، و تعلیمکم کی لا تجهلوا، و تأدیبکم کیما تعلموا. و أما حقی علیکم، فالوفأ بالبیعة، و النصحیة فی الهشد و المغیب، و اًجابة حین أدعوکم، و الطاعة حین آمرکم.» در این سخن والاگهر، حقوق متقابله را برای هر یک، چهار حق اساسی میشمرد، و نخست حق مردم را بیان میدارد. و این خود نوعی بها دادن به حقوق عامه و در اولویت قرار دادن آن است.
در وصف و ثنای استانداری استان مازندران همین بس که بیشتر مجموعه از گروه اصلاحات یا افراد نزدیک به آنان تشکیل شده و همان افرادی که بارها آقای رئیسی محترم آنها را مسببین وضع موجود خوانده و خواستار برخورد با آنان شده و این نشانی از بکارگیری افراد دغدغه مند در مجموعه نیست، و از آن بدتر اینکه افرادی از استانهای دیگر برای بکارگیری در استانداری استخدام میشوند، این جمله را نه در نهی افراد لایق استانهای دیگر میگویم نه، بلکه نکته آنجاست که در استان مازندران یعنی افراد متناسب و باکفایت و با درایت و معتمدآیا وجود ندارند، که مطمئنا پاسخ منفی است و این به نوعی یک دهن کجی به سرمایههای استان است.
در وصف جوانان همین بس که با نگاهی به وضعیت ورزش و جوانان استان و با وجود سرمایههای انسانی ومالی مناسب از عدم مدیریت صحیح در ورزش مثل کشتی، بی خانمانی تیم ریشه دار فوتبال نساجی و کوچ جوانان از استان و... را شاهدیم.
هر چقدر خواستیم که ننویسیم و از این وضع و احوال شکوه نکنیم دیدیم نمیشود و سکوت ما خود مایه این است که آقایان هر عملی را که دوست دارند ودر سر میپرورانند در استان پیاده سازی کنند.
دوسال از عمر دولت ولایتمدار آقای رئیسی و همچنین استاندار مازندران گذشته و زمان آزمایش، تدقیق، تدبر و تفکر کمی گذشته و وقت عمل است اما فقط در اخبار و روی کاغذ شاهد تحول در استان بودهایم و درصحنه واقعی هیچ اتفاق قابل ذکری که به مردم استان نفعی رسیده باشد نمیبینیم.
داستان قصه ما از جایی رنگ بیمهری به خود گرفته که فرد یا افراد نزدیک به استاندار که خود را همه کاره جوانان و بعضی امور میبینند و در دیدارها با نگاه از بالا به پایین به آنها مینگرند یادشان رفته که دوران ارباب رعیتی را که به ذهن متباتر ساختهاند امام راحل عزیز برچیده است.
موضوع دیگر جوانان استان متاسفانه و یا شوربختانه در بحث طلاق است که استان در رده های بالای کشور است که این خود نشات گرفته از دلایل بسیاری من جمله بیکاری و عدم اشتغال جوانان، عدم سلامت روانی جامعه و خانواده و عدم برنامههای فرهنگی است که رهبر معظم انقلاب بارها و بارها به آن اشاره کردند و دربرنامههای بیشتر استانداران استان مغفول مانده است یا در عمل به آن توجه نمیشود.
آقای استاندار جوانان بیپارتی، تا به امروز خبری از مشاور استاندار در امور جوانان نیست. شاید به این خاطر که این مشاور اصلا مازندرانی نیست! یعنی جناب استاندار جوانی غیرمازندرانی را برای امور جوانان مازندرانی منسوب کردند! لطف کنید در این دوسال اقدامات مفید و درخورشان آن مجموعه را نسبت به جوانان بیان دارید و در وفای به عهد خود صادق باشید و یک انقلابی در افراد اطراف خود به وجود آورید و با نگاهی باز به استان و سرمایهها و فرصتهای آن بنگرید.
اینجا مازندران است، دیار شهیدان و جوانان علوی نه یک نهاد خصولتی یا امنیتی، باید به فکر گسترش حکمرانی اسلامی مدنظر رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهایی بود با بگارگیری جوانان مستعد و انقلابی.
نقدی است از یک فرد انقلابی و معتقد به ولایت مطلقه فقیه و رهبری معظم انقلاب نسبت به استاندر ولایی عزیز امید است که تدقیق و تدبیر شود.
امیر حسننیا فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.