به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، برنامه در مسیر اندیشه با موضوع «ایدئولوژیهای مشحون (تغییر سطح تقابل جمهوری اسلامی و رژیم صهیونیستی)» با حضور کارشناسان و پژوهشگران از رادیو گفتگو پخش شد.
در این برنامه سید علی متولی امامی عضو شورای علمی موسسه علم و سیاست اشراق، سید علی کشفی رئیس اندیشکده علم و سیاست اشراق، احسان کیانی کارشناس سیاست خارجی و علیرضا شفاه، عضو شورای علمی موسسه علم و سیاست اشراق به عنوان پژوهشگران و کارشناسان حضور داشتند.
متولی امامی: تقابل ایران و رژیم صهیونیستی صرفا ایدئولوژیک و سیاسی نیست
سید علی متولی امامی، عضو شورای علمی موسسه علم و سیاست اشراق در این برنامه با اشاره به تنشهای موجود بین جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل گفت: مدتهاست که جمهوری اسلامی ایران در تقابل با اسرائیل، سیاست صبر راهبردی را پیش گرفته است. اسرائیل به طور مکرر به منافع جمهوری اسلامی در منطقه و حتی در داخل خاک کشورمان حمله کرده است. ترورهای متعددی از جمله ترور شهید سلیمانی، شهید فخریزاده و دانشمندان هستهای رخ داده است. اسرائیل در سالهای اخیر اهداف مؤثری را در داخل و خارج از ایران هدف قرار داده، اما جمهوری اسلامی به دلیل استراتژیاش در سازماندهی جغرافیای مقاومت و درک اهمیت مشارکت نیروهای مقاومت در کشورهای اسلامی، تاکنون واکنشهای متقابل گستردهای نشان نداده است.
وی با اشاره به حملات متقابل جمهوری اسلامی افزود: هرچند برخی عملیاتهای محدود از سوی جمهوری اسلامی انجام شده، این عملیاتها به اندازهای نبودهاند که به طور کامل پاسخ حملات اسرائیل باشند در این برهه زمانی، تحلیلهای متعددی از سوی متفکران حوزه سیاست و اقتصاد صورت گرفته و مردم کمکم متوجه میشوند که ما در آستانه یک نظم جدید جهانی هستیم.
متولی امامی با تأکید بر اهمیت درک این نظم جدید گفت: هر دوره تاریخی نظم خاص خود را دارد و در لحظاتی که نظمهای قدیمی به پایان میرسند و نظمهای جدید شکل میگیرند، باید مسئولان و مردم ما آمادگی لازم را برای مواجهه با این تغییرات داشته باشند. موقعیت جغرافیایی و سیاسی ایران به گونهای است که همواره در مرکز این تغییرات قرار میگیرد، چنانکه در جنگهای جهانی اول و دوم نیز، خواسته یا ناخواسته، پای ایران به میان کشیده شد.
متولی امامی، عضو شورای علمی موسسه علم و سیاست اشراق تصریح کرد: هماکنون نیز ایران در آستانه تغییرات جهانی قرار دارد. تأسیس اسرائیل و عربستان در دوره تجزیه امپراتوری عثمانی با هدف تأمین منافع غرب در منطقه صورت گرفت و امروز جمهوری اسلامی با همکاری محور مقاومت بر روی این گذرگاههای راهبردی متمرکز است. این تقابل فراتر از یک اختلاف صرف سیاسی یا ایدئولوژیک است و به مسائل ژئوپلیتیک و اقتصادی نیز مربوط میشود. بنابراین، چگونگی واکنش دولت و مردم ایران به این وضعیت، تعیینکننده مسیر آینده خواهد بود.
کشفی: سیاست داخلی ایران باید از تحولات منطقه آگاهی داشته باشد
سید علی کشفی، رئیس اندیشکده علم و سیاست اشراق درباره مشارکت مردم در تصمیمات جمهوری اسلامی ایران و پیامدهای عملیات وعده صادق گفت: برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید به این نکته اشاره کنیم که ما نیازمند دانش و آگاهی عمیقتری هستیم. در ورای اخبار سیاسی و نظامی و احساسات برانگیخته شده نسبت به دشمنان، باید درک کنیم که چه عوامل بنیادینی در حال تغییر در حیات بشر هستند. ما باید قبل و بعد از عملیات وعده صادق این تغییرات را مدنظر داشته باشیم تا جایگاه این عملیات به درستی مشخص شود.
کشفی در ادامه افزود: از دوران پیش از جنگ جهانی اول، تمدن غربی تصمیم گرفت که برای منطقه خاورمیانه نظم جدیدی ایجاد کند. این تصمیم به تأسیس کشورهای جدید، تجزیه بلوکهای سیاسی و اقتصادی و شکلگیری الگوهای نوین حیات اقتصادی منجر شد. یکی از پایههای اصلی این نظم، موجودیت جعلی اسرائیل بود. اسرائیل نه تنها به عنوان یک تهدید امنیتی، بلکه به عنوان پایگاهی برای حفظ نظم سرمایهدارانه جهانی ایجاد شد و شکستناپذیری آن به معنای حفظ این نظم بود. اما با جنگ ۳۳ روزه این افسانه شکستناپذیری برای اولین بار به چالش کشیده شد.
رئیس اندیشکده علم و سیاست اشراق همچنین به نقش جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت در تغییر نظم منطقه اشاره کرد و اظهار داشت: امریکا و غرب تلاش کردند تا با ایجاد گروههایی مانند داعش و تقویت پیمانهای اقتصادی و سیاسی نظیر پیمان ابراهیم، نظم جدیدی را بر خاورمیانه تحمیل کنند. جمهوری اسلامی ایران اما با کمک نیروهای مقاومت در عراق، سوریه و لبنان، مانع تحقق این پروژه شد. عملیات وعده صادق نیز ضربهای اساسی به این نظم سرمایهداری و تقویت روابط اسرائیل با کشورهای عربی وارد کرد و به وضوح نشان داد که این وضعیت دیگر ترمیمپذیر نیست.
کشفی بیان کرد: در چنین شرایطی، سیاست داخلی ایران باید با آگاهی از این تحولات، خود را برای تصمیماتی آماده کند که مسیر منطقه را به سمت یک نظم اقتصادی و سیاسی نوین سوق دهد. در این چشمانداز، مفهوم تولید که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است، با مفهوم مقاومت ارتباطی عمیق پیدا میکند. به طور کلی، ما نیازمند توسعه آگاهیهایی هستیم که سیاست داخلی ایران را آماده اتخاذ تصمیماتی کند که کشور و منطقه را به سوی یک جغرافیای اقتصادی و سیاسی جدید هدایت کند.
کیانی: نبرد غزه بخشی از تغییر پارادایم در نظم منطقهای است
احسان کیانی، کارشناس سیاست خارجی گفت: به نظر میرسد رسانههای رسمی پس از این عملیات به اندازه کافی به تبیین ابعاد و چرایی انتخاب این مسیر برای افکار عمومی نپرداختهاند. یکی از مسائلی که باید توضیح داده شود، تفاوت میان انتخاب مطلوب و انتخاب بهینه است. عملیات "طوفان الاقصی" برای مقاومت فلسطین، گرچه انتخابی پرهزینه بود و پیامدهایی مانند کشتار گسترده و ویرانی زیرساختها را به همراه داشت، اما بهینهترین گزینه در شرایطی بود که اگر این اقدام صورت نمیگرفت، احتمالاً آرمان فلسطین در آیندهای نزدیک محو میشد.
وی افزود: عملیات "وعده صادق" نیز، هرچند ممکن است هزینههایی برای کشور داشته باشد، یک انتخاب بهینه محسوب میشود. اگر این اقدام در شرایط کنونی انجام نمیشد، در آینده جمهوری اسلامی ایران مجبور به پرداخت هزینههای بسیار بیشتری میبود. ایران میتوانست در مقاطع پیش از این عملیات، با اقداماتی در سطح پایینتر و در ناحیه خاکستری، معادله را به نفع خود تغییر دهد و نیازی به این عملیات گسترده نباشد. این موضوع باید برای جامعه و افکار عمومی تبیین شود تا شبهاتی در خصوص چرایی این انتخاب ایجاد نشود.
کیانی با اشاره به نیاز به توضیح بیشتر در رسانهها گفت: رسانههای رسمی بیشتر بر دستاوردهای عملیات و ضربههای حیثیتی به رژیم صهیونیستی متمرکز بودند و کمتر به این موضوع پرداختند که چرا این انتخاب بهینه و اجتنابناپذیر بوده است. علیرغم هزینههای احتمالی از جمله پیامدهای نظامی، امنیتی و اقتصادی، این عملیات از وقوع هزینههای سنگینتر در آینده جلوگیری کرد. اندیشکدهها و پژوهشگران باید بیشتر در این زمینه فعال شوند و مسئله بازدارندگی برای امنیت ملی را برای افکار عمومی روشن کنند.»
این کارشناس تصریح کرد: نبرد غزه تنها یک درگیری نقطهای در تقابل محور مقاومت با جبهه استکبار نیست، بلکه بخشی از یک تغییر پارادایم در نظم منطقهای محسوب میشود. آمریکا در تلاش بود تا با توافقهای اقتصادی و سیاسی جدید، محور مقاومت را از اثرگذاری محروم کند و مسیر تجاری هند به اروپا را از طریق فلسطین اشغالی و دریای سرخ تسهیل نماید. عملیات "طوفان الاقصی" و نبرد غزه هر دو این برنامهها را مختل کردند. اگر این نظم جدید مستقر میشد، منافع اقتصادی و امنیت ملی ایران به شدت تحت تأثیر قرار میگرفت و بنابراین، اقدام علیه صهیونیسم ضروری بود.
شفاه: بدون حضور جمهوری اسلامی ایران تحولی در آینده اقتصادی منطقه شکل نخواهد گرفت
علیرضا شفاه، عضو شورای علمی موسسه علم و سیاست اشراق در رابطه با تأثیرات اقتصادی عملیات "وعده صادق" و تغییرات جغرافیای سیاسی منطقه اظهار داشت: آنچه در اینجا اهمیت دارد، ساختارهای اقتصادی است که جغرافیای منطقه را شکل میدهند. جغرافیایی که ما در آن زندگی میکنیم، نه تنها محصول حضور فرهنگی ملتها، بلکه نتیجه نظم تولید و مصرف و جریان منابع مالی در منطقه است. اگر منابعی مانند نفت در منطقه ما وجود نداشت، جغرافیای سیاسی و ماهیت کشورها نیز بهگونهای دیگر شکل میگرفت و زندگی و تفکر مردم این کشورها تغییر میکرد.
وی ادامه داد: عملیات "وعده صادق" و دیگر تحولات اخیر نشان دادند که جغرافیای تجاری و اقتصادی منطقه بدون مشارکت جمهوری اسلامی ایران نمیتواند پایدار بماند. برای مثال، کریدور اقتصادی که از هند به اروپا و از طریق کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسرائیل طراحی شده بود، پس از عملیات "طوفان الاقصی" و واکنشهای انصارالله یمن در دریای سرخ، دچار تعلیق شد. این محور جغرافیایی، تلاشی برای تداوم نظم غربی بود که از زمان جنگ جهانی اول به منطقه تحمیل شده بود، اما عملیاتهای اخیر این نظم را با چالش جدی مواجه کرد.
شفاه افزود: این تحولات نشان میدهد که بدون حضور و مشارکت جمهوری اسلامی ایران، آینده اقتصادی منطقه شکل نخواهد گرفت. ایران بهعنوان یک کانون تولید جغرافیایی و نگهبان نظم جدید، نقشی اساسی در طراحی و اجرای محورهای جغرافیایی خواهد داشت. این محورهای اقتصادی باید شرایط و نقش ایران را در نظر بگیرند و آن را بهعنوان یک شریک کلیدی بپذیرند. عملیاتهای دریایی جمهوری اسلامی ایران و انصارالله یمن نیز در تغییر توازن قدرتهای دریایی و هژمونی دریایی جهانی، بهویژه در برابر قدرتهای غربی، نقش مهمی ایفا کردهاند.
وی در پایان تصریح کرد: مجموعه اتفاقات از عملیات "طوفان الاقصی" تا "وعده صادق" تأثیرات بسیار عمیقی بر نظم آینده جغرافیای سیاسی و اقتصاد منطقه خواهد داشت. این تغییرات نه تنها بر اقتصاد، بلکه بر ساختار اجتماعی و سیاسی ملتهای منطقه نیز اثرگذار خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران و متحدانش در محور مقاومت، بهصورت هوشمندانهای در حال شکل دادن به این جغرافیای جدید هستند و نقشی محوری در آینده اقتصادی و سیاسی منطقه خواهند داشت.