گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو: اظهارات یکی از کارشناسان صداوسیما در یکی از برنامههای تلویزیونی مبنی بر تغییر ماهیت گروه تروریستی تحریرالشام و پیشنهاد ارتباط ایران با این گروه، نمونهای آشکار از بیدقتی و خطای استراتژیک در دستگاه رسانهای کشور است.
ماجرا از آنجا آغاز میشود که کارشناس مذکور در برنامهای اظهار میکند:
«اگر اینها (تروریستهای معارض سوری) از چارچوب فکری خود کوتاه بیایند و فضای إخباری داشته باشند، ما خیلی راحت میتوانیم با آنان ارتباط و تعامل داشته باشیم.»
او در ادامه با قیاسی قابل تأمل ادعا میکند:
«باید به معارضان سوری همانند طالبان نگاه کنیم! طالبان در دوره اول با طالبان کنونی از زمین تا آسمان فرق میکند! پس با معارضین هم میشود تعامل کرد!»
این اظهارات، در عمل چیزی جز تطهیر و مشروعیتبخشی به جنایات یکی از خطرناکترین گروههای تروریستی منطقه نیست و زمینهساز انحراف افکار عمومی و تضعیف جایگاه محور مقاومت خواهد بود.
تحریرالشام که شاخهای از القاعده و ادامهدهنده راه جبههالنصره است، در کارنامه خود فهرستی طولانی از جنایات، خشونتهای سازمانیافته، و دشمنی آشکار با جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت دارد.
این گروه بارها در بیانیههای رسمی خود، خصومت با ایران و شیعیان را بهصراحت اعلام کرده و نقش کلیدی در بیثباتسازی منطقه و گسترش تفکر تکفیری ایفا کرده است. چطور میتوان با چنین پیشینهای صحبت از تغییر ماهیت یا امکان تعامل با این گروه کرد؟
در همین روزها، کلیپهایی از این گروه در فضای مجازی منتشر شده که در آن اعضای معارضین سوری، اقدام به هتک حرمت به مقدسات شیعه و تهدیدهای آشکار علیه محور مقاومت میکنند. این رفتارها نشان میدهد تغییر نام یا ظاهر، تأثیری بر ماهیت خشن و ایدئولوژی افراطی این گروه نداشته است.
مقایسه تحریرالشام با طالبان نهتنها قیاسی معالفارق است، بلکه حاکی از ناآگاهی یا سادهانگاری درباره پیچیدگیهای منطقهای و تهدیدات امنیتی علیه ایران است. طالبان، با وجود تمام نقدهایی که به آن وارد است، ماهیت و اهداف متفاوتی نسبت به تحریرالشام دارد.
طالبان و تحریرالشام، علیرغم برخی شباهتهای سطحی، از نظر ماهیت، اهداف، و رویکرد تفاوتهای اساسی دارند. طالبان جنبشی با ریشههای قبیلهای-اسلامگرایانه است که تمرکز اصلی آن بر افغانستان و استقرار یک نظام سیاسی داخلی بوده است، درحالیکه تحریرالشام، شاخهای از القاعده، یک گروه تروریستی جهانی با ایدئولوژی تکفیری است که بیثباتی منطقه را هدف قرار داده است.
از اینرو، هرگونه مقایسه بین این دو گروه، نشاندهنده عدم درک صحیح از معادلات ژئوپلیتیک منطقهای است.
صداوسیما، بهعنوان رسانه ملی، وظیفهای خطیر در حفظ منافع ملی و تقویت گفتمان مقاومت برعهده دارد. اما دعوت از افرادی که فاقد دانش کافی یا تحلیلهای دقیق هستند، میتواند زمینهساز گمراهی افکار عمومی و تضعیف انسجام ملی شود.
در شرایطی که منطقه در آتش بیثباتی و تهدیدهای امنیتی میسوزد، رسانه ملی نباید تریبونی برای دیدگاههای غیرواقعبینانه باشد. بلکه باید با دعوت از کارشناسان خبره و آگاه به پیچیدگیهای منطقهای، به تقویت گفتمان مقاومت و روشنسازی افکار عمومی بپردازد.
گروههای تروریستی همچون تحریرالشام، چه با تغییر نام و چه با تغییر ظاهری در رویکرد، هرگز از تفکر تکفیری و ماهیت خشونتآمیز خود فاصله نگرفتهاند. چنین گروههایی، نهتنها تهدیدی برای محور مقاومت، بلکه خطری جدی برای امنیت و ثبات کل منطقه هستند.
دستگاه رسانهای کشور باید با دقت و حساسیت بیشتری در قبال تحلیلهای ارائهشده در برنامههای خود عمل کند تا مانع از تضعیف جبهه مقاومت و تخریب سرمایه اجتماعی در برابر تهدیدهای منطقهای شود.