به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مهدی بزمه، دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی استان خوزستان به عنوان نماینده بسیج دانشجویی در دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب به سخنرانی پرداخت که متن کامل سخنان وی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ"
انقلاب اسلامی ایران را میتوان تجلی ارادهی تام ملت در راستای تحقق استقلال و رهایی از وابستگی به هر قدرت خارجی دانست. در واقع، استقلال، اصلیترین دلیل منطقی ما برای تبیین انقلاب عزیزمان به هر انسان در هر نقطهی جهان است.
اکنون، پس از گذشت حدود نیم قرن، منطقهی غرب آسیا آبستن تحولاتی عمیق و سرنوشتساز است. تجربهی تلخ مهندسی سیاسی ناشی از دخالت نظام سلطه در منطقه، ایجاد اختلافات اجتماعی، دینی و قومی، و دستاندازی به استقلال کشورها، بیش از پیش آشکار شده است.
در جهانِ پس از طوفان «الأقصی»، خوانشی نو و عقلانی از تاریخ شکل گرفته که با قرائت اصالتبخش خود، حق حاکمیت مردم در برابر دولتهای استعمارگر را رسمیت داده و نظمی جدید مبتنی بر مقاومت مردمی را رقم زده است.
ایستادگی و مجاهدت شهیدان، از میرزا کوچکخان تا حاج قاسم سلیمانی، سید ابراهیم رئیسی، و امروز اسماعیل هنیه و سید حسن نصرالله، بر همگان ثابت کرد که در دوگانهی «سازش و مقاومت»، این مقاومت است که هزینهی کمتری دارد و تنها راهحل کارآمد در برابر استکبار غربی، تأمین رفاه اجتماعی و پیشرفت همهجانبه است.
این همان مقاومتی است که در آن، انسانی همچون یحیی سنوار با درک درست از صحنهی نبرد، مسئولیت طراحی سنجیدهای را بر عهده میگیرد که کلانپروژهی عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی را بر هم میزند و از او اسطورهای حقیقی برای آزادگان جهان میسازد.
در مقابل، کسی که به هیمنهی پوشالی آمریکا اعتماد میکند و سازش را جایگزین مقاومت میسازد، همچون زلنسکی، جز تحقیر و از دست دادن استقلال کشورش، دستاوردی نخواهد داشت.
آری! نور شهادت چمران، حاج قاسم، سید حسن و شهدای عزیز محور مقاومت، گواه این حقیقت است که آینده را تنها کسانی میسازند که مسئولیت مقاومت را پذیرفتهاند.
درخت تنومند مقاومت، برای بالندگی، با موانعی روبهرو است. دانشگاه، بهعنوان نخستین سنگر حل مسائل، نقشی کلیدی در زدودن موانع رشد کشور دارد.
آنچه نهاد علم در غرب برای سایر کشورها صادر میکند، نسخهای جعلی است که تنها خروجی آن، تربیت انسانهایی بیتفاوت، منفعل و مقلد است. اما کلید پیشرفت ایران امروز، تربیت «انسانِ مسئول» است؛ انسانی که با نگاه تکلیفمحور، در هر جایی که مدار پیشرفت کشور نیازمند نقشآفرینی او باشد، حضوری عاقلانه و فعالانه دارد و بهدلیل اعتقاد عمیق به ایدهی جمهوری اسلامی، مسیر تعالی کشور را میگشاید.
چنین انسانی، برای دفاع از ارزشها، شبها را با چشمانی بیدار سپری میکند و لحظهای از مسئولیت خود غافل نمیشود.
اما چرا نهاد علم غربی در ایران بستری برای تربیت «انسانِ مسئول» فراهم نکرده است؟ چرا میدان پرورش «انسانِ خلاق و متفکر» به عرصهای برای شکلگیری «انسانی مقلد و بیتفاوت» تنزل یافته است؟
این تفکر را میتوان در عرصهی سیاست نیز مشاهده کرد؛ جریانی که بهجای حل مسائل روز کشور، در یک فرار رو به جلو، همهی مشکلات - حتی آلودگی هوای تهران و ترافیک شهری - را به روابط خارجی گره میزند. برخی دیگر نیز در نسخهای پیشرفتهتر، «مذاکره» را تنها راهحلِ - بهاصطلاح خودشان - «نرمالسازی» چهرهی امنیتی ایران میدانند.
در حالی که کشورهای غربی یکی پس از دیگری از کنوانسیونهای خودساختهی خود خارج میشوند، این جریان، پیوستن به کنوانسیونهایی مانند CFT و پالرمو را تبلیغ میکند.
اگر شهیدان طهرانیمقدم، فخریزاده، احمدیروشن و شهریاری در بند استانداردهای غرب برای ارائهی چهرهای بهاصطلاح «نرمال» از جمهوری اسلامی ایران بودند، هرگز نمیتوانستیم در دنیای سلطهگران، از افتخارات دفاعی، موشکی، پزشکی و هستهای خود سخن بگوییم.
این جریان در اقتصاد نیز نسخههایی تجویز میکند که چیزی جز وابستگی در پی ندارد. نسخههایی که نهتنها اهداف بزرگ ملت ایران را به سخره میگیرند، بلکه تحقق رشد ۸ درصدی اقتصاد را نیز خیال واهی میدانند.
در چنین شرایطی، چگونه میتوان الگوهایی از «انسان مسئول» را در برابر چشم جوانان، بهویژه دانشجویان و اساتید جوان، قرار داد؟
پاسخ روشن است: باید دانشگاه را به میدان اصلی پیشرفت کشور تبدیل کرد و با بازتعریف نقش آن در منطق ایران اسلامی، جایگاه آن را با تحولات سریع و رو به جلو در عرصهی ملی و بینالمللی همگام ساخت.
تحقق این هدف، نیازمند خیزش مسئولانهی تشکلهای دانشجویی است. این تشکلها باید از مکتب انسانهای مسئول در تاریخ درس بگیرند؛ انسانهایی که بنبستهای فناوری را به قلههای علمی در زیستفناوری، صنایع فضایی و موشکی تبدیل کردهاند و بنبستهای منطقهای را به جبههی جهانی مقاومت پیوند زدهاند. دانشگاه باید مسئولیت تربیت چنین انسانی را بپذیرد.
بسیج دانشجویی، با ابتکاراتی مانند رویکرد دانشکدهمحوری، سازماندهی هزاران گروه جهادی در سراسر کشور، میدانداری در راهیان نور و پیوند دادن مسائل اساسی فناوری جبههی مقاومت به دانشگاهها - مانند رویداد ملی «سورنا» در تلاش است تا به کارخانهای برای خلق «انسان مسئول» در دل نهاد علم تبدیل شود.
امید است این حرکت مسئولانه، تحت توجهات حضرت ولیعصر (عجلالله تعالی فرجهالشریف) و هدایتهای حکیمانهی رهبر معظم انقلاب، به الگویی مطلوب برای زیست مسئولانه و تغییر شاکلهی نهاد علم منجر گردد.»