معماری پنهان شعارهای سال: روایت پانزدهسالۀ گفتمان رهبر انقلاب در ساخت اقتصاد مقاوم
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محمد نائیج حقیقی*: در ادبیات نوین حکمرانی اقتصادی، گفتمانهای حاکم بر سیاستگذاری کلان اقتصادی نقشی تعیینکننده در شکلدهی به مسیر توسعه کشورها ایفا میکنند. به عبارتی کاملتر، در جهان امروز، مسیر توسعه اقتصادی کشورها تنها با برنامههای کوتاهمدت شکل نمیگیرد، بلکه نیازمند گفتمانهای منسجم و هدفمند است که در طول زمان تکامل مییابند. بررسی تطبیقی تجربیات کشورهای موفق در حوزه توسعه اقتصادی نیز نشان میدهد که انسجام و پیوستگی در گفتمانهای اقتصادی، پیشنیاز تحقق هر الگوی توسعه است. مقام معظم رهبری مدظلهالعالی در طی سالهای اخیر با نامگذاری سالها با عناوین اقتصادی مشخص، مسیری برای هدایت اقتصاد کشور ترسیم کرده است. این شعارها که به ظاهر مستقل از یکدیگر به نظر میرسند، در واقع قطعات یک پازل بزرگتر هستند که تصویر کاملی از استراتژی توسعه اقتصادی ایران را نمایان میسازند.
نوشتار پیشرو ضمن بررسی شعارهای اقتصادی در ۱۵ سال گذشته (حد فاصل سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۴) با هدف استخراج الگوی گفتمانی مقام معظم رهبری مدظلهالعالی در مسیر ساخت کلان روایت پیشرفت اقتصادی حاکم بر اقتصاد ایران نوشته شده است. نتیجه آن نشان میدهد که چگونه این شعارها در قالب یک فرایند تکاملی، مسیر حرکت اقتصاد ایران را از بسیج اراده عمومی و منابع داخلی تا توجه ویژه به نوآوری و پایداری اقتصاد ترسیم میکنند.
با نگاهی دقیق به شعارهای سالهای گذشته و پیشرو، میتوان چهار مرحله متمایز، اما به هم پیوسته را شناسایی کرد:
۱- بسیج اراده مردم و منابع درونی کشور (۱۳۹۰-۱۳۹۲)
سه شعار آغازین این دوره "جهاد اقتصادی" (۱۳۹۰)، "تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی" (۱۳۹۱) و "حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی" (۱۳۹۲) در واقع نقطه آغازین مسیر تکاملی اقتصاد را شکل دادهاند. با شروع سال ۱۳۹۰ و جدی شدن فشار حداکثری بر اقتصاد ایران از سوی کشورهای غربی به ویژه آمریکا به وسیله وضع تحریمهای ظالمانه، تغییر ریل اقتصاد به عنوان اصلیترین رویکرد خنثیسازی اثر تحریم در دستور کار قرار گرفت. تغییر ریلی که بروزات خود را در فضای گفتمانی و سیاستهای کلان کشور به خوبی نشان داد؛ از انتخاب شعارهای هدفمند برای سال تا انتشار سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به عنوان اصلیترین سیاستها برای تحقق پیشرفت کشور در شرایط تحریم.
در واقع میتوان سه سال اولیه این مسیر بلندمدت را دوران آگاهیبخشی و بیدارباش ملی نامید. سه سالی که هدف آن ترسیم میدان نزاع اقتصادی و رویکردهای کلان برای مواجهه با تمامیتخواهی اقتصادی تمدن غربی است. به عبارتی سلیس و روان، وقتی کشوری با چالشهای بزرگ اقتصادی روبهرو میشود، نخستین گام، بسیج تمام ظرفیتهای ملی به منظور ایجاد حرکت عمومی و مجاهدانه برای غلبه بر موانع اقتصادی پیش روی مردم است؛ لذا در قالب گفتمان شعار این ۳ سال، اصلیترین مأموریت، بسیج اراده مردم برای ایجاد حرکت عمومی مجاهدانه متکی بر ظرفیتهای درونی به منظور غلبه بر موانع مقابل پیشرفت اقتصادی در دستور کار قرار گرفت!
تأکید بر "تولید ملی" در شعار سال ۱۳۹۱ نشاندهنده سیاستگذاری در جهت اتکا به توسعه ظرفیتهای زنجیره تولید درونزا به جای وابستگی به خامفروشی و واردات از خارج است که با توجه به محدودیتهای اقتصادی، به استراتژی محوری این دوره تبدیل شده است! پیوند "حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی" در شعار سال ۱۳۹۲ نیز بیانگر درک عمیق از ضرورت حضور مجاهدانه و حماسی مردم در عرصه سیاست، اقتصاد و مدیریت کشور برای رفع موانع پیش روی پیشرفت کشور است.
۲- نهادسازی و فرهنگسازی (۱۳۹۳-۱۳۹۵)
با گذر از تبیین ضرورت بسیج ارادهها و منابع، مرحله دوم با سه شعار "اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" (۱۳۹۳)، "دولت و ملت، همدلی و همزبانی" (۱۳۹۴) و "اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل" (۱۳۹۵) بر ایجاد زیرساختهای نهادی و فرهنگی برای تحقق اقتصاد مقاوم، پیشرفته و مردمپایه تمرکز دارد. هیچ الگوی پیشرفت اقتصادی بدون زیرساختهای نهادی و فرهنگی مناسب نمیتواند به اهداف ترسیمی خود برسد. پیوند میان "اقتصاد و فرهنگ" در شعار سال ۱۳۹۳ به این واقعیت اشاره دارد که توسعه اقتصادی تنها یک پدیده فنی نیست، بلکه ریشه در باورها و ارزشهای جامعه دارد. تأکید بر "همدلی و همزبانی دولت و ملت" در شعار سال ۱۳۹۴ نیز بر ضرورت توجه به انسجام و وحدت درونی در جهت ترسیم ایران قوی و برداشتن موانع پیشروی پیشرفت گام مهمی برداشته است. گذار به "اقدام و عمل" در شعار سال ۱۳۹۵ نیز بیانگر حرکت از مرحله نظریهپردازی به الگوهای عملیاتی برای ساخت ایران پیشرفته و مقتدر به لحاظ اقتصادی است.
۳- تمرکز بر تولید به عنوان موتور محرک و اصلیترین پیشران اقتصاد (۱۳۹۶-۱۳۹۹)
در مرحله سوم، چهار شعار "اقتصاد مقاومتی، تولید-اشتغال" (۱۳۹۶)، "حمایت از کالای ایرانی" (۱۳۹۷)، "رونق تولید" (۱۳۹۸) و "جهش تولید" (۱۳۹۹) با محوریت تولید به عنوان موتور محرک تحول و پیشرفت اقتصادی مطرح شدهاند. این چهار شعار متوالی، یک استراتژی مرحلهبهمرحله برای تقویت تولید را نشان میدهند. ابتدا بر "پیوند تولید و اشتغال" و تمرکز بر صنایع متکی بر نیروی انسانی متعهد، خلاق و مسئولیتپذیر تأکید شد، سپس "تقویت تقاضای داخلی" با حمایت از کالای ایرانی به منظور تقویت هویت ملی در رفتارهای اقتصادی مورد توجه قرار گرفت، در مرحله بعد "رونقبخشی به ظرفیتهای بالقوه موجود" به منظور توسعه زنجیره ارزش تولید و ورود ظرفیتهای راکد به زنجیره هدفگذاری شد و در نهایت "جهش کمی و کیفی تولید" به عنوان نقطه اوج و اصلیترین گام در تثبیت و ارتقای سطح کمی و کیفی تولید در این مسیر ترسیم گردید. در واقع در این مرحله تولید نه تنها به معنای ساخت کالا، بلکه به معنای ایجاد ارزش افزوده در تمام حوزههای اقتصادی مورد توجه جدی قرار گرفت.
۴- نوآوری و پایداری در تولید (۱۴۰۰-۱۴۰۴)
در مرحله چهارم، پنج شعار "تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها" (۱۴۰۰)، "تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین" (۱۴۰۱)، "مهار تورم، رشد تولید" (۱۴۰۲)، "جهش تولید با مشارکت مردم" (۱۴۰۳) و "سرمایهگذاری برای تولید" (۱۴۰۴) با محوریت نوآوری و پایداری در تولید مطرح شدهاند. در این مرحله، تولید از مفهوم سنتی خود فراتر رفته و با مفاهیمی، چون "دانشبنیان"، "پایداری" و "مشارکت مردمی" پیوند میخورد. اگر مراحل قبلی درباره "چه چیزی تولید کنیم" و "چگونه بیشتر تولید کنیم" بود، در واقع این مرحله پاسخی به این پرسش است که "چگونه هوشمندانهتر و پایدارتر تولید کنیم". در این گام، از تسهیل محیط کسب و کار و تولید به عنوان مقدمهای برای تولید پایدار سخن به میان آمده است.
تأکید بر "دانشبنیانسازی تولید" در شعار سال ۱۴۰۱ نشاندهنده گذار از "اقتصاد منبعمحور" به "اقتصاد دانشمحور" است که در ادبیات جدید توسعه، تنها راه رهایی از "تله درآمد متوسط" و تولید کالاها و خدمات با ارزش افزوده بالا و سودمند هم به لحاظ درآمدزایی و هم به لحاظ توسعه اقتصاد فناورانه قلمداد میشود. در سال ۱۴۰۲ توجه به "مهار تورم" در کنار "رشد تولید" از عاملی مهم به نام ثبات اقتصاد کلان که پیشنیازی حیاتی برای توسعه تولید و پیشرفت اقتصاد است پرده برمیدارد؛ پیشنیازی که عدم توجه به آن گامی مهم در سرکوب اقتصاد تولیدپایه و توسعه بازارهای غیرمولد در اقتصاد است.
در سال ۱۴۰۳ نیز با هوشمندی و ظرافت، بسیج اراده مردم در اقتصاد خود را در مشارکت مردم در تولید نمایان کرده و به عدم طراحی نهادی و فرهنگی برای مشارکت حداکثری مردم در اقتصاد به عنوان اصلیترین مانع پیش روی پیشرفت اقتصادی پایدار تذکر داده میشود. توجه به سرمایهگذاری در تولید به عنوان پیشنیاز دیگر رشد تولید پایدار در شعار سال ۱۴۰۴ نیز به عنوان تکمیلکننده پازل مقدمات تولید نوآور و پایدار است.
در واقع میتوان اینگونه ترسیم کرد که منطق درونی این پنج شعار نشاندهنده یک استراتژی پنجمرحلهای برای فراهم آوردن بسترهای ارتقای نوآوری و پایداری در تولید است: ابتدا "تسهیل محیط کسبوکار" (۱۴۰۰)، سپس "دانشبنیانسازی تولید" (۱۴۰۱)، در مرحله بعد "ثبات اقتصاد کلان" (۱۴۰۲)، سپس "مشارکت مردمی در تولید" (۱۴۰۳) و در نهایت "تأمین مالی پایدار " (۱۴۰۴).
در پایان میتوان اینگونه بیان کرد که نگاه تحلیلی شعارهای اقتصادی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۴ نشان میدهد، این شعارها نه تنها پراکنده و موردی نیستند، بلکه اجزای یک الگوی منسجم توسعه اقتصادی هستند که به صورت تدریجی و تکاملی مسیر حرکت اقتصاد ایران را از بسیج اراده عمومی و منابع داخلی تا توجه ویژه به نوآوری و پایداری اقتصاد ترسیم میکنند. این الگو را میتوان "الگوی توسعه درونزای تکاملی" نامید. اگرچه این الگو در مقام گفتمان توسط مقام معظم رهبری مدظلهالعالی در قالب شعارهای سال بیان شده، لکن باید توجه داشت که شکاف بین گفتمانهای اقتصادی و عملکرد واقعی اقتصاد کشور، چالشی جدی در مسیر تحقق این الگو است. پر کردن این شکاف نیازمند اصلاحات اساسی در نظام نهادی، سیاستگذاری و اجرایی کشور است. اگر بتوانیم این شعارها را از سطح گفتمان به عرصه عمل منتقل کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم که مسیر توسعه اقتصادی ایران در آینده روشنتر و هموارتر خواهد بود. این مسیر نه تقلیدی از الگوهای غربی است و نه انزوا از اقتصاد جهانی، بلکه راه سومی است که با تکیه بر توانمندیهای داخلی و تعامل هوشمندانه با جهان، افقهای جدیدی را پیش روی اقتصاد ایران میگشاید.