کوشکی: افرادی در داخل میخواهند با پذیرش CFT و پالرمو سپاه را زیر ضربه ببرند
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مصاحبه اختصاصی محمد صادق کوشکی، استاد دانشگاه تهران با انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علامه طباطبائی(ره) به شرح زیر است:
کوشکی درباره اثر پذیرش دو کنوانسیون CFT و پالرمو در زمینه رفع تحریمها بیان کرد:
بیایید به مقطع زمانی برگردیم که هیچکدام از مفاد FATF را نپذیرفته بودیم. در آن زمان، اصرار شدیدی ، بهویژه در دوره آقای حسن روحانی و وزارت اقتصاد آقای طیبنیا وجود داشت که برای خلاصی از تحریمها و باز شدن ارتباطات اقتصادی با جهان، مفاد FATF را بهصورت داوطلبانه پذیرفته و اجرا کردیم.
اما هیچ اتفاق خاصی نیفتاد! این خودش یک نکته است. یعنی اگر فضایی که امروز حامیان پذیرش CFT و پالرمو ایجاد میکنند، همان جنجالی است که ما در دوره حسن روحانی و وزارت اقتصاد طیبنیا داشتیم. آنها میگفتند: «راه نجات ما، پذیرش مفاد FATF است.» سیونه بند از چهل و یک بند آن اجرا شد، اما هیچ اتفاق خاصی نیفتاد.
در ادامه وی در پاسخ به این نکته که برخی مدعی هستند که: «اتفاقاً اتفاق خاصی افتاد و آن این بود که ما به حالت تعلیق درآمدیم.» بیان کرد: آیا این تعلیق تأثیری بر تحریمها گذاشت؟ آیا روابط بانکی ما با شبکههای بانکی اروپایی و آمریکایی باز شد؟ نه! هیچ گشایشی در روابط بانکی ما اتفاق نیفتاد.
هدف از پذیرش این معاهده چه بود؟ این بود که روابط بانکی ما باز شود. اما این اتفاق نیفتاد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا با پذیرفتن این دو کنوانسیون از لیست سیاه خارج میشویم یا نه گفت: نکته این است که هیچکدام از کسانی که در حال حاضر طرفدار پذیرش پالرمو و CFT هستند، حاضر نیستند تضمین دهند که با قبول این دو و اجرایی شدن تمام چهل و یک بند ، گشایشی در ارتباطات بانکی ما با اروپا و آمریکا ایجاد شود. این خیلی نکته مهمی است. هیچکدام از حامیان پذیرش این دو معاهده حاضر نیستند تضمین دهند که حتی یک گام کوچک در گشایش روابط بانکی ایجاد شود.
وی در ادامه با اشاره به حضور آمریکا و رژیم صهیونسیتی در FATF و مانع تراشی آنها در خروج ایران از لیست سیاه بیان کرد:
نکته این است که ببینیم کسانی که قرار است ایران را در لیست سیاه قرار دهند یا از آن خارج کنند، چه کسانی هستند؟ آمریکاییها و رژیم صهیونیستی هستند. تنها حضور این دو کافی است که ما بدانیم، چه پذیرش کنیم و چه نکنیم، رژیم صهیونیستی و آمریکا نقش مستقیمی در تعیین مصادیق این لیست سیاه دارند. بنابراین، هرگونه تلاش در این زمینه بیفایده خواهد بود. یعنی، چه تمام مفاد خواستهشده را اجرا کنیم و چه نکنیم، عملاً رژیم صهیونیستی به نفع ما (برای خروج از لیست سیاه) رأی نخواهد داد. آمریکا هم هیچگاه به نفع ما عمل نخواهد کرد.
وقتی که رژیم صهیونیستی و آمریکا بهعنوان اعضای مؤثر حضور دارند و البته اعضای دیگری هم از کشورهای اروپایی هستند که با رژیم صهیونیستی هماهنگ هستند، آیا فضایی به نفع ما وجود دارد؟ نه، اصلاً فضا به نفع ما نیست. اروپاییهایی که الان با آنها مذاکره میکنیم، خطوط پروازی و خطوط کشتیرانی ما را تحریم کردهاند. همین اروپاییها در آنجا میآیند و کنار آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار میگیرند و ما را در آن فهرست سیاه نگه میدارند.
وی درباره مضرات پیوستن به این دو کنوانسیون گقت: هیچکدام از حامیان پالرمو و سی اف تی نمیتوانند تضمین دهند که اجرایی شدن این معاهده برای امنیت و منافع ملی ما بیضرر خواهد بود. در واقع، به این سؤال پاسخ نمیدهند که: «آیا میتوانید تضمین کنید که برای امنیت و منافع ملی ما زیان نخواهد داشت؟» تا حالا هیچکدام از آنها چنین تضمینی را ارائه ندادهاند.
وی درباره لزوم ارائه اطلاعات مالی کشورمان به کشورهای عضو از طریق عضویت در این کنوانسیونها بیان کرد: آشکار شدن روابط بانکی، جزء اسرار هر کشوری است، برای کسانی که دشمنان ما هستند، مثل آمریکا و رژیم صهیونیستی و برخی دولتهای اروپایی، آیا این برای ما زیان نخواهد داشت؟ روابط بانکی ما آشکار شود، کدام کشور است که روابط بانکیاش را شفاف میآورد و در دسترس دشمنانش قرار میدهد؟ هیچ کس به هیچ عنوان این کار را انجام نمیدهد.
در سطح بینالمللی، هیچ کشوری – حتی کشورهایی که اصلاً تحت تحریم نیستند – اطلاعات مالی خود را شفاف نمیکنند. نه آمریکا اطلاعات مالیاش را شفاف میکند، نه انگلستان و نه هیچ کشور دیگری. این موضوع ربطی به تحریمها یا حزباللّه و امثال آن ندارد. اگر شما بتوانید به اطلاعات مالی یک کشور دیگر دسترسی پیدا کنید، مسیر برای جاسوسی امکانپذیر خواهد بود. دادن اطلاعات شبکههای مالی به کشور دیگر، معادل جاسوسی است.
مبادلات بانکی و روابط بانکی، جزء اسراری است که همه کشورها حفظ میکنند. حتی کشورهایی که این معاهدات را پذیرفتهاند، اکثراً مفادش را اجرا نمیکنند. چرا؟ چون به نفع منافع ملیشان نیست!
جالب است که حتی کشورهایی که این معاهدات را پذیرفتهاند، اکثراً مفادش را اجرا نمیکنند. چرا؟ چون میدانند که این معاهده به نفع آنها نیست. مثلاً کشورهای اروپایی که عضو هستند، اکثراً مفادش را اجرا نمیکنند.
با توجه به این موارد مجموعهای (مجمع تشخیص مصلحت نظام) که میخواهد رای دهد، باید به این دو سؤال پاسخ دهد:
۱. آیا کسی از موافقان تضمین میکند که پذیرش این دو معاهده به نفع ما خواهد بود و یک گشایشی ایجاد خواهد کرد؟
۲.آیا کسی حاضر است تضمین دهد که پذیرش این دو معاهده، منافع امنیت ملی ما را در معرض خطر قرار نخواهد داد و زیانی برای ما نخواهد داشت؟
هیچکس حاضر نیست این تضمین را بدهد. بنابراین، معاهدهای که سودش مشخص نیست و زیانش اتفاق خواهد افتاد، و کسی نمیتواند تضمین کند که زیانی ندارد، عقل انسانی میگوید: «چرا باید چنین پدیدهای را بپذیریم؟»
وی در پاسخ به این نکته که برخی اشخاص مانند آقای لاریجانی معتقدند ما مانند کشورهای عضو دیگر، حق تحفظ یا حق شرط را در این دو کنوانسیون اعمال کنیم و این دو کنوانسیون را به نحو مشروط بپذیریم بیان کرد: وقتی شما حق شرط میگذارید، باید قدرت آن را داشته باشید. اگر حق شرط بگذارید و کسانی که ما را در لیست سیاه نگه میدارند، بگویند: «با شروطی که شما داشتید، در لیست سیاه باقی خواهید ماند» پس باز به همان نقطه باز میگردیم. اگر ما میتوانیم شرط بگذاریم، همین الان هم ما ۳۹ بند از ۴۱ بند را اجرا کردهایم و ۲ بند آن را اجرا نکردهایم. این خودش نوعی تحفظ است، ولی ثمرهای نداشته و هنوز در لیست سیاه هستیم.
کوشکی در ادامه حامیان پذیرش این دو کنوانسیون را مورد انتقاد قرار داده و بیان کرد: کسانی حامی پذیرش این دو معاهده هستند، همان کسانی هستند که در دهه گذشته زمان حامی برجام بودند.ما آن زمان هم همین تجربه را داشتیم و برجام هیچ نتیجهای برای ما نداشت. اینها در واقع میخواهند خطایی را دوباره تکرار کنند. به این معنا که عدهای بودند که هیچکدام از آنها متن برجام را نخوانده بودند، ولی از آن حمایت میکردند. آنها اطلاعی از مفادش نداشتند. همینطور کسانی که الان از FATF حمایت میکنند، اگر یک روز با آنها گفتگو کنید و بپرسید: «مفادش چیست؟ محدودیتهایی که برای ما ایجاد میکند چیست؟» اطلاعی ندارند.
در مورد برجام همین تجربه را داشتیم. پرچمدار همه اینها آقای ظریف بود. آقای ظریف به صراحت مجبور شد بگوید: «من متن برجام را کامل نخوانده بودم و ندیدم که مثلاً واژهی تعلیق در آن وجود دارد یا نه.» اینها همان گروهی هستند که برجام را نخوانده بودند و بدون اطلاع، آن را مساوی حل مشکلات کشور میدانستند. همینها الان میگویند که راه نجات کشور، پذیرش CTF و FATF است. فردا روزی که ما FATF را پذیرفتیم، زیانهای آن را متحمل شدیم و سودی به دست نیاوریم، همان موضعی را خواهند گرفت که الان آقای حسن روحانی در مورد برجام میگیرد.
آقای حسن روحانی میگوید: «برجام خیلی خوب بود. آمریکا مشکلی نداشت. داخلیها نذاشتند ما به سود برجام برسیم.» فردا هم وقتی که ما FATF را کامل پذیرفتیم یا اجرایی کردیم، و وقتی که هیچ سودی به دست نیاوریم و فقط زیان کردیم، خواهند گفت: «ما پذیرش آن را به نفع ما دانستیم، اما داخلیها نگذاشتند.»
وی در پاسخ به این پرسش که آیا پذیرش این معاهدات باعث نمیشود که ما مجبور بشویم از حمایت خود از نیروهایی مثل حزب اللّه لبنان، انصار اللّه یمن و... دست بکشیم گفت: یکی از ثمرات پذیرش این تعهدات این خواهد بود که سپاه در داخل کشور تحریم خواهد شد. ببینید، در زمان آقای طیبنیا که سی و نه بند آن اجرایی شد، برخی بانکهای داخلی در کشور، دیگر حاضر نبودند به هیچ عنوان با سپاه هیچ نوع همکاری و مبادلات بانکی داشته باشند. یعنی عملأ برخی از بانکهای ایرانی سپاه را در داخل کشور تحریم کرده بودند و ارتباطات و هرگونه همکاری با هر بخشی از سپاه را در واقع تحریم کرده بودند.
تعدادی از بانکهای داخلی ما این کار را کردند چرا؟! چون آمریکاییها همواره سپاه را بهعنوان یک ساختار تروریستی میشناسند. باید توجه داشت که این اتفاق در زمانی افتاد که ما
۳۹ بند از ۴۱ بند را اجرایی کردهبودیم و هنوز پالرمو و CFT پذیرفته نشده بودند. با این حال، بانکهای داخلی سپاه را تحریم کردند و اصلاً حاضر به همکاری با سپاه نبودند.
برجام را دیدید، دیدید که چه نتیجهای داشت. طرفداران CFT و طرفداران برجام به این نتیجه رسیدهاند که جمهوری اسلامی باید تسلیم غرب شود و میخواهند این کار را انجام دهند. میدانید که حامیان برجام و حامیان پذیرش FATF میخواهند ایران تسلیم غرب شود. یک کشوری بشویم مثل مصر، عربستان یا یک کشور تسلیمشده بهصورت کامل.
اما اینها میدانند که اگر ما این را بپذیریم، سپاه زیر ضربه خواهد رفت و اتفاقاً همین هدف را هم دنبال میکنند. آنها میخواهند سپاه دیگر پاسدار انقلاب اسلامی نباشد و بهصورت یک نیروی مرزبان یا گارد مرزی تبدیل شود. بهعبارتی، میخواهند ما مثل اندونزی، مصر یا کشورهای مشابه شویم. دوستان، بهانهشان این است که ما میخواهیم مشکلات اقتصادی حل شود. اما میدانند که مشکلات اقتصادی حل نخواهد شد. همانطور که برجام هیچیک از مشکلات اقتصادی ما را حل نکرد و فقط توانمندیهای هستهای ما را برای هشت سال تعطیل کرد. حتی به قول آقای سیف، که رئیس بانک مرکزی بود، برجام موجب جابهجایی حتی یک دلار هم نشد.
وی در ادامه ناظر به تصمیم گیری این مسأله در صحن مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان کرد: الان به نظرم میآید یک مقدار فضای محافظهکاری بر کل سیاست کشور حاکم شده است و افراد و سیاستمداران، از هر جناحی، عملأ دارند سعی میکنند موضع محافظهکارانه بگیرند.
امیدوارم که اینطور نباشد. امیدوارم در صحن، مجمع تشخیص مصلحت نظام رأی منفی نسبت به این دو کنوانسیون بدهد و آنها را نپذیرد و از این طریق یک برجام دیگری و یک خسارت محض دیگری را به کشور وارد نکنیم.
و میگم
آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است
یکی بانک سپه و بگو جواب بده
و گذشته از همه اینها اقتصاد ایران الان بدترین اقتصاد جهان است و از این بدتر دیگر نمیشود که بخواهند بدترش کنند
همه چیز را سیاسی کرده اید چرا ؟؟؟؟
در ایتالیا جوانی به نام آلفردو دکه کوچکی داشت که در آن عرق سگی میفروخت.
هر بطرى را به قیمت دو لیره میفروخت،هزینه تولید 1.8 لیره بود، هر روز 200 بطری میفروخت و درآمدش روزانه 40 لیره بود و با این 40 لیره با مادرش به دشواری زندگی میكرد.
روزی دولت بنیتو موسولینی قانونی امضا کرد که فروش عرق سگی ممنوع شد و پلیس عرق فروشى ها را پلمپ کرد.
آلفردو در پاركى سرگردان و بسيار غمگين بود ، ناگهان یک نفر از پشت سرش گفت :
هی آلفردو! خوب شد پیدات کردم امروز تمام عرق فروشی های شهر رو تعطیل کردن چیزی تو خونه داری به من بدی ؟ به جای دو لیره ، بهت 10 لیره ميدم.
آلفردو سريع به خانه رفت یك بطرى در کیسه مشکی گذاشت و یواشکی دست مشتری داد و ده لیره گرفت و به مشتری گفت :
اگه باز هم خواستی بیا و به دوستان قابل اعتمادت هم بگو ، اسم رمز اينه :
"آقا ببخشید ! دیروز بازی اینتر و یونتوس رو دیدید؟
روزهای بعد هم آلفردو به پارک میرفت هر روز تعداد مشترى بیشتر میشد در آمد او کم کم روزانه به 200 لیره رسیده بود او خانه خرید و برای مادرش خدمتکار گرفت و با ویتوریا نامزد کرد و دوستان جدیدی پیدا کرد !
آلفردو کم کم شهرتش فزونی گرفت طوری که پلیس از افزایش ثروت او مشکوک شد که نکند که او به صورت مخفیانه عرق سگی میفروشد ماموری را برای تحقیق فرستادند ، مامور فردایش برگشت و گفت نه قربان آلفردو هیچ قانون شکنی ای انجام نداده است !
مامور دیگری را فرستاند و او هم همین را گفت ! مامور دیگر هم همین را گفت و اینگونه بود که خیال رئیس پلیس راحت شد که مشکلی در کار نیست !
ماموران برای حق السکوت روزانه 5 لیره میگرفتند ! کم کم خود رئیس پلیس هم شروع به رشوه گرفتن کرد.
تا اینکه موسولینی به گسترش یک باند مافیايى مشکوک شد و اختیارات سازمان جاسوسی را برای نفوذ در مافیا افزایش داد اما افسوس که دیگر دیر شده بود !
آلفردو مقاماتى را خریده بود که از قضا یکی از آنها رئیس اطلاعات بود و برای آلفردو اطلاعات می آورد و مرتب موسولینی را در مورد مافیا گیج میکرد،
آلفردو با متفقین متحد شد و زمینه سقوط موسولینی را فراهم کرد در نظام جدید ، نخست وزیران توسط آلفردو نصب و عزل میشد در واقع همه سیاستمداران فهمیده بودند که " پدر خوانده " کیست .
هر سیاستمدارى تلاش کرد که فروش عرق سگی را آزاد كند به شکل فجیعی ترور شد.
عموم تصور میکنند که مافیا در فقدان قانون رشد میکند حال آنکه دقیقا جریان برعکس است مافیا از قانون تغذیه میکند منتهی از یک قانون اضافی يا نامناسب !
*هر جا قانون اضافه اى باشد مافیا آنجاست !
مردم ایران گرفتار ، آلفردوها هستند!
آلفردو ارز رانتی!
آلفردو خودرو!
آلفردو دارو!
آلفردو نفت و گاز و پتروشیمی!
آلفردو ارز دیجیتال!
آلفردو آلومینیوم!
آلفردو طلا!
آلفردو پست های مدیریتی مادام العمر!
آلفردو ساختمان!
آلفردو زباله!
و...