
آیا کودکان کار دهک های بالای درآمدی را تشکیل میدهند؟ / نقدی بر اظهارات عجیب رئیس سازمان بهزیستی استان تهران
بهگزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، چندی پیش (اواخر تیرماه) بود که رئیس سازمان بهزیستی استان تهران محمد نصیری طی گفتوگویی در برنامهی تلوزیونی بهاظهاراتی در زمینه کودکانکار پرداخت. اظهاراتی که ضمن بحث برانگیز و قابل تامل بودن برخی از آنها، در زمینه وضعیت کودکانکار، پیش از آنکه نشانگر نگاه و رویکردی مسئولانه باشد، بیشتر نشان از وجود نگاهی سادهانگارانه در بعضیاز سطوح اجرایی نهادهای ذی ربط، در زمینه پدیده پیچیده و چند وجهی کودکانکار است.
سازمان بهزیستی، براساس عمده قوانین موجود در حوزه کودکانکار و خیابان به عنوان محوریت نهادهای ذی ربط محسوب میشود و معمولا سایر دستگاهها و نهادها در این زمینه، در نقش دستگاه معین سازمان بهزیستی، به ایفای نقش میپردازند. درواقع نهاد بهزیستی بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای دولتی در مسئلهی کودکانکار وظیفه سیاستگذاریهای تخصصی در زمینه هدایت و نظارت مسائل آسیب اجتماعی از جمله پدیدهی کودکانکار را دارد.
وجود نگاه تخصصی و سیاست گذاری درست سازمان بهزیستی استان تهران، به عنوان پایتخت ایران که بخش قابل توجهی از آسیبهای اجتماعی کشور در این شهر وجود دارد، میتواند الگوی موفقی برای سایر استانها و کل کشور بههمراه داشته باشد؛ و نهتنها در سطح عملکرد نهادهای دولتی بلکه بهطور جدی میتوانند، متولی ترویج دیدگاههای موثری در سطح فرهنگی و اجتماعی باشند.
حوزهی کودکانکار یکی از آسیبهای اجتماعی است که در طی سالیان طولانی علاوه برکوتاهی و سهل انگاریهای صورت گرفته در زمینه پرداختن به آن در میان نهادهای دولتی و مسئولین، بارها شاهد آن بودهایم که مسئولین با ارائه اطلاعات و استنباطهای غیر منطقی و غیر تخصصی منجر به ترویج نگاهی منفی نسبت به کودکانی شدهاند که خود برآمده از آسیبهای اجتماعی دیگر هستند.
اظهارات عجیب رئیس سازمان بهزیستی استان تهران
مطابق اظهارات رئیس سازمان بهزیستی استان تهران در این برنامه تلوزیونی، کودکانکار ایرانی تقریبا همه در دهک بالای هفت قرار دارند و بهعلت فرهنگی و نه مسئلهی اقتصادی بهکار میپردازند.
با توجه به عدم وجود برآورد و انجام پژوهشهای میدانی و آماری درست در طی این سالها در زمینه کودکانکار و نبود اطلاعات از تعداد کلی کودکانکار تاکنون، تقلیل کودکانکار به کودکان سرچهار راهها، داشتن نگاه فرهنگی نسبت به آسیب چند وجهی کارکودک در میان کودکان ایرانی و صرف نظر از تاثیر مهم عامل اقتصادی و... این اظهارات را با انتقادات مهم و قابل توجهی مواجه میسازد.
کودکان کار چه دهک هایی از جامعه هستند؟
قاسم حسنی عضو هیات مدیرهی انجمن حمایت از کودکان کار در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو با توجه به اظهارات رئیس سازمان بهزیستی استان تهران مبنی بر دهک بالای هفت کودکانکار ایرانی بیانکرد: ((اظهارت مبنی بر دهک بالای هفت در کودکان کار ایرانی نهتنها اظهارات نادرستی است، بلکه با جدیت میتوان گفت که کودکانکار ایرانی مربوط دهکهای پایینتر ۳ و ۴ هستند. حتی با در نظر گرفتن این موضوع که در چندسال اخیر بهعلت افزایش تورم گاها ما شاهد این هستیم که خانوادههایی که مرتبط بهدهکهای متوسط جامعه نیز بودهاند دهکهای آنها تغییر کرده و جزء دهکهای پایینتر قرارگرفتهاند، میتوان دانست که این اظهارات پشتوانه منطقی و حرفهای لازم را ندارند.))
وی با رد این اظهارات در زمینه نقش عامل فرهنگی در میان کودکان کار ایرانی گفت: ((علی رغم اظهارات رئیس سازمان بهزیستی استان تهران، در زمینه کودکان کار ایرانی مسئله فرهنگی اتفاقا در جنبهی مثبت خود اثر گذاری دارد. به طوریکه در جامعه ایرانی تقریبا هیچ خانوادهای در شرایط عادی حاضر به کارفرزندان خود، بهویژه درموقعیت خیابان نیست. خانوادههای ایرانی در صورتی که بخواهند فرزند آنها کار کند عمدتا در کارگاهها و نزد آشنایانشان مشغول به کار میشوند. اگرچه این نوع از کار کودک نیز آسیبرسان است. اما بههر حال کودک را از موقعیت پر آسیبتر خیابان و مشاغل کاذب باز میدارد، اما همچنان نقض حقوق کودک برقرار است.))
ادعاهای غیر واقعی
حسنی بهعنوان عضو هیئت مدیره باسابقهترین انجمن مردمی حمایت از کودکانکار، با اشاره به علتیابی این خطاها از سوی مسئولین بیانکرد: ((نظر بهاینکه سازمان بهزیستی مجری طرح حمایت از کودکانکار نیست و صرفا اجرا کننده یکسری از طرحهای توانمند سازی است و با توجه به این نکته مهم که انباشته تجربه در زمینه کودکانکار متعلق به نهادهای غیردولتی و مردم نهاد است و عمدتا استمرار حضور مدیران و اشراف به مسئله در میان نهادهای غیر دولتی بیشتر وجود دارد، همین موضوع یکی از علتهای مهم در خطای آماری و تحلیلی در کودکانکار است.))
عقیل عزتی جامعه شناس و فعال حوزه کودکانکار نیز در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو در زمینه اظهارات رئیس سازمان بهزیستی استان تهران مبنی بر دهک بالای هفت کودکانکار ایرانی مطرحکرد: ((یکی از مهمترین خطاهای سازمان بهزیستی این است که مسئله کودک کار را دارد و نه کارکردن یک کودک بهعنوان آسیب جدی اجتماعی و نقض حقوق کودک؛ و همین نگاه منجربه این میشود که ضمن بیان ادعاهایی غیر منطقی در زمینه دهک کودکانکار، نگاهها را از آسیب درحال وقوع برای آن کودک و نفی کارکودک منحرف سازد و علاوه بر تشویش اذهان عمومی، ترویج دهندهی نگاهی تقلیلگرایانه به پدیدهای پیچیده باشد.))
عزتی در ادامه تاکید میکند: ((علاوه بر اینکه این آمار برخواسته از یک نگاه تقلیلگرایانه است و تنها محدود شده به کودکان سرچهارراه ها است و اشکال دیگرکارکودک را نادیده گرفتهاست، ارائه چنین اظهاراتی در زمینه کودکانکار نوعی سلب مسئولیت نهادهای متولی نسبت به وظایفی است که در جهت کاهش آسیب اجتماعی کارکودک برعهده دارند.))
وی همچنین مطرح کرد: ((: ما متاسفانه در زمینههای دیگر کودکانکار نیز مثل مسئلهی وجود مافیا نیز توسط مسئولین، شاهد ادعاهایی اغراق آمیز بودیم که علی رغم واقعیت منجر به ایجاد ذهنیت منفی نسبت به این کودکان میشود. ما بیش از پیش نیازمند دقت در کلام و اظهارات مسئولین، ضمن انجام پژوهشهای آماری و برآوردهای تخصصی از شرایط کودکان کار هستیم.))
شکست طرح های ساماندهی
از دهه ۷۰ تا کنون بیش از ۳۰ طرح با عنوان ساماندهی، سازماندهی یا طرحهای مداخلهای اجرا شدهاست که علی رغم نظر مسئولین در موفقیت آمیز بودن این طرحها، ارزیابیها نهتنها حاکی از شکست متوالی در اجرا و تاثیر گذاری این طرحها خبر میدهد بلکه، در اصل ایده و اجرای این طرح نیز انتقادات زیادی وجود دارد.
فاطمه دانشور بنیان گذار خیریه مهرآفرین چندی پیش و در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو در زمینه بررسی کلی طرحهای ساماندهی اظهار کرد: ((در طرح ساماندهی کودکانکار پیش ازآنکه ساماندهیای صورت بگیرد صرفا جمع آوری این کودکان انجام میشود. نهادهای متولی کودکانکار مثل بهزیستی و شهرداری زمانی میتوانند در زمینه ساماندهی کودکانکار موفق عملکنند که زیرساختهای لازم برای این موضوع را تدارک دیده باشند مثل پیش بینی فضاهایی که با نیروی انسانی کارآزموده و متخصص بتوانند، در مواجه با کودکانکار، خدمات مددکاری اجتماعی و رصد این کودکان را انجامدهند. این درحالی است که در شرایط حاضر این زیرساختها در بدنه بهزیستی و شهرداری مشاهده نمیشود. اگرچه گاها برای پیش بردن موقت امور اقداماتی صورت میگیرد، اما به طور ریشهای و عمیق در ساماندهی و حل مسئله کودکانکار اقدامی صورت نمیگیرد.))
نگاه های محدود در مسئله کودکان کار
قاسم حسنی عضو هیات مدیرهی انجمن حمایت از کودکان کار در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو با توجه به اظهارات رئیس سازمان بهزیستی استان تهران در زمینه کاهش کودکان سرچهار راهها بیان کرد: ((بررسیهای مسئولین در زمینه کودکان کار عمدتا تنها بر روی کودکان مشغول در سرچهارراهها و کودکان زباله گرد انجام میشود. در حالی که بخش قابل توجهی از کودکان در کارگاه ها، مشاغل خانگی و دیگر اشکال کارکودک در موقعیت آسیب قرار دارند. از این رو اطلاعات آنها به درستی همهی کودکانکار را پوشش نمیدهد و در واقع کودکانکار در موقعیت خیابان بهعلت اینکه از اشکال عریان کار در خیابان است و بر روی چهره شهر اثر گذار است، تنها همواره مورد توجه مسئولین قرار میگیرند.))
وی در زمینه ارزیابی مثبت رئیس سازمان بهزیستی استان تهران در زمینه مسئله کودکانکار افزود: ((زمانی مسئولین مربوطه میتوانند چنین ادعاهایی را بهزبان آورند که توانسته باشند آسیب اجتماعی کودک در موقعیتهای مختلف بهرهکشی اقتصادی را کاهش دهند. این درحالی است که در سالهای اخیر و بهجز اقدامات مقطعی و ضربتی، اقدامات هدفمند و ریشهای که نمود عینی در زمینه کاهش آسیب داشتهباشد مشاهده نشدهاست. ضمن اینکه وضعیت اقتصادی کشور نیز بهعنوان یکی از عوامل ریشهای در شکل گیری پدیده کارکودک نیز در چندسال اخیر روند مطلوبی را پشت سرنگذاشتهاست.))
خلاء در برخی قوانین
عقیل عزتی جامعه شناس و فعال حوزه کودکانکار نیز با اشاره بهاظهارات قاطعانه رئیس سازمان بهزیستی در زمینه نبود ضعف و خلاء در قانون و ساماندهی کودکان در معرض آسیب از جمله کودکانکار در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو بیانکرد: ((نگاه قاطعانه بهویژه در مسائل اجتماعی و مواردی مثل قوانین وضع شده نگاهی غیر حرفهای خواهد بود. بهطورمثال یکی از ضعفهایی که در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان وجود دارد، مطابق این قانون ۱۴ وضعیت مخاطره آمیز برای کودک مطرح گردیده است که بازماندن از تحصیل و کودکان ترک تحصیل کرده از این موارد هستند که مطابق با آیین نامه اجرایی ماده (۶) این قانون، مسئولیت این کودکان با سازمان بهزیستی است. این درحالی است که مطابق ماده (۹۰) قانون برنامه هفتم توسعه، بدون نام و اشارهای به سازمان بهزیستی مسئولیت این کودکان به آموزش و پرورش واگذار میشود؛ و در واقع اینجا در میان قوانین تعارض اتفاق میافتد؛ و این تنها یکی از این ضعفها در حوزه قانون گذاری مسئله کودکان در معرض آسیب است.))
فاطمه پارسایی/