وقتی یک آدمی تشنه باشد و به آب نیاز داشته باشد، هر طوری که شده تمام توانش را می گذارد تا خودش را به چشمه می رساند و سیراب می شود...
گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ اصل مطلب این است که احساس نیاز واقعی برای جوان شکل بگیرد. مثلا وقتی یک آدمی تشنه باشد و به آب نیاز داشته باشد، هر طوری که شده تمام توانش را می گذارد تا خودش را به چشمه می رساندو سیراب می شود. جوان هم اگر واقعا احساس نیاز کند تلاش می کند. به نتیجه می رسد. مشکل اینجاست که خیلی از جوان ها هنوز احساس نیاز واقعی نمی کنند تا تمام تلاش شان را بکنند. خیلی ها هنوز احساس تشنگی نکرده اند...
برای روشن شدن برخی دیگر از ابعاد مسئله دوستی های دانشگاهی به گفت و گو با یکی از اساتید موفق و محبوب دانشگاه شاهد نشستیم، استادی که بیست سال تجربه حضور در فضای دانشگاهی را داراست و خیلی خوب دغدغه های جوانان را می شناسد. گفتگوی صریح و رک ما را با استاد پارسا می خوانید:
«خبرگزاری دانشجو»- چرا دوستی با جنس مخالف در دانشگاه ها این قدر شایع شده؟
حجت الاسلام و المسلمین پارسا: مسئله دوستی و علاقه بین دو جنس مخالف یک امر طبیعی است که از زمان حضرت آدم تا به امروز وجود داشته، این موضوع اختصاص به دانشگاه هم ندارد، گاهی در محله و پارک و خیابان و... هم شاهد این دوستی ها هستیم، اگرچه تبلور این ها در دانشگاه ها بیشتر هست، چون که زمینه و بستر در دانشگاه ها مهیاتر است.
اما می دانید که دین ما برای این دوستی ها و علائق حد و حدودی را قرار داده به نام صیغه عقد و غیر آن را غیرشرعی و غیر قانونی می داند.
متاسفانه پدیده دوستی های این چنینی پدیده نوظهوری است که دلیلش هم تغییر نگرش جوان ها هست که به مرور در جامعه به وجود آمده. ارزش ها و نگرش های جوانان نسبت به پدر و مادر های خود فرق کرده که همین موضوع نشان دهنده شکاف نسلی است. مثلا قدیم تر ها که این طور نبود، دختر و پسرها در اوائل سن بلوغ ازدواج می کردند و اصلا موضوعی یه نام دوستی های با جنس مخالف وجود نداشت.
اما دلایل شیوع این موضوع چند وجه دارد:
یکیش بیدار شدن تمایلات جنسی در جوان هاست. خب طبیعی است که وقتی انسان به مرحله جوانی می رسد تمایلات جنسی اش بیدار می شود و در روابط اجتماعی گاهی این تمایلات در شکل دوستی با حنس مخالف بروز می کند.
علت دیگر کسب شناخت برای ازدواج است. بعضی از جوان ها به خصوص دختران صرفا برای اینکه شناخت شان منجر به ازدواج و یک رابطه متاهلانه و بلند مدت بشود به سمت ارتباط با جنس مخالف میروند. در این مورد دختر و پسر با طرح مسئله ازدواج سعی می کنند از طریق این رابطه، نیازهای عاطفی خودشان را برطرف بکنند. اگرچه بیشتر این روابط با مخالفت خانواده ها منجر به ازداوج نمی شوند و شکست می خورند.
یکی دیگر فشار همسالان است. یعنی در فضای دانشگاه در سنین جوانی فشار زیادی از طرف همسالان وجود دارد برای برقراری رابطه با جنس مخالف. طوری که دخترها داشتن دوست پسر را نشانه جذابیت و پسران داشتن دوست دختر را نشانه قدرت و احساس مردانگی می دانند.
علت چهارم شیوه های فرزند پروری والدین هست که اهمیت بسیار زیادی هم دارد. نوع روابط با جنس مخالف، رابطه نزدیکی دارد با پیوند بین والدین و جوان در کودکی. شما ببینید اگر فردی در کودکی، حضور فعال و حساس و همیشگی والدین را تجربه بکند بر روابط جوانی او تاثیر مطلوبی می گذارد. در یک پژوهشی در امریکا نشان داده شده که حمایت والدین از جوان خود و توجه کردن به او در زندگی تاثیر مهمی بر رفتار دوستی او داشته. مثلا آن نوجوان ها و جوان هایی که درباره مشکلات خودشان هرگز با خانواده خود رابطه و گفتگویی نداشتند، احتمال گرایش به جنس مخالف و اعمال رفتارهای پر خطر جنسی شایع تر هست.
یکی دیگر از دلایل این موضوع عدم آموزش صحیح والدین به فرزندان هست. ببینید اغلب جوان ها از سن12-13 سالگی نسبت به حنس مخالف یک مشغولیت ذهنی پیدا می کنند. می خواهند بدانند که این جنس مخالف چگونه آدمی است؟ اگر در این شرایط به آن ها اطلاعات درست داده نشود خب طبیعتا به خاطر آن کنجکاوی به سمت دوستان شان می روند تا پاسخ آن پرسش های شان را دریافت کنند. و به همین دلیل با اطلاعات غلط دوستان یا سایت ها و... به یک ارزیابی غلطی از این موضوع می رسند.
نکته ای که بعضا می بینیم این هست که خانواده ها به خاطر این که بزرگ تر هستند و سن شان از جوان ها بیشتر است اقدام به تصمیماتی می کنند که بر خلاف رضایت فرزندشان هست و حتی گاهی سعادت را از زندگی آن ها دور می کنند و مشکلاتی را برای جوان به وجود می آورند. از این رو اکثر این جوان ها برای رهایی از این فشار والدین تن می دهند به دوستی ها و عشق های کاذب خیابانی.
«خبرگزاری دانشجو»- سیستم دانشگاهی کشور که باعث دوری جوان ها از شهر بومی شان می شود و دختر و پسر را در کلاس کنار هم می نشاند به نظرتان به شیوع این دوستی ها کمکی نمی کند؟
حجت الاسلام و المسلمین پارسا: قطعا این مدل دانشگاهی ما در روند شیوع این دوستی ها تاثیر گزار است. شما دو دانشگاه موفق در مسائل علمی را نگاه کنید. دانشگاه امام صادق و الزهرا(ع) به خاطر تفکیک جنسیتی رتبه بسیار بالایی در کشور دارند. و مفاسد در آن ها کمتر است.
«خبرگزاری دانشجو»- اما بعضی ها می گویند اختلاط جنسیتی هم باعث افزایش ازدواج می شود و هم آشنایی بیشتر را برای ازدواج به وجود می آورد.
حجت الاسلام و المسلمین پارسا: ما منکر بعضی از محاسن این دوستی ها نیستیم ولی همان طور که در قرآن در مورد شرب خمر بیان شده که منافعی در آن هست اما ضررهای آن بیشتر از منافعش هست. در این دوستی ها هم مفاسدش و ضررش بیشتر از منافعش می باشد.
در دانشگاه هم اگر آمار ها را بررسی بکنیم می بینیم بسیاری از جوان های ما به خاطر همین دوستی ها دچار آسیب شده اند.
متصدیان امر باید از طرح های امریکایی و اروپایی عبور بکنند و طرح هایی با نگاه فرهنگ دینی داسته باشند. خب در نگاه دینی بیان شده که وقتی یک دختر و پسری در یک جای خلوت با هم صحبت می کنند، ولو اینکه مسائل علمی باشد، شیطان قسم یاد کرده که نفر سوم در بین آنها من هستم و تیری که رها می کنم هم به خطا نخواهد رفت.
متاسفانه در دانشگاه های کشور،بسیاری از دانشجوی های ما رها هستند. من بعد از بیست سال تدریس و تبلیغ در دانشگاه ها می توانم به صراحت بگویم که جوان های ما پناهگاهی را در دانشگاه احساس نمی کنند. اگرچه نقش نهاد های فرهنگی در دانشگاها بی تاثیر نبوده اما کافی هم نبوده.
شما ببینید به تعبیر رهبر عزیز انقلاب هر جوانی که وارد دانشگاه می شود باید متدین تر و با ایمان تر از دانشگاه خارج بشود اما الان به طور کلی این اتفاق نمی افتد. اگرچه اعتراف به این مسئله تلخ است اما...
مثلا رهبر انقلاب نا رضایتی خودشان را از مسئله فرهنگی بارها اعلام کردند. به هر حال مسئولین ما، روشنفکر های ما، حوزه های ما باید تا دیرتر نشده به داد جوان ها برسند و قبل از اینکه دیگران روح و روان آن ها را تسخیر بکنند به فریادشان برسند.
«خبرگزاری دانشجو»- درباره ازدواج آسان و تاثیر آن بر این دوستی ها هم صحبت بکنیم...
حجت الاسلام و المسلمین پارسا: دولت مردان و مسئولین باید درد فساد و مظاهر فساد در جامعه را حس بکنند تا بتوانند درمان یا پیشگیری بکنند. تا وقتی که اولویت ما مسائل فرهنگی نشود، اولویت مسائل سیاسی و اقتصادی و غیره، مشکلات را حل نخواهد کرد. امروز اگر همه نهاد ها اولویت اول خودشان را به ازدواج جوان ها اختصاص بدهند بسیاری از مشکلات جوان ها حل می شود.
برای بیشتر شدن ازدواج آسان باید توجه ویژه ای به ایجاد خوابگاه های دانشجویی بشود.
دولت باید خانه هایی حتی با متراژ کم، مثلا برای پنج سال اول زندگی یک زوج جوان فراهم بکند تا مثلا با حداقل اجاره در اختیار جوان ها قرار بگیرد.این ها شدنی است. ببینید امروز بسترهای این تصمیمات فراهم است مشکل اصلی ما در اجراست. و الا پتانسیل کاملا مهیا و فراهم است.
یا با کمک گرفتن از خیرین در امر ازدواج. مثلا خیرین با ساختن تالارهای کم هزینه و تهیه جهیزیه و... شما ببینید خیرین در موضوع مدرسه سازی چه غوغایی کرده اند اگر بشود این موضوع ازدواج را در همه زمینه ها مهم تلقی بکنیم و یک جهاد سراسری انجام بشود قطعا این مسئله قابل حل است.
«خبرگزاری دانشجو»- آخر وقتی خانواده ها آن طور که باید جوان ها را همیاری نمی کنند چه طور می شود به بقیه فکر کرد؟ مگر بدون رضایت و همراهی والدین می شود ازدواج کرد؟
حجت الاسلام و المسلمین پارسا: کلید اصلی دست خانواده هاست. بله دولت و مسئولین هم کمک می کنند اما این نگرش باید اول در خانواده ها حل بشود. ببینید شاکله هر کسی در خانواده است.
ببینید دین ما ملاک های اصلی برای ازدواج را اخلاق و تدین معرفی کرده. و اگر خواستگاری با این خصوصیات به خواستگاری یک دختر رفت اگر بدون دلیل و حجت جواب رد داده بشود دختر دچار آسیب اچتماعی می شود. در روایت هست که دحتر مثل یک میوه است. اگر رسید باید چیده شود وگرنه تابش آفتاب و... موجب خرابی آن میوه خواهد شد. این جا هم اگر پدر این طور نگاه بکند دیگر کاری نمی کند که سن ازدواج دخترش برسد به سی سال.
«خبرگزاری دانشجو»- خب استاد برای حل کوتاه مدت این مشکل چه باید بکنیم؟
حجت الاسلام و المسلمین پارسا: باید جوان ها را از دوره دبیرستان آماده ازدواج کرد تا وقتی که وارد دانشگاه شدند یا اماده ازداوج باشند یا اردواج کرده باشند. این راهکاری است که بلند مدت است اما به طور کوتاه مدت می شود این دختر و پسر را به عقد هم در بیاوردن و به قول آقای قرائتی در این چند سال دختر و پسر مثلا آخر هفته ها همدیگر را ببینند و هر زمانی که احساس کردند آماده زندگی بلند مدت شدند، ازدواج کنند. این طوری جلوی بسیاری از بی بند و باری ها و مشکلات گرفته می شود و آرامش به ذهن بسیاری از جوان ها بر می گردد.
ببینید برای حل این مشکل نیاز داریم به خانواده های خط شکن که چشم و هم چشمی ها را کنار بگذارند، تجمل گرایی را کنار بگذارند، به فکر جوان های شان باشند، مجلس فلان و تالار فلان و امکانات آن چنانی را و... کنار بگذارند. ما در هر فامیلی نیاز داریم به یک خانواده خط شکن...
«خبرگزاری دانشجو»- و الان هم از این خانواده ها نداریم، درست است؟!
حجت الاسلام و المسلمین پارسا: داریم. انسان کم و بیش این خانواده ها را مشاهده می کند اما کم هستند. باور بکنید اگر حس بشود که این جوان دارد از بین می رود، حالت خاصی دارد، حالت اورژانسی دارد، وضع اضطراری دارد... شما ببینید به هر جوان یک موبایل دادند که مثل یک اسلحه خطرناک است، خودمان به جوان ها یک اسلحه به نام موبایل دادیم و بدون اینکه فرهنگ سازی بکنیم، می گوییم به سمت خودت شلیک کن!
الان تمام زمینه های فساد، تمام سلاح ها را دادند دست جوان. قدیم که این طور نبود، هر کس می خواست خلافی بکند می آمد بیرون از خانه. اما امروز اینترنت، ماهواره، موبایل ها آمده اند در داخل خانه ها.
شما نگاه بکنید در زمان فتح اندلس توسط اسلام، دشمن آمد با وارد کردن زنان بدکاره کاری کرد که جوان های لشکر اسلام به زانو در بیایند و فتح اندلس شکست بخورد.
ما باید این خطر را حس بکنیم. باید ببینیم که چقدر از این جوان های ما هر روز دارند زمین می خورند و حیثیت و آبروی شان می رود، خب آن وقت دیگر خانواده ها به حداقل ها کفایت می کنند و سعی می کنند اورژانسی جوان های شان را درمان بکنند. متاسفانه هنوز هم آن حس خطر را خانواده ها حس نکرده اند. رسانه ها ما هم کمکی به نهادینه سازی این موضوع نکرده اند.
در حالی که دشمن دارد طراخی می کند، برنامه ریزی می کند، ما هنوز خوابیم. واقعا باید دست به دست هم بدهیم، مسئولین ما، نهاد ها همه و همه باید اولویت اول خودشان را به مسئله ازدواج و اشتغال جوانان اختصاص بدهند.
«خبرگزاری دانشجو»- استاد به نظرتان مسئله ازدواج دانشجویی فعلی که در دانشگاه ها برگزار می شود تا چه اندازه موفق بوده؟
حجت الاسلام و المسلمین پارسا: یک کارهایی شد اما خیلی ظاهری بود. نمی خواهیم زحمات آن عزیزان را زیر سئوال ببریم اما کارها خیلی سطحی بود. ما حتی می بینیم که افراد می روند عروسی می کنند بعد می آیند اینجا برای گرفنن یک سکه. یعنی کار، بیشتر یک حالت نمایشی داشت. ما باید کارها را زیربنایی بکنیم. یک همایش و یک برنامه و امثالهم این ها درد را دوا نمی کند. در ظاهر ماندیم.
«خبرگزاری دانشجو»- به نظرتان ازدواجی که بر پایه دوستی های دانشگاهی شکل بگیرد می تواند موفق بشود؟
حجت الاسلام و المسلمین پارسا: نه. می دانید چرا؟ چون از حیطه خانواده خارج شده. آمار ها هم این را نشان می دهد. حالا ممکن است یک درصدی موفق بشود اما در کل وقتی از خانواده ها خارج بشویم قطعا موفق نخواهیم بود.
ببینید صرف یک احساس، یک نگاه، یک احساس نمی تواند دلیل بشوند. بارها شده که دختر ها و پسر ها پیش من آمدند و می گویند اشتباه کردیم و هزار و یک مشکل برای خودمان و خانواده مان ایجاد کردیم.
در واقع همان راه سنتی را توصیه می کنیم که تحت نظارت بزرگتر ها بود و منطبق بر نگاه دینی است.
البته نمی خواهم بگویم فقط جوان ها. باید نظر هر دو، یعنی هم جوان ها و هم خانواده ها موثر باشد. این ها باید به یک هدف نهایی برسند تا بتوانند یک خروجی خوبی داشته باشد.
«خبرگزاری دانشجو»- اما استاد واقعیت این است که بعضی خانواده ها در هر صورت مخالفت می کنند. یعنی بهانه هایی مثل مشکلات اقتصادی و شغل و سربازی و سرمایه و... این ها همیشه هست و همه خانواده ها هم می توانند این ها را بهانه کنند. خب این جور مشکل ها که همیشه هست. پس جوان چه کار کند؟
حجت الاسلام و المسلمین پارسا: باید با خانواده ها صحبت کرد. یعنی نباید کار را به اختلاف و دعوا و... کشاند. خدا منطق و استدلال و صحبت را برای همین به ما داده. باید راه های مختلف را این قدر آزمایش بکنیم که به نتیجه برسیم. بالاخره جوانی که با یک جوان هم کفو خودش قصد ازدواج دارد باید با خانواده اش صحبت بکند، اگر نشد یکی از بزرگتر های فامیل را واسطه کند. اگر نشد یکی از معتمدین محل مثل روحانی محل و.... . زود عصبانی نشویم، زود تصمیم نگیریم. با متانت، با صبوری باید این راه ها را آزمایش کنیم.
نهایتش باید دید اگر خانواده برهانی دارد، دلیلی دارد برای این مخالفت این دلیل را توجه بکنیم. اما اگر هیچ دلیل موجهی برای این کارشان نبود می توان رجوع کرد به یک مرجع قانونی و اگر اقدام هم کرد هیچ اشکال شرعی ندارد. البته ممکن است پیامدهایی را داشته باشد. بالاخره وقتی پدر و مادر راضی نباشند نمی شود زندگی آرام و خوبی را داشت.
یعنی بالاخره باید این رضایت را یک جوری کسب کرده، پدر و مادر هم که سنگ نیستند که. بالاخره با روش مدبرانه می توان رضایت شان را کسب کرد. ببینید همین مسئله صحبت کردن در 99 درصد مواقع نتیجه می دهد و مشکل را حل می کند. اصل مطلب این است که احساس نیاز واقعی برای جوان شکل بگیرد. مثلا وقتی یک آدمی تشنه باشد و به آب نیاز داشته باشد، هر طوری که شده تمام توانش را می گذارد تا خودش را به چشمه می رساندو سیراب می شود. جوان هم اگر واقعا احساس نیاز کند تلاش می کند. به نتیجه می رسد. مشکل اینجاست که خیلی از جوان ها هنوز احساس نیاز واقعی نمی کنند تا تمام تلاش شان را بکنند. خیلی ها هنوز احساس تشنگی نکرده اند...