امان از «کامی» و «الی»های دبیرستان که به دانشگاه می‌آیند!
خانوم ببخشید! جزوه تونو میدید؟!-7
جمع های سه، چهار نفره مختلط کل بوفه را با خنده و سروصدا می گذارند روی سرشان؛ هم دیگر را به اسم کوچک صدا می زنند...
تعداد نظرات: ۱۸
امير
-
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۹
با بعضي از قسمت هاي مقاله شما موافقم ، ولي واقعا مشکلات فرهنگي جامعه و حکومت ما رو اصلا در اين مسئله دخيل نميدوني ؟ قبول دارم که مشکلات فرهنگي ريشه درخانواده ها داره ولي به نظر شما خانواده و پدر و مادر و فرزند در بستر جامعه شکل نميگيرند ؟ من نميگم ماهواره و تهاجم فرهنگي و ... ولي شما الان هر سريالي رو که توي تلوزيون جمهوري " اسلامي " ايران هم ببيني ، يکي بايد هميشه تو فيلم عاشق يه خانوم خوشگله ديگه باشه !
واقعا نميدونم چطور اين مسائل بزرگ براي شما چيزي به حساب نيومده که بخوايد در مقالتون بنويسيد مشکل بزرگتر از برخورد هاي حکومتي ما هست! (ادامه توي کامت بعديم)
امير
-
۰۹:۳۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۹
توي بقيه کشور ها ( نميگم اروپايي ) مثلا ژاپن ! بودايي ها که بعضي به بي خدايي محکومشون ميکنن از تو مهد کودک مختلط هستن تا فارق التحصيلي و آب از آب هم تکون نميخوره . چرا اين نظريه روانشناسي رو قبول نميکنيد که وقتي که يه عروسک رو هي از پشت شيشه نشون يه بچه بدي و نذاري اونو لمس کنه و باهاش بازي کنه ، بعد از يه مدتي از اون کينه به دل ميگيره و وقتي عروسک رو بهش بدي ديگه دير شده و اون عروسک رو تيکه پاره ميکنه :) ؟
فرشاد
-
۱۲:۵۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۹
بابا اين مقاله ها از شما بعيده بخدااااااا دست برداريد
دانشجو ي در حال تامل!
-
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۹
البته به جو کلاس هم خيلي بستگي داره.يه چيزايي شايد تو کلاس ما مثلا عرف نباشه اما تو يه دانشگاه و کلاس ديگه معمولي باشه.
که صد البته اين جو هم خود بچه ها ايجاد مي کنن...
ابوالفضل
-
۱۸:۰۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۹
حيفه وقتي که براي خوندن اين متن کردم...
سعيده
-
۱۸:۲۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۹
لطفا از اسامي که ما را به ياد اولياء الله مي اندازد در متون طنز استفاده نکنيد.اين همه اسم!چرا کليد مي کنيد روي اين اسامي؟؟؟
عليرضا
-
۲۱:۰۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۹
مسخره کردن روستانشينان يا هرکس ديگر کار شرعي است؟ شما با نامشروع ميخوايد يک نامشروع رو از بين ببريد؟!
فاطمه
-
۲۲:۱۹ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۹
آن دسته از صفدرقلي ها و صفوراهايي که از جادوغ آباد سفلي به تهران مي آيند و امان از جوگيري هاي شان! منظورت شهرستانيه ديگه. توهين نکنيد.
بدون نام
-
۲۳:۳۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۹
کلاً موافقم. خيلي خوب نگاشته شده
jvd
-
۰۹:۴۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۰
کلا موافق نيستم با اينجور روابط(البته قسمت بوفش)
يني با افراطش...
اما دوست عزيز من...
اونايي که از همون روستا ميان بعضي وقتا خيلي از من و توئه پايتخت نشين و کلانشهر نشين با عفت ترن...
همه چيز نسبيه ، خوبه ياد بگيريم وقتي مينويسيم شريف بنويسيم
بدون نام
-
۱۰:۳۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۰
با سلام
بعنوان کسي که اين مرحله را چندين سال پيش طي کرده است مي خواستم عرض کنم يکي از دلايل وجود چنين پديده اي محدوديتهاي زياد اجتماعي قبل از ورود به دانشگاه وآزاديهاي زيادي که در دانشگاههاست مي باشد.
فرد تا قبل از ورود به دانشگاه از کلاس اول ابتدائي تا زمان اخذ ديپلم که ممکن است هنوز هم به بلوغ جنسي نرسيده باشد شديدا از جنس مخالف جدا سازي مي گردد اما در سني که در اوج بلوغ ونياز جنسي است وارد محيطي مي گردد که آزادانه خيلي از کارهائي که دلش مي خواهد انجام مي دهد .حال اگر اين فرد داراي تربيت خانوادگي درستي نباشد بلافاصله هم خود خراب مي شود هم اطرافيانش را به فساد مي کشد
سلام
-
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
دختر و پسر هميشه بايد از هم جدا باشند مگر در مواقع لزوم و آن هم با محدوديت...
ياعلي
رفيق
-
۱۸:۳۸ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۰
خوب نوشته بوديد
ولي چطور ميشه بعضي از رفتار هاي تربيتي اشتباه خانواده هارو درست کرد؟؟؟
توشه
-
۰۷:۰۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
با بند بند متنتون موافقم بجز اون قسمت جادوغ آباد؛ خودم بشخصه هر چي روستايي ديدم که وارد دانشگاه شدن همه افراد با حيايي بودن؛ چون تو روستاها هنوز آداب و رسوم زنده ست
سلام
-
۱۴:۱۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
البته فکر کنم نظر نويسنده متن همه روستايي ها نبود، فقط خواسته بود بگه که از همه جورش هست؛
ببله من روستايي ديدم که خيلي معتقده و روستايي هم ديدم که خيلي بي بندو باره...
amir
-
۰۸:۴۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۳
برادر ايشون اسم از روستا زدن چون منظورشون دوري از محيط خانواده بوده و قيد و بندي تقريبا ندارن و استثنا هم هست ديگه.....
احمد
-
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
دقيقا درسته
شهرستاني
-
۰۱:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۴
طوري ميگي تهران انگار نيويورکه. بدون اگه جادوغ اباد سفلي نبود الان تهرانم در کار نبود.افتاد.
ارسال نظرات
آخرین اخبار