گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»- سمانه حسینی؛ تشدید و افزایش حضور اجتماعی زنان در جامعه فواید بسیاری دارد که از جمله آنها اطلاع و آگاهی یافتن زنان از حقوق فردی و اجتماعی است. اما نباید نادیده انگاشت که این رویه مضراتی دارد که میتواند افزایش توقعات زنان را در بحثهای اقتصادی خانواده منجر شود. آمارهای حوادث گویای این مسئله است که در اکثر حوادث منجر به قتلها و اختلافات خانوادگی، طلاق و یا مشکلاتی از این قبیل، توقعات مالی علت بروز حوادث میشوند. اما به اعتقاد بسیاری از مشاوران خانواده، تاثیر افکار عمومی، هم سن و سالان و جامعه در خصوص مشارکت اجتماعی و یا اقتصادی زنان در خانواده و اجتماع، باعث میشود تا زنان یا به اشتغال روی آورند یا برای ارضای نیاز ذهنی متاثر از جامعه، تغییراتی را در ساختار خانواده ایجاد کنند که در هر صورت میتواند آسیبهای جدی به بنیاد خانواده وارد کند.
در جامعه کنونی که تقریبا به طور دائم در حال گذار از مراحل مختلف رشد اجتماعی است، آسیبهای اشتغال بانوان بیشتر نمود خواهد داشت، مثل این مسئله که امروز سطح نیاز سواد و تحصیلات دختران نسبت به پسران بیشتر شده است و به اعتقاد فعالان ازدواج این مسئله میتواند باعث کاهش فرصتهای ازدواج مناسب برای دختران باشد.
امروز بیش از 60 درصد پذیرفته شدگان دانشگاهها در سال دختران و زنان هستند و به تناسب آن جمعیت زنان شاغل به شدت و بسیار پرشتاب افزایش یافته است. طبق مطالعات انجام شده بین سطح تحصیلات زنان و میزان تمایل آنها به اشتغال رابطه معنیداری وجود دارد؛ به طوری که هرچه نیازهای مالی خانواده بیشتر باشد به همان میزان تمایل زنان به اشتغال بیشتر میشود. از سوی دیگر هر چه برخورداری از استقلال مالی برای زنان اهمیت بیشتری داشته باشد، تمایل آنها به اشتغال بیشتر است. تمایل به اشتغال در زنانی که علاقه به برخورداری از وجهه اجتماعی نیز دارند، بیشتر میشود. این موضوع در روابط اجتماعی نیز صدق میکند به طوری که هر اندازه افزایش روابط اجتماعی برای زنان مهمتر باشد، تمایل آنها به داشتن شغل بیشتر خواهد شد.
طبق آمار ارائه شده، بیکاری در زنان با تحصیلات دانشگاهی بالا افزایش قابل توجهی داشته است. به طوری که میتوان گفت افراد با تحصیلات بالاتر بیکار و زنان بدون تحصیلات دانشگاهی بیشتر جذب بازار کار میشوند؛ اما این نوع اشتغال که بیشتر در مشاغل خدماتی اتفاق خواهد افتاد. به طوری که حجم بیش از حد زنان جویای کار، سبب میشود که آنان برای بدست آوردن شغلی مناسب حاضر باشند در مشاغل مساوی با مردان دستمزد کمتری دریافت کنند و امکانات رفاهی کمتری نیز طلب کنند؛ که این معضل آسیبهای جدی و خطرناکی را برای زنان به دنبال خواهد داشت.
محمد مهدی رضازاده، مدیر اسبق سامانه آموزش مجازی ازدواج جوانان، در خصوص عمدهترین آسیبهایی که اشتغال زنان به خانواده میرساند، میگوید: مهمترین آسیب این است که زن به نقشهای اصلیاش به عنوان مادر و همسر نمیرسد. اشتغال بانوان به شکل امروزیاش، با شرایط فعلی کشور و جامعه ما، در این حد افراطی، مثل ترک واجب و پرداخت به مستحبات است.
وی با عنوان این مطلب، میافزاید: سطح رفاه در خانوادهها افزایش داشته که به مراتب کیفیت تربیت خانوادهها را کاهش داده است. این سودش بیشتر است یا ضررش؟! شما سطح مشارکت اجتماعی بانوان را افزایش دادهاید، بعدش کیفیت سرمایه نیروی انسانی را به شدت کاهش دادهاید، سود این در کجاست؟! شما آمدهاید محور نظام خانواده را گرفتهاید یا لااقل نقش را کم رنگ کردهاید آنهم در جامعهای که استوار است به خانواده، این سودش در کجاست؟!
وی با اشاره به تاکید جامعه و اسلام بر حضور زنان در جامعه تصریح میکند: البته مشارکت اجتماعی بانوان از اصول لاینفک دین، نظام سیاسی و نظام اجتماعی ما است اما این شکل امروزیش را هیچ عالمی و آدم منصفی نمیپذیرد.
با این حال به نظر میرسد ایجاد یا حفظ استقلال مالی از عمدهترین علتهای اشتغال زنان محسوب میشود. پریسا اصحابی، کارشناس ارشد رشته برق در خصوص انگیزه فعالیت در خارج از خانه میگوید: «من چند سال درس خواندهام، بهترین دانشگاه و با بالاترین معدل و اینکه حالا نقش یک خانم خانه دار را داشته باشم ارضایم نمیکند. باید نتیجه تحصیلم را میدیدم.» وی که معتقد است اشتغال زن منجر به پیشرفت زنان در جامعه و پیشرفت جایگاه اجتماعیشان میشود، میافزاید: «زن بودن فقط و فقط خانه داری نیست. فعالیت خانمها در بیرون از منزل راه پیشرفت اجتماعی آنهاست.»
وی که متاهل است و روزانه بین 8 تا 9 ساعت را در خارج از خانه سپری میکند، اشتغالش را مغایر با وظایف خانه داریاش نمیداند و میگوید: «در زندگی مشترک همه چیز مشترک است، حتی کارهای خانه. با اینکه زمان کمی در منزل هستم اما هیچ ضربهای به زندگی مشترکمان وارد نمیشود».
اصحابی علت اصلی اشتغالش را استقلال مالی میداند و معتقد است:«زن باید در جامعه کنونی ما استقلال مالی داشته باشد. وقتی هزینه زندگی بالاست و درآمد ماهانه فقط میتواند کمک برای مایحتاج ضروری روزمره باشد، چه طور میتوان به ایده آلها رسید. شما فرض کنید مرد برای خودش کار کند و در بهترین شرایط فقط خرج خوراک و مسکن را بدهد، آنوقت زن تنها خانه داری کند و هیچ هزینهای هم برای پس انداز خودش نداشته باشد. مگر میشود؟ ».
به اعتقاد کارشناسان،«استقلال مالی» برای خانمها معانی بسیار زیادی دارد. از آنجایی که سن ازدواج هر روز بالاتر میرود، برخی از خانمها که پیش از تشکیل زندگی مشترک کار میکنند و از عهده خرج و مخارج زندگی خود بر میآیند، ترجیح میدهند که پس از ازدواج نیز از نظر مالی شرایط گذشته را حفظ کنند. اما برخی دیگر هم با بالا رفتن میزان طلاق، به فکر بعد از ازدواج هستند. این دسته از خانمها به این فکر میکنند که اگر زمانی مجبور به زندگی مستقل و مجردی شدند، باید یک پشتوانه مالی محکم داشته باشند تا از پس خرج و مخارج زندگی خود برآیند. اما باید توجه داشت که بر طبق آمار، استاندارد زندگی زنها پس از طلاق تا 27% کاهش پیدا میکند. این امر در حالی است که استاندارد زندگی مردها پس از طلاق 10% افزایش پیدا میکند.
از سوی دیگر زهرا علیزاده، دانشجوی رشته حسابداری که 23 سال دارد، مقایسه خود با هم سن و سالهایش را عمدهترین علت کار کردن در بیرون از خانه میداند و میگوید: همه هم سن و سالهایم درآمد دارند و کار میکنند. دوست داشتم مثل آنها سرکار بروم و درآمد ماهانه داشته باشم. وی که در یک شرکت خصوصی کار میکند، معتقد است: من به دانشگاه علاقهای نداشتم و فقط به خاطر کار دانشگاه رفتم. و با اینکه میگویند زن نباید دانشگاه برود و کار کند، کاملا مخالفم. من نمیتوانم در این سن از پدر و مادر پول توی جیبی بگیرم و این مبلغ کفاف هزینههای مرا نمیدهد.
همچنین اشتغال زنان و دختران بیشتر از آنکه به نیاز یا استقلال مالی وابسته باشد، تحت تاثیر نگاهی است که جامعه به دختران و زنان دارد. توران شاهواری، خانم خانه دار 55 ساله است که میگوید در دوران جوانی شاغل بوده است و بعد از بچه دار شدن به اجبار خانواده خانه داری را انتخاب کرده است. وی که معتقد است که زن باید در کنار استقلال مالی، از نظر اجتماعی دیده شود، میگوید: زن در جامعه ما هیچ محدودیتی برای کار کردن ندارد. در عین حال که میتوانستم از عهده کارهای خانه هم بر آیم، اما خانواده اجازه نمیدادند. او همچنین می گوید: خوشبختانه نگاه عمومی به اشتغال زنان خوب است اما باز هم نمیتوان گفت که همه زنان میتوانند در جامعه حضور داشته باشند. از طرفی باید نگاه ابزاری به زنها اصلاح شود؛ مثلا در حال حاضر بیشتر زنها یا منشی هستند یا فروشنده. این به یک زن آسیب میرساند.
2/16 درصد زنان بیشتر از ساعت کار معمول در سال 91 کار کردهاند
از سوی دیگر بر اساس گزارش مرکز آمار، بررسی سهم شاغلین 15 ساله و بیشتر با ساعت کار معمول 49 ساعت و بیشتر در سال 91 نشان میدهد، 6/40 درصد شاغلین به طور معمول بیش از 49 ساعت در هفته کار میکنند. این شاخص نشان میدهد در کشور سهم زیادی از شاغلین بیشتر از استاندارد کار میکنند که در این بررسی آمده است 2/16 درصد زنان بیشتر از ساعت کار معمول در سال 91 کار کردهاند. نباید این موضوع را هم فراموش کرد که شاید تقاضای اجتماع علت عمومی ایجاد تفکر امروزی در اشتغال زنان بوده است. به اصطلاح اگر تقاضایی برای جذب زنان در شغلهای مردانه امروز ما با ساعاتی بیش از ساعات معمول نبود، وضعیت اشتغال برای زنان تفاوتهایی داشت.
فرسودگی ناشی از بالا رفتن فشار عصبی به دلیل افزایش مسئولیتها، مدیریت همزمان کار بیرون و مسئولیت خانه داری، کاهش زمان استراحت، دیدارهای خانوادگی و بودن در کنار اعضای خانواده بخصوص همسر و فرزندان از آسیبهای اشتغال زنان عنوان میشود. به اعتقاد کارشناسان آسیب دیدن فرزندان و احساس گناه مادران به هنگام ترک فرزندان خردسال و واگذاری آنها به دیگران، تقویت رفتارهای مردانه، شکل گیری روحیه خشک و حسابگرانه بخصوص درصورت اشتغال در کارهای صرفا اقتصادی، استقلال مالی و احساس نیاز نداشتن به همسر، که موجب تضعیف اقتدار شوهران میشود، از مهمترین آسیبهای اجتماعی و روحی زنان شاغل محسوب میشود که ممکن است در دراز مدت آثار مخربی را در زندگی مشترک به بارآورد.
منبع: هفته نامه چی چست استان آذربایجان غربی
به اسم گسترش مشارکت هاي اجتماعي زنان و استقلال مالي و .... يه مشت شعارهاي قلمبه و سلمبه پاي زنان به عرصه هايي باز شده که به هيچ وجه در شان زن نيست. اين خود بزرگترين ظلم به زن هستش که در طول تاريخ اتفاق افتاده چون با فريب همراهه.
يادمون باشه زن مربي نسل آينده است. چرا اين نقش رو در سطح "خانه داري" محدود مي کنيد. هرکس در جامعه نقشي داره که بايد ايفا کنه. قرار نيست که يک خانم در نقش يه مرد ظاهر بشه. اين يه اشتباه استراتژيکه!
به عنوان يک خانم شاغل (البته مجرد) به عينه شاهد بروز اين آسيب ها در بين همکاران خانم متاهل هستم که خيلي باعث تاسفم ميشه.
زماني من هم به همون تعصب خانم پريسا اصحابي صحبت مي کردم اما بعد گذشت 10 سال سابقه کاري، متوجه اشتباهم شدم.