گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»- زهرا مهاجری؛ با صنعتی شدن و پیشرفت جوامع، حضور و مشارکت زنان در محیطهای کار بیرون از خانه و قرار گرفتنشان در کنار مردان و حتی مشغول شدن به مشاغل مردانه، افزایش چشمگیری داشته است. این اتفاق، پیامدهای مثبت و منفی به دنبال داشته و گاهی پرداختن به آن دستاویزی برای بهره برداری گروههای خاص مثل فمینیستها شده است. در اسلام و حتی فرهنگ ایرانی خودمان، بزرگترین نقشی که برای زن در نظر گرفته شده، نقش مادری است. گروهی معتقدند اشتغال زنان، باعث فراموش شدن این نقش یا پایین آمدن کیفیت فرزندداری و تربیت فرزند شده است. برای روشنتر شدنِ اینکه اشتغال، چه تاثیراتی بر تربیت فرزندان میگذارد، پای صحبت دکتر نفیسه فیاض بخش، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل تربیتی نشستیم. نفیسه فیاض بخش، دکترای فلسفه و کلام اسلامی دارد و در مقطع کارشناسی ارشد در دو رشتهٔ حقوق خصوصی و فلسفه و حکمت اسلامی تحصیل کرده است.
این استاد دانشگاه در دورههای چهارم و پنجم و هفتم، نمایندهٔ مردم در مجلس اسلامی بوده است و از او مقالات درج شدهٔ زیادی در آی اس آی و چند جلد کتاب در زمینههای مختلف منتشر شده است.
• آیا میتوان به طور کلی، اشتغال زنان را زیر سئوال برد و مشغول بودنشان به شغلی را برای خانه و خانواده منفی دانست؟
در ابتدا باید شغل را معنا کرد. با معنا کردن شغل پاسخ خیلی سئوالات روشن میشود؛ سئوالی که مطرح است این است که آیا ما یک زن خانه دار را زن بیکار میدانیم؟ زنی که در حال تحصیل علم است را بیکار میدانیم؟ زنی که فقط شغل در خارج از خانه دارد را شاغل میدانیم؟ من مشتاقم در مجلات اقتصاد جهانی ببینیم شغل به چه معناست. تا آنجایی که در خاطر بنده هست و خود این تعریف را میپسندم این است که ما شغل را فعالیت و تلاشی بدانیم که تولیدی باشد یا به نحوی در تولید ناخالص داخلی کشور دخیل باشد؛ اگر با این نگاه به شغل بنگریم پس خانمی که در تولید برنج نقش دارد، خانمی که در صنایع دستی فعالیت میکند، خانمی که در تولید زعفران نقش دارد و... یک زن شاغل است و شغل او بسیار ارزنده است.
بنابراین کلیهٔ تلاشهای هر انسانی که در کلان کشور به تولید ناخالص کشور اضافه میکند به عنوان شغل محسوب میشود؛ شاید خانم خانه داری که صرفه جویی میکند، از دور ریختن پرهیز میکند، از مصرف درست و صحیح و به جا دفاع میکند و خود در این مسیر تلاش میکند، نیز به عنوان زن شاغل محسوب شود.
• این طور که من متوجه شدم، میخواهید بگویید داشتن شغل فقط بیرون رفتن از خانه و اشتغال به کارهای بیرون نیست، درست است؟
بله. وقتی نگاه ما به شغل به شکلی که قبلا عرض کردم باشد، این دیگر تفنن و سرگرمی نیست بلکه وظیفه است؛ هر کسی باید به نحوی در تولید ناخالص داخلی کشور خود موثر باشد؛ که میتواند با کشاورزی، صنایع دستی، پروژههای علمی و... باشد. تولید ناخالص داخلی گاهی در ظاهر مادی است، همانند تولیدات کشاورزی و صنایع دستی و گاهی کارهای معنوی است و در هر صورت در افزایش تولید ناخالص کشور نقش دارد. متاسفانه شغل را کاری میدانند که طرف کفش پای خود کند و از خانه بیرون رود و غیر از این را شاغل نمیدانند.
وقتی تعریف ما از اشتغال این باشد که شغل یک تفنن نیست و وظیفه است و معنای اشتغال برای ما تنها از خانه بیرون زدن نباشد، قطعا باید مدیریت شود، وقتی نگاه فرد این گونه باشد که به نفع کشور خود کار مفیدی انجام میدهد و خودش احساس مثبتی داشته باشد، قطعا مدیریت درستی بر روی فرزندان خود خواهد داشت. زن وظیفه مادری خود را قربانی شغل خود نمیکند و این مسئله بسیار حائز اهمیت است؛ افرادی هستند که به خاطر اشتغال اصلا فرزنددار نمیشوند؛ من خودم چهار فرزند دارم، چه در دورانی که در مجلس نماینده بودم و چه در دورانی که برای مقطع دکتری درس میخواندم، با زمان فرزند داشتن من مقارن بود.
• پس شما از آن دسته افرادی هستید که اشتغال بانوان را مانع رسیدگی به خانواده نمیدانید و تاثیرات منفی آن را نفی میکنید؟
نفی نمیکنم. بلکه معتقدم با مدیریت صحیح تمام این مسائل هماهنگ میشود. وقتی مادر دقت لازم را داشته باشد در اینکه تربیت فرزند نباید قربانی شود، همان قدر که در تربیت جسمانی فرزند خود دقت دارد تا فرزند بیمار نشود و به خوبی تربیت شود، از این بیشتر در تربیت روحی و معنوی فرزند خود هم دقت داشته باشد مطمئنا مشکلی ایجاد نخواهد شد؛ مهم دقت مادر است. حال اگر مادر دقت لازم را نداشته باشد حتی اگر خانه دار باشد یا خانمی که ظاهرا اشتغال ندارد، فرزندش به خوبی تربیت نخواهد شد؛ تمام حرف من این است که اشتغال، به این معنا که در تولید کشور نقش داشته باشد و با دقت مادر در تربیت فرزند ممزوج شود، هیچ ضرری به تربیت فرزند نخواهد زد؛ چرا که این مادر تربیت فرزند خود را قربانی نمیکند و از اطلاعات و توانمندیهایی که دارد استفاده میکند و در نتیجه فرزند او به خوبی تربیت میشود.
• با مأموریت های شغلی و سفرهای کاری، که طبیعی است منجر به عدم حضور مادر خانواده در خانه و کنار فرزندان می شود، چه باید کرد؟ اصلاً موافق اید؟
وقتی اشکال تربیت بد را میبینیم در مییابیم دغدغهٔ تربیت فرزند در مادر وجود ندارد؛ اگر مادر دغدغهٔ تربیت فرزند داشته باشد حتی با وجود سفرهای خارج از کشور، مدیریت خود را انجام داده است؛ البته من با ماموریت خارج از کشور و کار طولانی بیرون از منزل موافق نیستم؛ بالاخره در طول عمر، یا در طول سال برای یک زن شاید اتفاق بیفتد که در یک زمان محدود مشغول کار سنگینی باشد که مدتی در منزل نباشد، اگر دغدغهٔ تربیت فرزند خود را داشته باشد فرزند واکسینه خواهد شد. به عبارتی شرایطی بیاختیار از سوی مادر اتفاق میافتد که فرزندان به خوبی تربیت میشوند.
• بنابراین اشتغال زنان تاثیر و پیامد منفی را بر تربیت فرزندان ندارد بلکه عدم دغدغهمندی منجر به تربیت ناصحیح فرزند میشود؛ این درست. اما در حال حاضر ما در جامعهمان با یکسری مشکلات مواجه هستیم که برخی معتقدند یکی از عوامل بزرگ تاثیرگذار، بیرون بودن زن از خانه است. این حرف را تا چه حد قبول دارید؟
برخی میگویند اشتغال زنان به معنای حضور خارج از منزل زنان است، پس سئوال شما این گونه میشود که آیا حضور خارج از منزل زنان به هر دلیلی نه فقط برای اشتغال، تاثیر منفی بر تربیت فرزند دارد؟ این امر واضح است که مادری که در خانه باشد نظارت مستقیم بیشتری دارد، ولی من باز بر مسئله دغدغهمندی تاکید میکنم؛ مادری که در خانه باشد اما دغدغهٔ تربیت فرزند خود را نداشته باشد، بازی کامپیوتری برای فرزند خود میگذارد تا صبح تا شب فرزند او با این بازیها مشغول باشد؛ چرا که مادر یا میخواهد با تلفن صحبت کند یا به گونهٔ دیگر خود را مشغول کند؛ این مادر دغدغهٔ تربیت فرزند خود را ندارد. تاکید من بر این است که حضور تنها حضور فیزیکی نیست، اگر آن دغدغهمندی باشد، مادر با بستر سازی که قبلا برای فرزند خود انجام داده است در جهت تربیت فرزند خود تلاش میکند، به طور مثال برنامه بسیار مفیدی در کامپیوتر خانه نصب کرده است تا فرزند در نبود او با این برنامه سرگرم باشد، چند فیلم بدون مشکل و آموزنده تهیه کرده است، برنامهٔ دقیق هم برای زمانهایی که در خانه حضور ندارد میریزد، برنامه نظارتی دقیقی به صورت مستقیم و غیر مستقیم هم دارد که فرزند تخطی نکند.
• یعنی به نوعی کیفیت حضور مهم است و نه صرفاً زیاد حضور داشتن و بودن؟
آن چیزی که فرزند را تربیت میکند حضور فیزیکی مادر به تنهایی نیست؛ حضور فیزیکی مادر بسیار عالی است؛ بچه ای که مادر خود را کنار خود احساس میکند آرامش دارد حتی اگر مادر بد باشد یا سرگرم کار دیگری باشد یا دل مادر در خانه نباشد و این حضور حضوری باشد که ما به آن انتقاد داریم؛ حضور فیزیکی اکثر مادران این گونه است و این قابل انکار نیست. آن چیزی که فرزند را تربیت میکند دغدغهمندی مادر است. حضور فیزیکی مادر برای فرزند آرامش بخش است، اما علت تامه برای تربیت فرزند نیست؛ چرا که مادرانی بودند که حضور فیزیکی صد در صد داشتند ولی فرزندان آنها به خوبی تربیت نشدند. اگر مادر بتواند مدیریت درستی برای حضور خارج از منزل به هر دلیلی داشته باشد، به تربیت فرزند خللی وارد نخواهد شد ضمن اینکه بنده به شخصه با کار طولانی و فراوان خارج از منزل مادر اصلا موافق نیستم.
مادری که دغدغهمند بوده و تمام شرایط خوب را دارا باشد برایش حضور طولانی به طور مثال ماموریت طولانی، خارج از منزل خوب نیست؛ چنین حضور طولانی خارج از منزل یک بار در سال یا در چند سال مشکلی ایجاد نمیکند، ولیکن حضور طولانی خارج از منزل برای مادری که فرزند شیرخوار یا فرزند در سن بلوغ دارد، به صورت طولانی و دائم طوری که فرزندان به نبود مادر عادت کنند، در طولانی مدت اثرات سوء دارد.
منبع: هفته نامه چی چست استان آذربایجان غربی
در دين اسلام گفته حکومت اسلامي موظف به تامين نيازهاي زنان و دختران بي سرپرست بد سرپرست هستش
ايا امروز اين اتفاق مي افته
چقدر زن بي سرپرست داريم
اصلا اين حکومت و ملاها ي تو حوزه که دم از خانه نشيني زنان مي زنن خبر دارن
چقدر دختر داريم که در شرايط بيار فجيع اقتصادي زندگي ميکنه که بعضا مجبور ميشن خود فروشي کنن تا شب گشنه نمونن
همين ملاها ي حوزه خبر دارن ؟
چقدر از زنان بيوه مجبورن به خطر گذران امور زندگي برن صيغه بشن و شخصيت اجتماعيشان از بين بره
و يا مجبور ميشن زن دوم يه پيرمرد يا يه مرد هوس باز بشن
همين اخوندهاي حوزه خبر دارن ؟
شما که دلت ميسوزه بيا به دخترها و خانمها تضمين بده که در باره اينده جاي هيچ نگراني نيست بشينين توخونه
رطب خورده منع رطب کي کند؟!!!
به نظر اين مصاحبه 13 همين بسته از اين کار بوده
با تشکر