گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ حجتالاسلام محمدعلی جاودان از اساتید برجسته اخلاق هستند که در طی دوران زندگی و تحصیل حوزویشان از محضر اساتید برجستهای از جمله آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی، آیتالله خوانساری، آیتالله حقشناس و علامه عسکری بهرهمند شده اند.
به اندازه خودت کار کن
در آیه 42 سوره مبارکه اعراف می فرماید: «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ» کسانی که ایمان دارند و عمل صالح کرده اند؛ یک کوشش عمری برای درستی و راستی؛ باور کنید می ارزد که انسان یک کوشش عمری برای درستی و راستی داشته باشد.
وسط این می فرمایند: «لَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا» من که نمی گویم شما به اندازه سلمان کار کن؛ به اندازه خودت کار کن؛ اگر شما به اندازه توانایی خودت کار کنی، توانایی ات افزوده می شود؛ خصوصیتش این است؛ اگر شما ریاضیات کار کنی، سطح فهم ریاضی ات بالا می رود.
انسان می تواند تا بی نهایت کار کند و بالا برود
اگر انسان در عمل کار کند، هیچ حدی ندارد؛ انسان می تواند تا بی نهایت کار کند و بالا برود؛ آنها یاران بهشت هستند؛ در آیه بعد می فرماید: «وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ» غل و غش موجود در سینه آنها را خیلی قبل ترها در آورده ایم که می شود الان به بهشت بروند؛ سینه من که پر از غل و غش است، اصلا جای بهشت نیست.
جز پاک را به بهشت راه نمی دهند؛ پاک یعنی چه؟ یعنی در سینه اش غل و غش نباشد؛ آن قبل چه زمانی است؟ در آیه 141 سوره مبارکه آل عمران می فرماید: «وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا» خدای تبارک و تعالی مومنان را خالص می کند؛ دائما دارد یک کاری می کند که این خالص شود؛ به مقدار ایمانش.
پس اگر مومنی صد جور گرفتار است و صد جور بلا روی سرش است، دارند با او اینکار را می کنند؛ خالص را به آسمان می برند؛ اگر در دنیا همراهی کند، اگر خودش همراهی کند؛ سحر که بیدار می شوید، داری برای خالص شدن خودت کمک می کنی.
کسی که به مقصد رسیده می فهمد که همه کارها را خدا کرده است
می فرماید: «وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ» کسی که به مقصد رسیده می فهمد که همه کارها را خدا کرده است؛ خدا سحر مرا بیدار کرد؛ من خودم بیدار نشدم؛ اگر حال نماز داشتم، خدا آن حال را داد؛ اگر همت کردم و یک کار بزرگی کردم، خدا آن کار را کرد.
کسی که اینجا هرجا بخواهد و هرکار بخواهد را کنترل کند، آنجا به آزادی می رسد؛ ما چقدر می توانیم در اینجا آزاد باشیم؟ آزادی آنجا چگونه است؟ حد و مرز ندارد؛ در ادامه می فرماید: «لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ» آنجا هرچه پیغمبران گفته بودند را می یابد؛ خدا کند انسان اینجا بفهمد.
رنجی که انسان خودش انتخاب کند، یک به صد هزار حساب می شود
در آیه 45 و 46 سوره مبارکه حجر می فرماید: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ * ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِینَ» وقتی به بهشت می رسند به آنها به سلام گفته می شود که وارد بهشت بشوید؛ به سلامت کامل و بدون هیچ رنجی؛ شما در دنیا رنج هایتان را بردید؛ رنجی که انسان خودش انتخاب کند، یک به صد هزار حساب می شود.
راویتی از عبدالله بن رواحه فرمانده پیامبر(ص)
یک مردی از اصحاب رسول خدا بود که نامش عبدالله بن رواحه بود؛ جنگ موته رسول خدا سه فرمانده مشخص فرمود؛ جعفر، زید و بعد عبدالله؛ این عبارت را فرمودند که اگر جعفر کشته شد، زید فرمانده باشد و اگر زید کشته شد، عبدالله باشد.
وقتی عبدالله داشت می رفت، بچه کوچک پنج شش ساله اش همراه پدر روی زین اسب نشسته بود؛ می دید پدرش دارد به مسافرت می رود؛ بچه بی تابی می کرد و عبدالله هم داشت گریه می کرد؛ به او گفتند که اگر ناراحتی و می ترسی خب نرو؛ گفت من دارم گریه می کنم، از خدا درخواست می کنم که یک شمشیر بیاید و من را از وسط نصف کند.
جنگ با امپراطور روم بود؛ آنها با دویست هزار سرباز به جنگ آمده بودند؛ اینها سه هزار نفر بودند؛ دور هم نشسته بودند و مشورت می کردند؛ در چنین شرایطی اصلا جهاد واجب نیست؛ اگر لشکر دشمن از دو برابر بیشتر باشد، دیگر جهاد واجب نیست.
عبدالله در آن مجلس شورا گفت که ما هیچ وقت با تعداد پیروز نشده ایم؛ بنا شد که بجنگند؛ در مقابل صف بستند و اولین نفر که پرچم دار بود یعنی جعفر را تکه تکه کردند و می گویند هفتاد زخم برداشته بود؛ دست هایش قطع شد و به همین دلیل به او جعفر طیار گفتند.
همه کارهایی که ما می کنیم، اثر دارد اگر معتقد باشیم
پرچم افتاد و بعدی پرچم را برداشت؛ نفر بعدی که پرچم را برداشت هم شهید شد و بعد نوبت عبدالله شد؛ یک لحظه مکث کرد که برود یا نرود؛ اگر جهاد را رها می کرد و می رفت، گناه نکرده بود؛ پایش را روی همه دنیا و هوا و هوس های دنیایی گذاشت و رفت و شهید شد؛ پیامبر این را فرمود و بعد فرمود می بینم که اینها در بهشت هستند.
بر تخت های سلطنتی بهشتی شان نشسته اند و تخت عبدالله بن رواحه یک پایه ندارد؛ چرا یک پایه ندارد؟ یک لحظه مکث کرده بود؛ طبق آن نقل ثمره اش این است که تخت سلطنتی که بر آن نشسته یک پایه ندارد؛ همه کارهایی که ما می کنیم، اثر دارد؛ اگر معتقد باشیم.