به گزارش خبرنگار«خبرگزاری دانشجو» از مشهد، در متن نامه سرگشاده بسیج دانشجویی دانشگاه غیر انتفاعی خیام خطاب به ریاست این دانشگاه آمده است:
جناب آقای دکتر طیرانی؛
سلام علیکم
چندی قبل همان طور که در رسانهها اعلام شد عدهای از دانشجویان دغدغهمند و ارزش گرا اقدام به برگزاری تجمعی با موضوع اعتراض به سیاستهای فرهنگی مسئولین دانشگاه به ویژه مقوله عفاف و حجاب در مقابل درب دانشگاه کردند. در آن تجمع با صدور بیانیه و سردادن شعارهایی اعتراض خود را به گوش مسئولان رسانده و خواستار رسیدگی فوری به مسائل فرهنگی شدند.
مدتی بعد معاونت دانشجویی و فرهنگی همزمان با ارسال پیامکی مبنی بر استعفا خویش به تعدادی از دانشجویان، اقدام به انتشار مصاحبه ای از خود کرد.
این مصاحبه حاوی نکات قابل تامل و تذکری بود که پرداختن به چند مورد آن ضروری به نظر میآید:
1- پیام تجمع را درک نکردهاند: تجمع نمادین نبود؛ بلکه اعتراض به سیاستهای مسئولین دانشگاه بود
ایشان در معدود جملاتی که درباره تجمع بیان کرده اند، با تحریف ماجرا این تجمع را کاری نمادین جهت اعلام حضور نشان دادهاند، حال آنکه فضای تجمع، شعارهایی که آنجا سرداده شد و بیانیه پایانی، خود به صورت آشکار هدف و نیت تجمع را نشان میدهد و ما در تاکیدی مجدد خطاب به ایشان و سایر مسئولان میگوییم که این حرکت اعتراضی و مطالبه گرایانه خطاب مستقیمشان مسئولین دانشگاه بوده و این مطالبه هرگز در این نقطه به پایان نخواهد رسید و تا حصول حداکثری مطالبات به حق و قانونی دانشجویان دغدغه مند در عرصه فرهنگ، بخصوص حجاب و عفاف، با پیگیری جدی و عزمی راسخ این راه را ادامه خواهند داد و چنانچه تغییرات موثر و بنیادینی در حوزه تصمیم گیری و عملیاتی ایجاد نشود دانشجویان انقلابی این دانشگاه دست از مطالبه برنداشته و آنرا را در ابعادی گسترده تر و تازه تر پیگیری خواهند کرد.
2-مصاحبه سندی است بر صحت ادعا و اعتراض دانشجویان:
آنچه که به وضوح در این مصاحبه قابل مشاهده است آنست که معاونت فرهنگی و دانشجویی سعی کرده با ارائه گزارشی از فعالیتهای خود در چند سال گذشته اثبات کند که این معاونت به وظیفه خود عمل کرده است و توانسته آنچه تکلیفی است بر گردن ایشان را، به خوبی انجام دهد؛ اما سوالی که اینجا مطرح میشود این است که چرا با وجود این همه مواردی که ایشان مطرح کردهاند آنچه که باید در فضای دانشگاه شاهد باشیم، نیستیم؟ بله سوال این است که این همه هزینه ای که صرف این اقدامات شده است به چه نتیجه ای رسیده؟ چرا آنچه دیده میشود با آنچه توصیف میشود یکی نیست؟ آیا علت آن نیست که این هزینهها در مسایل و مشکلات اصلی فرهنگی دانشجویان خرج و یا حداقل اجرا نشده؟
مسئولان بدانند آنچه که مورد نقد است میزان و تعداد فعالیتهایی که کاربردی جز پرکردن گزارشات ندارد، نیست، آنچه مهم است و مدنظر، اثربخشی این فعالیتها است که آن هم اتفاق نمیافتد مگر با طرح و برنامهریزی مبتنی بر گزارههای دانشگاه اسلامی و اجرای صحیح آن، لیست این فعالیتها با یک دسته بندی مختصر، تاییدی است بر ادعای دانشجویان که مسیر حرکت فرهنگی دانشگاه سمت و سوی درستی ندارد و در جهت ترویج ارزش ها نیست و این نکته هم قابل ذکر است که اگر بخواهیم وارد جزئیات برنامه های ذکر شده شویم تفاوت قابل توجهی با آنچه در واقعیت رخ داده با انچه توصیف شده وجود دارد که قصد این نوشتار بر آن نیست و انشاالله در فرصتی مناسب به آنها پرداخته خواهد شد.
در یک نگاه کلی میتوان صحبتهای ایشان را در سه دسته اصلی ذیل تقسیم کرد:
الف)تشکیل کارگروه ها و نحوه فعالیت آنها
در باب تشکیل کارگروها اولین نکته ای که باید بدان توجه کرد آن است که معاونت فرهنگی- آموزشی امروز مسئولند و در مقام پاسخگویی، پس نباید با مواضعی حق به جانب گو در کسوت مطالبه گری بنشینند و این دانشجویانند که باید مطالبه نموده و مسئولان به آن ها پاسخ گو باشند. اینکه با سخنی کنایه آمیز از تشکیل کارگروه هایی صحبت کنند که فقط یک دانشجو برای حضور در این کارگروه ها ابراز علاقه نموده ،خود نشان دهنده چند نکته میباشد:
نخست آنکه با ایجاد کارگروه ضرب الاجلی، مقطعی و بی برنامه مشکلی حل نمیشود. به عنوان مثال ایجاد کارگروه نماز با وجود ستاد اقامه نماز چه ضرورتی می کند که البته این ستاد هم هنوز نتوانسته است جلسهای را با حضور رئیس ستاد اقامه نماز دانشگاه برگزار کند و حتی رئیس این ستاد حاضر به حضور در نماز جماعت دانشگاه هم نیز نمیباشد.
بهتر است بجای تشکیل کارگروه جدید به تقویت و برنامه ریزی ستاد ها، کارگروهها و تشکلهای موجود پرداخته شود.
دوماً تشکیل یک کارگروه نیاز به مقدماتی دارد و بدون رعایت این مقدمات و البته مهم تراز آن وجود یک دغدغه جدی، قطعاً این طور اتفاقات می افتد. سوال این است که آیا می شود باور کرد با وجود 5000 دانشجو در دانشگاه هیچ یک از آنها هیچ دغدغه و علاقه ای به نماز و دفاع مقدس ندارند! اشکال از جای دیگری می باشد.
بسیج دانشجویی هر ساله حدود 150 نفر را به اردوی راهیان نور می برد و مسلماً از سر دغدغه این افراد ثبت نام می کنند؛ آیا اشکال جای دیگری نیست.
اتفاقاً پیشنهاد تشکیل این کارگروه ها چند سال پیش توسط دانشجویان به ایشان ارائه شد؛ اما شاهد آن بودیم که این مسئول راه را به خطا رفته و به جای ایجاد کارگروه هایی با تشکیلات منسجم و استفاده از کارشناسان متخصص و خبره مربوط به هر موضوع، به چسباندن چند برگه کاغذ بر روی برد و یا سایت اکتفا کرده و در نتیجه آنچه تشکیل می شود کارگروه هایی است کاغذی، که فقط به درد ثبت گزارش کار می خورد.
اعلام شد که کارگروه عفاف و حجاب از مدت ها قبل تشکیل شده و در چند فاز در حال پیگیری است؛ اما خوب است بدانیم که در روز تجمع برگه ای از سوی معاونت فرهنگی پخش شد که در آن بیان شده بود به مناسبت ولادت امام حسن مجتبی (یعنی درست یک روز قبل از تجمع!) کارگروه عفاف و حجاب تشکیل می شود! بالاخره متوجه نشدیم تشکیل شده بود یا تشکیل می شود!
ب)فعالیت های دانشجویی و علمی:
نقدهایی که در این بخش از معاونت فرهنگی- دانشجویی وارد است به جرات می توان گفت کمتر از مسائل فرهنگی نیست. ایشان از تدوین طرح ساماندهی انجمن های علمی سخن می گویند و بعد به وظایفی که برای انجمن ها در نظر گرفته شده اشاره می کنند، حال آنکه همه می دانیم انجمن های علمی آیین نامه ها و اساسنامه ها مصوب و ابلاغی خود را دارند که از طرف وزارت علوم مشخص شده است؛ پس چه نیازی است به تدوین وظایف آنها از سوی معاونت دانشجویی یک دانشگاه؟
خوب است نگاهی به اهداف تشکیل انجمن های علمی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مورخ 18/9/1387 انداخته و منصفانه به قضاوت بنشینیم که فعالیت های انجام شده توسط معاونت چه میزان دانشگاه و انجمن ها را به اهدافی همچون برانگیختن خلاقیت علمی، شکوفایی استعدادها، افزایش مشارکت و رقابت در فعالیت های علمی جمعی، تولید علم، جنبش نرم افزاری، مطالعات و پژوهش ها با هدف رفع نیازهای علمی نظام، نقد علوم انسانی، اعتماد به نفس علمی، تقویت و تحکیم ارتباط نظام آموزش عالی با بخش های مختلف جامعه و تعمیق دانش و بینش علمی دانشجویان نزدیک کرده است.
اما درباره همه آنچه که ایشان ادعا کرده اند این مسئله از قلم افتاده است که بیشترین بهره ای که این معاونت از ظرفیت انجمن های علمی برده است در برگزاری جشن بوده است نه فعالیت های علمی !.و البته این موارد خواسته هایی بوده که ایشان از انجمن ها داشته اند یعنی در جلسه ای که دو سال پیش ایشان با انجمن ها داشتند،از آنها می خواهند که در طول هر ترم حداقل یک جشن برگزار کرده و یک نشریه منتشر کنند. در مورد نشریه هم سانسور نشریات پیش از انتشار و حتی مجوز رسمی ندادن تا انتشار چند شماره زیر نظر ایشان از موارد جالب توجه است، این در حالی است که چنین کاری بر خلاف قوانین مربوط به نشریات دانشجویی و حتی خلاف قوانین مطبوعات کشور می باشد.
ج)برنامه های مربوط به تخصیص بودجه، ترویج موسیقی و مهندسی شادی
واقعاً جای تعجب دارد که اعلام شد بخش زیادی از بودجه فرهنگی را صرف برگزاری جشن ها کرده اند! بودجه ای در حدود 150 میلیون تومان با برگزاری جشن ! یعنی واقعاً اولویت ها و طرح ها و برنامه های معاونت فرهنگی دانشگاه این گونه است! یعنی اولویتی بالاتر از جشن در حوزه فرهنگ نیست.
تخصیص بودجه هم نکات جالبی دارد، به عنوان مثال بودجه تخصیص یافته به مراسم سالگرد شهدای دانشگاه خیام یک میلیون تومان و برای برگزاری جشن 14 میلیون تومان می باشد.
و از همین نسبت تخصیص بودجه به خوبی می توان اولویت گذاری معاونت فرهنگی دانشجویی را شناخت.
در باب ترویج موسیقی مصاحبه کننده پرسیده است آیا شما به ترویج موسیقی پرداخته اید و پاسخ داده شده از این قرار است که نه ولی از موسیقی استفاده کرده ام. سوال مهمی که پرسیده می شود این است که مگر ترویج موسیقی فعل خاصی است. آیا اینکه آهنگ بخش اعظمی از جشن را پوشش می دهد و فضای حاکم بر آن آهنگ است، ترویج موسیقی نیست.
آن هم چه آهنگ هایی !همه جور آهنگ مشکل دار را می توانید در این مراسم بشنوید و جالب توجه است که معاونت فرهنگی از اجرای این موسیقی ها دفاع کرده و از آن به عنوان وسیله جذب دانشجویان نام می برد جذب به کجا! نمی دانیم ! آیا با یک کار ضد فرهنگی می شود کار فرهنگی کرد.
ایشان استفاده از موسیقی های غیر مجاز را رد نموده و در عین حال با اظهار نظری جالب اعلام کردند: «این جشن ها هر چند در ظاهر اشکالاتی داشته ... اما نمای ظاهری آن با اثرگذاری باطنی آن تفاوت داشته است» فقط به عنوان نمونه عرض شود که مستندات این جشن ها ( چندین مورد) به امام جماعت و استاد دانشگاه، خیلی از مسئولین دیگر در خارج از دانشگاه نشان داده شده و با الاتفاق این گونه موسیقی ها را خلاف شرع دانسته اند.
ایشان در مصاحبه اعلام فرمودند که تمام برنامه ها با موافقت در شورای فرهنگی به اجرا رسیده که کلامی غیر واقعی است و مراسماتی همچون جشن روز مبعث و ... در این شورا تصویب نشده بود.
باید دانست که طرح مهندس شادی و موسیقی و جشن و ... نمی تواند مانع تهاجمات فرهنگی شود و آنچه که می تواند این مهم را انجام دهد توجه به روحیه آرمانگرایی عدالت خواهی، حق طلبی، علم خواهی و فطرت سالم دانشجویان است که اگر چنانچه ما برای این خصوصیات دانشجو برنامه نداشته باشیم قطعاً دشمنان برنامه دارند و دانشجویان را با همین خصوصیات جذب می نمایند.
در یک جمع بندی کلی می توان اینطور بیان نمود که انتقاد اصلی ما این است که نگاه غیرتخصصی ایشان به مساله فرهنگ باعث شده تا تفاوت آنچه هست با آنچه باید باشد نه تنها کمتر نشده بلکه در مواردی بیشتر هم شده باشد.بحث اصلی ما انجام ندادن فعالیت فرهنگی نیست،بحث ما تفاوت بسیار زیاد وفاحش آنچه انجام می شود با آنچه بایستی برا رسیدن به اهداف مورد نظر انجام شود است!
مشکل اصلی معاونت فرهنگی نبود اولویت گذاری مبتنی بر اسلام راستین وانقلابی جهت حرکت به سمت دانشگاه اسلامی می باشد.
نبود طرح وبرنامه متناسب با این اولویت ها از مشکلات اساسی این معاونت بوده و غیر از این ها نگاه شخصی به حوزه فرهنگ و دخالت دادن دغدغه های شخصی فرهنگی بدون توجه به اولویت ها از دیگر مشکلات اساسی این معاونت نیز می باشد.
رسالت معاونت فرهنگی ايجاد بستر مناسب فرهنگي اجتماعي و رواني براي دانشجويان و اعضاء هيئت علمي دانشگاه می باشد تا با حضورمستمر موثر و ارتقاء بخش در صحنه هاي علمي فرهنگي سياسي واجتماعي جامعه ايفاي نقش نموده ونیازهای نظام اسلامی را رفع نمایند.
برای تحقق این امر بر توسعه فرهنگی و بسترهای ارزشی مبتنی بر تفکر ناب اسلامی باید تکیه شود و در نهایت آموزش دانشجویان با فرهنگ و اخلاق و ارزشهای اسلامی درهم آمیخته و ثمره آن، دانش آموختگان متخصص، متعهد، با انگیزه، بصیر، توانمند و مشتاق خدمت به مردم ونظام اسلامی ودرد آشنا می باشد.
حال که خانم هاشمیان، معاونت فرهنگی دانشجویی بنا به هر دلیل از سمت خود مجدداً استعفا کدره است از جنابعالی انتظار می رود فردی را در این سمت منصوب کنید که علاوه بر تخصص و تجربه لازم دارای تعهد لازم هم باشد و در جهت اجرای سندهای بالادستی که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تدوین شده گام برداشته و نگاه دینی و انقلابی را حاکم بر سیاست های فرهنگی خود قراردهد./ج/