در بیست‌وهفتمین نشست «فیلمسازان جوان سینمای انقلاب اسلامی» مطرح شد؛
به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، بیست و هفتمین نشست «فیلمسازان جوان سینمای انقلاب اسلامی» با موضوع تربیت اسلامی و با اکران و بررسی مستند «تاکسی،مدرسه» به کارگردانی «مسعود کارگر» و با حضور آقای داماد سوژه این اثر و همچنین دکتر ایمانی، عضو هیئت علمی رشته فلسفه تربیت در دانشگاه تربیت مدرس عصر روز پنجشنبه 7 اسفند، در محل حسینیه هنر برگزار شد.
این مراسم با اکران مستند «تاکسی مدرسه» آغاز شد. مستندی که نشان‌دهنده تاثیرگزاری فراوان یک راننده سرویس (آقای داماد) بر روی دانش‌آموزان یک دبستان دخترانه است. «آقای داماد» هر هفته برگه‌هایی به بچه‌ها می‌دهد که حاوی نکات اخلاقی و دینی است و در طول هفته پیرامون این نکات با بچه‌ها گفت‌وگو می‌کند. علاقه دانش‌آموزان به این راننده سرویس آن‌قدر زیاد است که همگی آن‌ها در هنگام تعطیلات عید نوروز به خاطر دوری از آقای داماد، گریه می‌کنند و ناراحت می‌شوند. «تاکسی مدرسه» با روایتی جذاب و تصاویری کاملا مستند چند روز از زندگی «آقای داماد» و دختران سرویسش را به تصویر کشیده است. مستند «تاکسی، مدرسه» توانسته بود در پنجمین جشنواره فیلم عمار جایزه ویژه هیئت داوران را در بخش جنگ نرم بدست آورد.
کار فرهنگی در جایی که به ذهن خطور نمی کند
پس از اتمام نمایش مستند، صحبت با سه میهمان مراسم آغاز شد. در ابتدای این گفت‌وگو «علی خواجه» -مجری و کارشناس مراسم- پیرامون چرایی پرداختن به چنین سوژه‌ای از «مسعود کارگر» -کارگردان مستند «تاکسی مدرسه»- سوال کرد که وی این‌گونه پاسخ داد: « اگر بخواهیم در یک جمله مستند را تعریف کنیم می‌توانیم بگوییم که یک نفر در جایی که کسی فکرش را نمی‌کند، دارد کار فرهنگی انجام می‌دهد. ما در بیشتر مدارس می‌بینیم که راننده سرویس سیگار می‌کشد و آهنگ می‌گذارد و حرف زشت می‌زند. حالا فردی که این کارها را انجام ندهد یک راننده سرویس ایده‌آل است. اما ما می‌بینیم که «آقای داماد» نه‌تنها این کارها را انجام نمی‌دهد، بلکه در منزل مطالعه می‌کند و برای بچه‌ها متن می‌نویسد و پرینت می‌گیرد و هر هفته این کار را تکرار می‌کند تا به بچه‌ها اخلاق و دین را آموزش دهد.»
«آقای داماد» دانش‌آموزان را به صورت غیر رسمی تربیت می‌کند
در ادامه این نشست «آقای دکتر ایمانی» -استاد دانشگاه رشته فلسفه تربیت- پیرامون نحوه تأثیرگذاری «آقای داماد» بر روی دانش‌آموزان توضیح داد: «تربیت به دو بخش رسمی و غیر رسمی تقسیم می‌شود. تربیت رسمی کاری است که در مدرسه و سر کلاس انجام می‌شود. اما یک کودک وقتی در خیابان راه می‌رود ممکن است چیزهایی ببیند و یاد بگیرد که ان تربیت غیر رسمی است. نحوه ارتباط «آقای داماد» با بچه‌ها و چیزهایی که ایشان به آن‌ها یاد می‌دهد، بخشی از همین تربیت غیر رسمی است. مثلا بچه‌ها در ماشین سرودی را با هم به صورت دسته جمعی می‌خوانند. همین موضوع به دانش‌آموزان کار گروهی را یاد می‌دهد.
اهمیت ایجاد فضای شاد در تربیت دانش‌آموزان
این استاد دانشگاه در باره دیگر جنبه‌های تربیتی رفتار «آقای داماد» افزود: «در جایی از مستند می‌بینیم که ایشان برای دانش‌آموزانی که تاخیر دارند، صبر می‌کند و آن‌ها را جا نمی‌گذارد. همین رفتار به ظاهر کوچک به بچه‌ها درس صبر می‌دهد. همچنین فضای سرویس ایشان کاملا شاد است. در یک آزمایش، دانش‌آموزان را به سه دسته تقسیم کردند. به گروه اول یک فیلم شاد نشان دادند. برای گروه دوم فیلمی غمگین گذاشتند و برای گروه سوم هیچ فیلمی پخش نکردند. بعد هر سه گروه را به کلاس درس فرستادند و درسی را آموزش داده و بلافاصله امتحان گرفتند. مشخص شد گروهی که فیلم شاد دیدند بهترین نتیجه را گرفتند و گروهی که به تماشای فیلمی غمناک نشستند، بدترین نتیجه را کسب کردند.
استقبال مدرسه از «صمیمانه‌ها»ی آقای داماد
در ادامه «آقای داماد» وارد بحث شد و پیرامون استقبال مسئولان مدرسه از رفتار ایشان در سرویس سخن گفت: «من هر هفته چهارشنبه‌ها برگه‌ای را به بچه‌های سرویس می‌دهم که شامل یک داستان کوتاه و دو بخش صمیمانه‌های من با شما و صمیمانه‌های خدا با شما است. بچه‌ها این برگه‌ها را آخر هفته در منزل مطالعه می‌کنند. یک‌بار پخش این برگه‌ها بنا بر دلایلی به تاخیر افتاد و من مجبور شدم روز شنبه این صمیمانه‌ها را پخش کنم. بچه‌های سرویس هم سر کلاس درس شروع به خواندن آن کردند. معلم کلاس برگه‌ها را دید و از بنده خواست که به مدرسه بروم. ایشان از من کلی تشکر کردند و درخواست داشتند که برگه‌های صمیمانه برای تمام دانش‌آموزان مدرسه تکثیر شود. این همکاری از جانب مدرسه وجود دارد، در حالی‌که اطلاع دارم در بسیاری از این مدارس چنین اتفاقی نمی‌افتد و این هماهنگی و همکاری وجود ندارد. همچنین مدیر مدرسه هم بارها به من گفته که بچه‌های سرویس شما با بقیه متفاوتند.
«آقای داماد» فرهنگ جبهه را به دانش‌آموزان منتقل می‌کند
در ادامه «علی خواجه» -مجری و کارشناس نشست- پیرامون جایگاه دفاع‌مقدس در تربیت دانش‌آموزان سخن گفت و از «اقای دکتر ایمانی» پیرامون ظرفیت و پتاسیل داستان‌های دفاع‌مقدس در ورود به کتاب‌های مدرسه سوال کرد و این استاد دانشگاه به این سوال این‌گونه پاسخ داد: «جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند فقط برای اولیای خودش این در را باز می‌کند. «آقای داماد» هم توفیق حضور در جبهه‌ها را داشته است می‌تواند به خوبی فرهنگ آن‌جا را به بچه‌ها منتقل کند. فردی که به جبهه می‌رود، قطعا در او روحیه ایثار و از خودگذشتگی شکل می‌گیرد و آقای داماد هم دارای چنین روحیه‌ایست.»
تعداد دوستان شهید من بیشتر از دوستانی است که در این دنیا دارم
«آقای داماد» پیرامون اهمیت شناخت فضای جبهه و نقش شناخت این فضا در تربیت کودکان افزود: « بسیاری از روحیات من در جبهه شکل گرفته است. آن زمان آرزوی شهادت داشتم و الآن هم دارم. ولی این روزها باخودم فکر می کنم که شاید خدا ما را نگه داشته تا آن روحیه را منتقل کنیم. این کار ما نوعی امر به معروف است. زمانی که شروع به نوشتن مطلب برای بچه‌ها می‌کنم، احساس می‌کنم کنار شهیدان نشسته‌ام. تعداد دوستان شهید من بیشتر از دوستانی است که در این دنیا دارم. برای همین من روی اخلاق خوش بچه‌ها خیلی تاکید می‌کنم. بر روی نماز اول وقت و احترام به پدر و مادر هم همین طور. همواره این جمله رهبری مبنی بر اهمیت تحصیل،تهذیب و ورزش را برای بچه‌ها تکرار می‌کنم.»
مگر می‌شود «آقای داماد» عصبانی نشود؟
در ادامه نشست نوبت به سوال حضار رسید. یکی از افراد حاضر در جلسه خطاب به «مسعود کارگر» گفت: «هر کس مستند شما را ببیند در ابتدا کاملا جذبش می‌شود و از فضای صمیمانه‌آن لذت می‌برد. اما وقتی با خود فکر می‌کند، می‌گوید مگر می‌شود که یک راننده سرویس اصلا عصبانی نشود و سر بچه‌ها داد نزند و تشری به آن‌ها وارد نکند؟ بالاخره پیش می‌آید که بچه‌های دبستانی کاری کنند که «اقای داماد» عصبانی شود. اما این اتفاق در مستند شما نیست و شاید این موضوع غیر قابل باور باشد.»
«مسعود کارگر» در پاسخ به این سوال عنوان کرد: «واقعا در حین فیلم‌برداری چنین اتفاقی پیش نیامد و به قول شما اگر «آقای داماد» تنبیهی می‌کرد مستند باورپذیرتر می‌شد. اما من صحنه‌ای را حذف نکردم.»
هر چه‌قدر هم که باورپذیر نباشد، اما می‌شود
آقای داماد هم پیرامون این موضوع اظهار داشت: «عده‌ای به سراغ یکی از بزرگان رفتند و گفتند که شنیده‌ایم شما در ماه رمضان نه افطار چیزی می‌خورید و نه سحر. مگر چنین چیزی می‌شود؟ گفتند: بله می‌شود. من هم می‌گویم هر چه‌قدر هم که باورپذیر نباشد، اما می‌شود. دست خودم هم نیست. من از سال 83 راننده سرویس هستم و در ابتدا گاهی پیش می‌آمد که عصبانی شوم. اما مدتی است که صبر و حوصله‌ام بیشتر شده و دیگر عصبانی نمی‌شوم.»
اگر ببینم کسی به کارهایی که من انجام می‌دهم علاقه‌مند است مثل باز شکاری به سمتش می‌روم
«آقای داماد» در صحبت‌های پایانی بیست و هفتمین نشست «فیلمسازان جوان سینمای انقلاب اسلامی» گفت: «من سعی کردم رانندگان دیگر را هم با خودم همراه کنم. اما نشد و آن‌ها استقبال نکردند. اگر ببینم کسی به کارهایی که من انجام می‌دهم علاقه‌مند است مثل باز شکاری به سمتش می‌روم و کمکش می‌کنم. اما متاسفانه فضای رانندگان سرویس اصلا مناسب نیست.»
ارسال نظرات