به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از یزد، تشکلهای دانشجویی بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد در خصوص بیانیه لوزان و همچنین سفر اردوغان به ایران بیانیهای مطرح کردند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
تشکلهای دانشجویی و ولایت مدار دانشگاه یزد، در برهه کنونی بر خود لازم میبینند مواضع انقلابی و صریح خود را، ذیل مباحثی از جمله بیانیه هستهای در لوزان سوئیس، زاویه نگاه صدا و سیما به این بیانیه و همچنین سفر اردوغان به کشورمان در چند بند بیان کنند.
ما نسبت به بیانیه لوزان بسیار نگران زیر پا گذاشتن خطوط قرمز نظام و رفتارهای دوگانه غرب هستیم
۱- در جریان بیانیه قرائت شده توسط وزیر خارجه کشورمان و حواشی بعد از آن، بازهم شاهد عهدشکنی، حیلهگری، توهینهای گستاخانه و انتشار متن بیانیهای غیر از بیانیه دکتر ظریف، همانند آنچه در توافق ژنو اتفاق افتاد، هستیم که این موارد پی درپی که بر بیاعتمادی بیشتر به آمریکا تاثیرگذار بوده است، باید باعث بیدارتر شدن و هشیارتر عمل کردن تیم دیپلماسی شود.
متاسفانه شاهدیم حتی در متن منتشر شده توسط وزارت خارجه ایران پس از نشست لوزان، از توافقنامه ژنو هم عقب نشینی کردهایم و خطوط قرمز بیشتری را زیر پاگذاشته و پس از آن هم سناریوی شکست خورده هزینه کردن از امام خامنهای را در پیش گرفتهایم که ما دانشجویان انقلابی، چند نمونه از نگرانیهای خود در این مورد را به عرض ملت همیشه در صحنه میرسانیم:
اولاً) متاسفانه با گذشت چند دقیقه از انتشار بیانیه لوزان از طرف ایران، امریکا بیانیهای صادر میکند که برخلاف بیانیه ایران با وجود کلیات، ریزترین مسائل هستهای کشورمان را نیز در بر میگیرد؛ حال چطور میشود با وجود دو متن و دو تفسیر از برنامه هستهای ایران، به آمریکا، این تروریست بالذات، اعتماد کرد و امیدی به توافق خوب و غیرقابل تفسیر داشت؟ اساساً در کدام تجربه و توافقنامه، آمریکاییها به ملت مسلمان ایران احترام گذاشتهاند که انتظار رعایت اخلاق سیاسی در این بیانیه و توافقهای احتمالی را داشته باشیم؟
ثانیاً) بیانیهای را که در آن بازگشت پذیری وجود دارد و طرف مقابل هر زمان که نفسش به او دستور داد، بتواند اندک تحریمهای تعلیق شده خود را برگرداند، واقعاً میتوان دستاورد ملی تلقی کرد؟ این در حالی است که تعهدات ایران به لحاظ فنی، یا برگشت پذیر نیستند و یا در صورت برگشت پذیر بودن، وقت گیر و هزینه بر، خواهند بود و آیا اطلاعات فراوان داده شده به کسانی که هنوز دستشان به خون شهدای هستهای آلوده است، قابل برگشت میباشد؟ آیا اطلاعاتی که نمایندگان دولت استکباری آمریکا بر طبق پذیرش غیرقانونی پروتکل الحاقی از مکانهای نظامی و علمی ما خارج میکنند، جبران پذیر است؟ آیا ۱۰ هزار کیلو گرم اورانیوم غنی شده با غنای ۵، ۷ و ۱۲درصد و دویست کیلوگرم اورانیوم با غنای ۲۰ درصد، که به نابودی کشیده شدهاند، قابل برگشت هستند؟ چه کسی هزینههای فراوان این نابودی را به جیب مردم برمیگرداند؟ آیا بازطراحی سایت اراک و تغییر کاربری فردو، پرهزینه وغیرمنطقی نیست؟
ثالثاً) بیانیهای که در آن حق بازرسی در هر زمان و هرمکان باشد، واقعا دردناک است و دردناکتر از آن، اینکه نماینده دولت اعلام میکند تا طی شدن روند تصویب پروتکل الحاقی در مجلس، که بیشباهت به کاپیتولاسیون نیست، دولت به صورت داوطلبانه این پروتکل را اجرا میکند، این یعنی انجام عملی ناشیانه وخلاف قانون اساسی که در نتیجه دیپلماسی ضعیف دولت بوجود آمده است.
ایجاد پروتکل بازدید سرزده جنایتکاران ار هر محیطی علمی و نظامی کشور کاری غیر منطقی و نامعقول است
این پروتکل یعنی جنایتکاران وحشی و تروریستهای جهانی، هر زمان که بخواهند میتوانند به طور سرزده، از هر محیط علمی و نظامی، اعم از آزمایشگاههای کشور تا پادگانها و محلهای ساخت سلاحهایی چون اسلحه سبک تا موشک و تانک را، بازرسی کنند! و آیا این واقعا تحقیر و ذلت ملت غیور، عزتمند، سلحشور و شجاع ایران نیست؟ حال باید از تیم مذاکره کننده پرسید که پس از آگاه شدن این ملت از این عقب نشینیهای غیرمنطقی، چگونه میخواهید پاسخ مردم و شهدا را بدهید؟
رابعاً) جای بیان خدعههای آمریکایی و همچنین نواقص و عدم رعایت خطوط قرمز بیانیهٔ لوزان در این سطور کم است؛ اما در این بند پایانی جهت موفقیت تیم مذاکره کننده در مذاکرات هستهای، تعدادی از خطوط قرمز نظام را باری دیگر برایتان بیان کنیم: نیاز علمی و عملی کشور به ۱۹۰ هزار سو برای غنی سازی، لغو (نه تعلیق و تعابیر قابل تفسیر دیگر) تمامی تحریمها باید جز مذاکره باشد نه نتیجه آن، امکان گسترش و ارتقای دانش و صنعت هستهای، دو مرحلهای نشدن توافق به معنای عدم تفکیک کلیات از جزئیات، شفاف و غیر قابل تفسیر بودن توافقنامه، برگشت پذیر بودن تهعدات و تصمیمات ایران، به رسمیت شناختن حق غنی سازی.
و در آخر این بند اعلام میداریم ما از وقایع اتفاق افتاده و پیش رو نگرانیم و در عین حال که به دولت اطمینان داریم، نسبت به آمریکا به شدت بدبین هستیم و دلواپس از پشت ضربه زدن توسط دشمن، همانند مذاکرات اوایل انقلاب در توافق الجزایر و همچنین مذاکرات و توافقنامه هستهای سعدآباد، هستیم.
۲- نقد بیانیه هستهای در لوزان توسط خود اعضای وزارت خارجه و بعضاً خود تیم مذاکره کننده، از دیگر فعالیتهای خنده آور و دولتی مآبانه صدا وسیما در روزهای اخیر میباشد و جای سوال از جناب آقای سرافراز دارد که پس کسانی که از نواقص این بیانیه گلایهمند هستند و میخواهند نقد دلسوزانه خود را تقدیم دولت و ملت سرافرازمان کنند تا در مورد این بیانیه شفاف سازی لازم انجام شود در کدام قسمت دستگاه رسانه ملی جای دارند؟ آقای سرافزار، شما مسئول بزک کردن احزاب سیاسی و دولتیها نسیتید؛ بلکه شما مسئول آگاهی بخشی و شفاف سازی و نقد منصفانه و نه یکطرفانه در صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران هستید.
دعوت از اردوغان به کشور فعلیتی جز زیر پا گذاشتن عزت و استقلال کشور در صحنه سیاسی ندارد
۳- در مورد سفر اردوغان، رئیس جمهور ترکیه باید عرض کنیم که ما از رئیس جمهور خود، توقع حفظ عزت و صیانت از غرور و منافع ملی را داریم و حال جای سئوال از آقای روحانی دارد که چرا از اردوغانی که گستاخانه و غیرمسئولانه در مورد کشور ما اظهار نظراتی نابجا انجام داد تا به رسم معرفت به اربابان مستکبر خود خوش خدمتی کرده باشد؛ دعوت خود را پس نگرفتهاند؛ اما اردوغان باید بداند که اینها برایش گران تمام خواهد شد و از همین جا اعلام میداریم که آقای روحانی به خاطر این دعوت ناپسند خود از ملت غیور ایران عذرخواهی کند و بگوید آیا این سفر ارزش زیر پا گذاشتن عزت و استقلال کشور را در صحنهٔ سیاسی داشت؟
ما اجازه زیر پا گذاشتن خطوط قرمز نظام را در دانشگاه یزد نمی دهیم
۴- و اما در مورد رعایت خطوط قرمز نظام در دانشگاه یزد اعلام مینماییم، تبدیل شدن دانشگاه به باشگاه سیاسی و مانور پیاده نظامهای فتنه در نشریات و جلسات دانشگاهی برای فراموش شدن جرم نابخشودنی فتنه ۸۸ را تحمل نمیکنیم. اخیرا نیزنامههای تسلیت رئیس دانشگاه یزد، جناب دکتراولیا، در مورد فوت دختر و همسر آیت الله خاتمی، باعث نگرانی ما از فاصله گرفتن ایشان از خط انقلاب و اعتدال شده است.
البته باید عرض کرد که نفس تسلیت گفتن به خانواده عزادار که باعث تسلی خاطرشان شود عملی پسندیده و اسلامی است؛ اما آوردن نام یک فتنه گر ممنوع التصویر و همچنین تمجید و تاییدش با الفاظی مثل «استاد فاضل و متخلق» و «فرزند فاضل و متعهد امام راحل» به او چه برداشتی جز مرزبندی نکردن با خطوط قرمز نظام میتوان داشت.
حال آنکه، رهبر انقلاب نیز پس از فوت این دو بزرگوار، در دو پیام جداگانه، به فرد مذکور اعتنایی نکرده کرده و مخاطب دیگری را برگزیدند، امید است پس از این، شاهد حرکات ساختارشکنانه در دانشگاه نباشیم؛ چرا که تحمل چنین وضعیتی برای انقلابیون بسیار سنگین است.