گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»- یادداشت دانشجویی*؛ گاهی وقتها مفاهیمی به دلیل عدم پرداخت درست، دست خورده میشوند، مخاطب با شنیدن آنها جبهه میگیرد و از گوش دادن طفره میرود. موضوع مصرف کالای ایرانی نیز از این دست است. که به سبب افتادن در پیچ و تابهای کاغذبازی اداری و ابلاغیهها، از شیوه وظیفه عمومی خارج شده و هر کس بار را بر دوش دیگری میگذارد.
واقعیت این است که خواسته یا ناخواسته، گرایش به سمت مصرف کالاهای خارجی در کشور ما افزایش یافته و آثار سوء آن در همه جنبههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور قابل ملاحظه است.
البته مصرف کالای داخلی با نگاهی ویژهتر و تلاشی مضاعف میتواند به گونهای بهتر و مثمر ثمرتر به واقعیت تبدیل شود.
کیفیت کالاهای تولیدی در داخل یکی از تاثیرگذارترین عوامل بر میزان مصرف داخلی است، شاید اگر جنس تولید داخل کیفیت مطلوبی داشت و یا حداقل تولیدکنندگان سعی بر این داشتند تا کیفیت کالاها را به حد قانع کنندهای برسانند، مردم نیز تا اندازهای برای خرید کالاهای داخلی تمایل نشان میدادند.
شاید اگر ما گاهی به سبب اصلاح فرایند تولید و رسیدن به عیوب کالاها، از کیفیت میگذشتیم و کمی سختی تحمل میکردیم، تولیدکنندگان میتوانستند با دریافت انتقادات سازنده، نسبت به اصلاح کیفیت اقدامی موثر و شایسته انجام دهند.
شاید اگر اینقدر به فکر مارک پوشیدن، با قیمت گران دیده شدن و فخرفروشی در بین دوستان و آشنایان نبودیم، و یا انسانها را از روی مارک لباسهایشان قضاوت نمیکردیم و نسبت به کالاهای ملی عرق داشتیم، شاهد بالندگی اقتصادی کشور عزیزمان بودیم.
شاید اگر یک کارگر شریف و زحمتکش هم وطن را از نزدیک دیده بودیم و به فکر بیکار نشدن او و اشتغال دیگر جوانان بودیم، بیش از پیش حقیقت شعار «هر کالای خارجی، یک بیکار» برایمان آشکار میشد؛ چراکه آشکارترین تاثیر مصرف کالاهای داخلی کاهش آمار بیکاری و افزایش فرصتهای شغلی در کشور است.
شاید اگر برای در خصوص کالاهای داخلی برندسازی شده بود و تولید کننده داخلی جنس خود را با مارک خارجی به فروش نمیرسانید، اکنون برندهای ایرانی جای مارکهای نامعتبر و گاها تقلبی وارداتی را میگرفت.
شاید اگر نگاهمان به خرید کالای ایرانی، جهانی بود، همچون بانوی مسلمان ژاپنی که خود را به خرید کالای ایرانی ملزم ساخته بود تا توان اقتصادی یک کشور شیعه را تقویت کند، ما نیز به سمت مصرف کالای ایرانی رو میآوردیم.
شاید اگر مسئولین کشورمان با افتخار از اجناس تولید داخل استفاده میکردند و برای واردات بی رویه از چین فکری میاندیشند، در مالیات گرفتن از شرکتهای تولیدی نوپا تخفیف قائل میشدند و به جای آن از محصولات وارداتی که در داخل نمونه وطنی دارند مالیات بیشتری می گرفتند، تولید در داخل قوت میگرفت.
شاید اگر جنس وطنی با قیمت مناسبتری عرضه میشد و یا تولید کننده به خدمات پس از فروش اهمیت میداد، کالاهای داخلی با اطمینان بیشتری خریداری میشدند.
شاید اگر به جای مونتاژ قطعات چینی در کنار هم، از تکنولوژی و دانش بومی جوانان سرزمینمان کمک میگرفتیم، نه تنها از نظر اقتصادی، بلکه از نظر علمی نیز شاهد ارتقاء جایگاه ایران در جهان بودیم.
شاید اگر صدا و سیمای کشورمان به جای تبلیغ برندهای خارجی، از اجناس ایرانی حمایت میکرد و تعرفه تبلیغات را آنچنان بالا نمیگرفت که شرکتهای داخلی مجبور به تبلیغ در ماهواره شوند، اجناس داخلی با کیفیت از نظر خریداران پنهان نمیماند.
شاید اگر انحصار دولتی در تولید برخی صنایع مثل خودروسازی شکسته میشد تا فضای رقابتی فراهم گردد و مردم در انتخاب آزاد باشند...
و شاید اگر ...
قطعا اگر به عنوان یک سرباز، با یقین، به امر فرماندهمان که فرمود: «کسانی که مصرف کننده هستند- که همه ملت ما در واقع مصرف کنندهاند- محصولات داخلی را مصرف کنند، کارگر ایرانی را حمایت بکنند.» و اینکه میفرمایند: «کلید حل مشکلات داخلی کشور، اقتصاد مقاومتی و تقویت تولید است»؛ گوش میسپردیم، آن موقع از کالای ایرانی نه تنها حمایت، بلکه قطعا از آن استفاده میکردیم.
البته نکته دیگری که حائز اهمیت میباشد این است که توجه ما به کالاهای داخلی، پاسخی کوبنده به تحریمهای اعمال شده از سوی غربیها و «راه حل مساله هسته ای» است و به آنها می فهمانیم تحریمهای بی پایه و اساس، نه تنها تاثیری در تغییر مسیر پیشرفت اقتصادی و روند زندگی ما نخواهد داشت، بلکه باعث تقویت هه جانبه کشور ایران خواهد شد.
* فاطمه آخوندمهدی – دانشجوی کارشناسی دانشگاه اصفهان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.