به گزارش «خبرگزاری دانشجو» به نقل از موج چهارم؛ در ادامه سلسله گزارشات بررسی واقعی و بدون روتوش دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی استان خوزستان، امروز سری به دانشگاه آزاد اسلامی استان می زنیم.
دانشگاهی که، همین عنوان دانشگاه به قول برخی ها، خود تضادی پاردکسیال است ؛ دانشگاه آزاد اسلامی!!!
دانشگاهی که عده ای با ادعای اینکه این دانشگاه ملک طلق من و خانوده ای من است، خود را همواره پدر خواندگان ابدی و بلامنازع این سرمایه ملی می دانند، دانشگاهی که بخش عظیمی از دانشجویان این مملکت را در خود جای داده است.
قبل از پرداختن به واقعیت های دانشگاه آزاد اسلامی خوزستان شاید امری صواب باشد که به واقعیتهای دانشگاه آزاد کشور بپردازیم.
دانشگاه آزاد اسلامی که متعلق به نظام اسلامی است و جزو سرمایه های این نظام مقدس محسوب می شود، از بدو تولد با حضور آقای جاسبی و هاشمی در راس آن، گاهی نقش ستاد انتخاباتی را بازی نموده و گاهی نقش منبع مالی ستاد انتخاباتی این خانواده و گاهی مرکزی برای بورس مجرمان امنیتی به انگلیس را بازی کرده است.
خانواده آقای هاشمی و همه فرزندان بلااستثناء، از این دانشگاه همواره بهره برداری های سیاسی نموده اند که سال 88 و در آن فتنه اسرائیلی – آمریکایی، پول های این دانشگاه در ستاد فتنه گران به وفور هزینه می شد، پول دانشجویی که به هر نحوی اقدام به تامین آن کرده است را به پای فتنه گران ریختند و فرش قرمز برای عمال خارجی پهن نمودند.
در دوره ای با حضور آقای دانشجو، احساس می شد شاید سایه پدرخواندها از این دانشگاه برداشته شده است ولی ریشه های پدرخوانده ها چنان قوی بود که دوباره امپراطوری خانوادگی به این دانشگاه برگشت!!!
علاوه بر این مشکل، چنبره خانوادگی بر این مرکز آموزش عالی، این روزها دانشگاه آزاد اسلامی به دلیل کاهش رشد جمعیت جوان و از طرفی افزایش پذیرش دانشگاه دولتی، با کمبود دانشجو روبرو شده است، همانند دانشگاه پیام نور.
دانشگاه آزاد برای حفظ جمعیت دانشجوی خود، از ترفندهای متنوع بهره گرفته است.
گسترش واحدهای دانشگاه های آزاد حتی در کوچکترین شهرها و روستاها که در شهرهای کوچک، اثرات منفی فرهنگی خود را بر جا گذاشته است که البته پیش بینی می شود در چند سال آینده، با واحدهای خالی و بدون دانشجوی دانشگاه آزاد در سراسر کشور مواجه باشیم.
دانشگاه آزاد در جذب دانشجو و گسترش بی حد و حصر و غیرقانونی مقاطع تحصیلات تکمیلی در برخی واحدها که نه نیاز منطقه است و نه امکانات این اجازه را می داد ولی صرفا جذاب برای دانشجو است، ترفند دوم دانشگاه آزاد است.
در سالهای اخیر، عددی چون 8 هزار رشته ی دکتری بدون مجوز شنیده می شود که حتی باعث اعتراض مجلس شورای اسلامی هم شد، ولی معلوم نشد چطور مجلس و نمانیده ها خیلی سریع کوتاه آمدند و همه چیز را فراموش کردند!!!
بحران فرهنگی، آسیب دیگری است که دانشگاه آزاد با آن مواجه است.
عدم اهتمام جدی به امر فرهنگ بخصوص از سمت متولیان فرهنگی این دانشگاه سبب شده، این دانشگاه به محلی برای باز تولید فرهنگ غیراسلامی مبدل گردد، مسئله ای که به شدت فرهنگ عمومی جامعه را تهدید می کند.
مسئولین این دانشگاه، لفظ مبارک دانشگاه را لکه دار کرده اند و آن را به تالار عروسی تبدیل کرده اند و چشم هر رهگذری که به دانشگاه پولی و آزاد است، سبب گشته که هنجارهای فرهنگی تضعیف گردد البته این چیزی است که گاهاً مشاهده می شود و بی شک نمی شود به همه دانشجویان دانشگاه آزاد تسری داد، چه بسا فرزندان مومن هم کم نیستند ولی بنظر، بالا دستی های این دانشگاه جدیتی ندارند.
دانشجویان این دانشگاه ها برای مدتی به شک افتاده اند که آیا اینجا، مهدعلم است یا تالار عروسی!؟
متاسفانه، مسئولین بی خیال فرهنگ، حجاب و عفاف شده اند و اگر کسی هم از روی تکلیف، امر به معروف و نهی از منکری انجام دهد، گویی همه در حال اجرای احکام و دستورات الهی هستند و آن فرد، یک انسان خاطی و ضد فرهنگ است.