اصلی در نظام بین الملل وجود دارد که کشورها دوست و دشمن دائم ندارند؛ بلکه این منافع ملی است که دوست و دشمن آنها را تعیین می کند، به عنوان مثال تا زمان سقوط «صدام حسین» عراق دشمن شماره یک ایران در منطقه تلقی می شد؛ اما اکنون با تغییراتی که در عراق و منطقه ایجاد شده عراق به عنوان دوست و متحد استراتژیک جمهوری اسلامی ایران قلمداد می شود. پس ما اکنون در جهانی به سر می بریم که قطعا حال، امروز و فردایش متفاوت است؛ بنابراین در دنیای که دائما بازیگران آن در حال تغییر هستند، این منافع ملی است که چراغ هدایت سیاست خارجی خواهد بود.
اگر منافع دولت ها با هم سازگار باشد آنها مشترکا برای حل مسائل و مشکلات فیمابین اقدام می کنند؛ اما اگر منافع آنان در تعارض باشد پیآمد آن رقابت، مسابقه، تنش، ترس و در آخرهم ممکن است جنگ باشد. تاریخ نشان داده که پیامد خیلی از جنگ ها به صلح و خیلی از صلح ها به جنگ ختم شده است.
با این حال برای حل اختلافات مربوط به منافع ملی راحل های هم وجود دارد که عبارتند از توسل به تدبیرهای سیاسی، حل مسالمت آمیز، حقوق بین الملل، سازمان های منطقه ای و سازمان های بین المللی همچون سازمان ملل و سازمان های تابع آن. نمونه حل این اختلافات هم به پایان مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی با کشورهای ۱+۵ میتوان اشاره کرد؛ البته باید دید منافع ملی طرفین تا کجا به این توافق نامه پایبند است.
مسئله مهم سیاستگذاری خارجی این است که منافع نسبتا متنوع و نامشخص و کلی یک ملت به صورت اهداف و مقاصد مشخص و دقیق در آورده شوند. اگر چه تصمیم گیرندگان با عوامل متغییر متعددی در جامعه جهانی مواجهه هستند و باید که از عهده حل آنها برایند؛ اما معمولا جایگاه منافع ملی به عنوان اساسی ترین عامل تاثیرگذار به جای خود باقی است و در روند روابط سیاسی و دیپلماتیک همچون یک دلیل قانع کننده، تصمیم گیرندگان را در این مسیر هدایت می کند.
عظیم کریمی، تحلیل گر سیاست بین الملل و عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور ایلام
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.