به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛ هدف دشمن همیشه نابودی و سرنگونی طرف مقابل خود می باشد و اگر غیر از این تصور کنیم چیزی جز توهم و رویا نمی باشد لذا ابتدا باید به این ایمان و یقین داشته باشیم که امروز اسلام و کشور ایران دشمنانی دارد که تا بن دندان جهت نابودی اسلام و مسلمین هم از نظر سخت افزاری و هم از نظر نرم افزاری مسلح هستند و مصداق تام و تمام این دشمنان مستکبر، ایالات متحده امریکا و در پشت سر آن کمپانی ها و تراست ها و… صهیونیستی می باشد.
لذا در زمان فعلی که مسئله مذاکرات هسته ای و برجام با این دشمنان خود به خصوص امریکا در حال پیش رفتن هست نباید دچار این غفلت شویم که امریکا برای حل معضل هسته ای ایران پا پیش گذاشته است(که البته این معضلات را خودشان هم به وجود آوردند و به قول گفتنی امروز مسئله هسته ای را علم عثمانش کردند فردا حقوق بشر، پس فردا آزادی و… . )، بلکه باید دانست هدف هر فعل و انفعالاتی این دشمنان خبیث ما چیزی جز نابودی اسلام و مسلمین نیست و این مذاکرات برای دشمنان ما تا اینجا در همین راستا بوده است.
لذا از جهات مختلف مسائل بعد از برجام از خود برجام اهمیت بیشتری می یابد و از جمله این مسائل، مسئله فکری و فرهنگی می باشد چرا که یکی از مهم ترین مصادیق نفوذ دشمنان و به خصوص امریکایی ها از همین جهت هست.
دولت ایالات متحده امریکا به هر سیاست چه شیطانی و چه حیوانی متوسل می شود تا راههای نفوذ خود را در جهت فکری و فرهنگی فراهم آورد و به گونه ای می شود بیان کرد که اگر بتواند از این راه نفوذ و رخنه کند به کلیت و بستر اصلی یک کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران راه پیدا کرده است و آن زمان است که هرگونه فعالیتی دیگری در آن کشور بخواهد، به راحتی می تواند انجام دهد در نتیجه باید اذعان داشت که شاهراه و شاه کلید نفوذ و رخنه در یک کشور نفوذ در فرهنگ و استحاله آن و سپس جایگزین کردن فرهنگ دلخواه ، درآن می باشد.
مذاکرات هسته ای و برجام فعلی راه این نفوذ را برای دشمنان مستکبر امت اسلامی به خصوص امریکا بیش از پیش هموار کرده است و این جا است که هوشیاری و بصیرت نخبگان و خواص و نیروهای مومن و انقلابی در دستگاه سنجش قرار می گیرد که آیا وارد میدان جهاد خواهند شد و راهها نفوذ و نقشه های دشمن را خواهند فهمید و در مرحله بعد برای امت اسلامی تبیین خواهند کرد یا نه؟ لذا در برهه ی حساس کنونی مهم ترین کار نیروهای مومن و انقلابی همین شناخت راههای نفوذ و نقشه های دشمن و تبیین آنها می باشد.
مسئله ای دیگر که در زمان فعلی نیاز به شفاف سازی بیشتری دارد و باعث شده که از مسئله ای خود برجام مهم تر قلمداد شود مسئله اقتصادی کشور می باشد.
همانطور که اقتصادانان اذعا دارند و بارها گفته اند که راه حل اول و آخر حل مشکلات اقتصادی ایران چیزی جز اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی نمی باشد و نکته ای که اینجا حائز اهمیت می باشد این است که این سیاست ها مثل یک پازل است و نمی توان یک سری از این سیاستها را اجرایی کرد و بقیه را نه؛ بلکه به دلیل اینکه این سیاست ها مثل یک مجموعه منسجم و هماهنگ هستند باید جهت تحقق آن یک ستاد فرماندهی برای اجرای منسجم و هماهنگ این سیاست ها در دولت تشکیل شود تا اولا برای اجرای هر بخش از آن مجری متعهد و متخصص مشخص شود و ثانیا زمان بندی های لازم جهت انجام فعالیتها تعین شود و ثالثا همه امکانات لازم از جمله قوانین مورد نیاز و… را فراهم آوردو رابعا پیگیری های لازم در جهت انجام تمامی فعالیت ها انجام گیرد.
دولت و تمامی مسئولین باید همه فعالیتهای خود را بر این سیاستها منطبق نمایند، نه اینکه کار خود را انجام داده و بعدا بگویند این فعالیت ما به فلان بند سیاستهای اقتصاد مقاومتی نزدیک یا منطبق بود و به قول سید شهیدان اهل قلم ،شهید آوینی:” کارتان را برای خدا نکنید، برای خدا کار کنید، تفاوتش فقط همین قدر است که ممکن است حسین در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا…”
و اینجا است که اهمیت مسائل اقتصادی در بعد از برجام به خوبی روشن می شود که اگر به دلیل رفت و آمدهای دولتهای مختلف در کشور نتوانیم به درستی مدیریت و کنترل کنیم و ذوق زده شویم، باعث کم توجهی و به انزوا رفتن سیاستهای اقتصاد مقاومتی خواهد شد.
اگر در این روابط اقتصادی با کشورهای دیگر مدیریت صحیح جهت عدم خام فروشی و عدم تبدیل شدن ایران به بازار محصولات کشورهای دیگر صورت نگیرد ابتدای کنار رفتن سیاست های اقتصاد مقاومتی از صحنه ی اقتصادی کشور می باشد که نتیجه این سوء مدیریت؛ کاهش تولید داخلی و بهره وری و ترویج فرهنگ مصرف گرایی و همچنین نادیده گرفتن ظرفیت های عظیم شناخته شده و شناخته نشده کشورمان را در پی خواهد داشت ؛ پس کلید اصلی مشکلات اقتصادی ایران نه برجام هست نه رفت و آمدهای کشورهای مختلف دنیا به ایران،بلکه شاه کلید آن در افزایش توان تولید و بهره وری است، اما این نکته نیز لازم است بیان گردد که اقتصاد مقاومتی در عین درون زایی ،برون گرا می باشد و اصلا اقتصاد مقاومتی نمی گوید با کشورهای دیگر رابطه تان را قطع کنید بلکه می گوید مدیریتی صحیح در برابر ارتباطات خود داشته باشید و از ظرفیتهای کشور خود نیز حداکثر استفاده را نمایید.
با نگاهی دیگر به این مسائل؛ ایران پس از سالهای متوالی که در برابر مشکلات اقتصادی مقاومت کرد حال اگر بخواهد این مقاومت را رها نماید و به سمت مصرف گرایی و عدم تولید داخلی پیش رود زحمات این سالهایش برباد خواهد رفت و کم کم به همان جایگاه قبلی خود تنزل می یابد، پس در عرصه کنونی جهاد با دشمن می طلب که دولت، مسئولین و مردم در جهت حفظ دستاوردهای حاصل از مقاومت جمهوری اسلامی ایران، مدیریتی انقلابی و مومنانه انجام دهند و ایران را به جایگاهی که مستعد آن است به پیش برند.
علیرضا زارع شهرآبادی-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.