» گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی* هرچه به انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیکتر میشویم، تب و تاب نمایندگان سابق و کاندیداهای فعلی که هر فرد جامعه را یک برگه رای بالقوه میبینند، با هدف (احساس تکلیف و خدمتگزاری به مردم همیشه در صحنه و به دعوت اقشار فرهیخته!) آغاز میشود.
آنهایی که از امکانات مالی مناسب برخوردارند، ملاقاتهای مردمی میگذارند و از مناطق حاشیه نشین و کم درآمد شهر بازدید میکنند و قولهای مساعد میدهند که دغدغه اول ما مردماند. اما صبح بعد از انتخابات دیگر نه خود را میشناسند نه مردم دردکشیده را: من کیام؟ شما کی هستید؟ اینجا کجاست؟
در این میان بازار برگزاری نشستهای بصیرتی و انتخاباتی در دانشگاهها که مکان خوبی برای جمع آراء است، گرم میشود. نمایندگان سابق و کاندیداهای فعلی پای درد دلهای قشر نسبتا محروم و روز به روز رو به افزایش دانشجو مینشینند و آه حسرت میکشند که ای دریغا از این همه بیتوجهی و «ای کاشها و افسوسها» ی فراوان خود را نثار رای دهندگان احتمالی خود میکنند.
عدهای نیز دانشگاهها را به چشم ستاد انتخاباتی میبینند و درصدد راه اندازی یک ستاد سیار برای خود با استفاده از دانشجویان دلسوز و فعال میشوند.
دانشگاهها در ایام انتخابات عموما از دو حالت خارج نیستند: یک دسته از دانشگاهها به معنای کامل کلمه تبدیل به یک پاتوق انتخاباتی میشوند که دانشجویان طرفدار جناحهای چپی و راستی و سماوی و ارضی به تبادل آراء و تضارب افکار خود میپردازند و انگار نه انگار که درسی هست و کلاسی هست و استادی. دسته دیگر دانشگاه هاییاند که یک قدم هم از رسالت اصیل و اصلی خود پا عقب نمیگذارند و معتقدند: دانشجو را چه به این مسخره بازیها!
ما نیز که به (نه به این شوری شوری نه به این بینمکی) اعتقاد داریم، حضور دانشجو در عرصه انتخاب آگاهانه و محققانه را وظیفه او میدانیم و مانند دلسوزان نظام هراسان افراط و تفریط در بحثهای سیاسی و انتخاباتی هستیم.
اینکه معیارهای یک نماینده و به قول گذشتگان وکیل مردم چیست را باید به صاحبان اندیشه و نظر سپرد؛ اما اگر به طور اجمالی و سرِپایی قصد بررسی این مهم را داشته باشیم باید خدمتتان عرض کنیم که تجربه نشان داده است نمایندگی به شام و سفرههای طولانی که عمدتا هم توسط بانی خیر پهن شده!!!، نیست و از ما به شما نصیحت اگر در شامهای انتخاباتی دعوت شدید و احیانا یک بشقاب برنج و کباب کوبیده هم نوش جان کردید، خودتان را به هیچ عنوان زیر دین این اعزه بزرگوار ندانید چرا که دین اصلی شما به همه افراد جامعه است و در انتخاب درست کاندیدا تجسم مییابد.
خدا از دل کاندیداها خبر دارد و ما هم که جز ظاهر آنها از چیزی خبر نداریم؛ بنابراین برای انتخاب درستتر و خداپسنداتهتر بهترین راه مراجعه به سوابق اجرایی و خط و ربطهای سیاسی آنها است و فریب قولهای بیارتباط با مسئولیت آنها را نباید خورد. چه بسیار مردمی که بعد از رای آوردن کاندیداهایشان بعد از مدتی از انتخابشان پشیمان میشوند و گناه را به گردن نظام و انقلاب میاندازند. در حالی که اگر از آنها بپرسیم چرا به آن به شخص مذکور رأی دادید غالبا اسیر جو شدن را دلیل انتخاب خود میدانند.
در شهر ما کاندیدای عزیزی اتوبوس اتوبوس آدم را به شهر پدری خود میبرد و از آنها پذیرایی میکرد و صبح انتخابات اتوبوس اتوبوس آدم را از شهری که پسوند نامش هم یادآور آن دیار است به شهر ما آورد و این شد که الان بر کرسی رفیع نمایندگی مجلس تکیه زده است؛ به همین سادگی.
بنابراین تبلیغات رنگارنگ، سفرههای پر رونق، آقازادگی، اتصال به بالا و غیره نشان از اصلح بودن کاندیدا ندارد؛ بلکه تصمیم گیری در سطح قانون گزاری و تعیین سرنوشت یک ملت نیاز به درک و لمس کارهای اداری و اجرایی دارد و کاندیدایی میتواند قانون عملیتر را تصویب کند که از نیازهای دستگاههای دولتی و خلأهای کشور با خبر. سوالی که سالهاست ذهن خیلیها را به خود مشغول کرده چرایی برگزار نشدن آزمون ورودی برای انتخابات مجلس است. اینکه یک نماینده مجلس از سیستم قانونگذاری کشور باخبر باشد بسیار ضروری است؛ چرا که این همه قانون ناکارآمد نتیجه عدم آشنایی نمایندگان مجلس با قوانین قبلی و روح حاکم بر قوانین است.
همانطور که حضور پررنگ دانشجویان در تمام عرصههای اجتماعی سیاسی جامعه اثر بخش است، حضور همراه با آگاهی این قشر فرهیخته در این انتخابات نیز میتواند رشد و تعالی هرچه بیشتر جامعه را نوید دهد.
مهدی یزدانی-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.