به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نشریه «صبح دانشگاه» به صاحب امتیازی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان در شماره اخیر خود، طی مطلبی با عنوان «نفوذی در میان ما است» به بیان مصادیق نفوذ در کشور پرداخته است.
در ادامه این مطلب را می خوانیم:
نفوذی میان ماست...
در مجلس شورای اسلامی مگر ندیدیم که یک نماینده ای آمد نظام را متهم کرد به دروغگویی، گفت ما ده سال است، دوازده سال است داریم به دنیا دروغ می گوییم، در تریبون مجلس شورای اسلامی، در این منبر عمومی. خب، او حرف دشمن را دارد می زند؛ دشمن به ما می گفت شما دروغ می گویید! حالا یکی از خود ما پیدا می شود می گوید نظام دارد دروغ مگوید، این نفوذی نیست؟!
«نفوذ» واژه ای آشنا که این روز ها بسیار در سخنان مقام معظم رهبری به گوش می آید و عده ای را نگران ساخته، چنان که فرمودند: «بعضی برآشفته شدند!» چه شده است که آنقدر رهبر جامعه از نفوذ می گوید و هر بار از زاویه ای به این موضوع می پردازد؟ مگر کجای کشور چه اتفاقاتی افتاده است که اینچنین پدر امت را نگران ساخته است؟!
دانشجوی دانشگاه صنعتی اصفهان برای شناخت نفوذی نیاز به جست و جو و صرف وقتی زیاد ندارد. نفوذی، همین نزدیکی هاست. در همین کلاس های اطرافمان به تدریس مشغول است و درس آموزان را علم و ....... می آموزد!
نفوذی، از سوی تشکلی دعوت می شود و در این دانشگاه، برای دانشجویان از انتخابات و مجلس می گوید. از انتخاب نمایندگانی چون خودش، برای مجلس دهم و مجلس های آینده. نفوذی خیلی دور نیست. بین ماست. بین ماهایی که غبارِ غفلت بر چشمانمان نشسته است. بین ماهایی که اگر صدایمان هم به اعتراض بلند شود، بی سواد و بی شناسنامه لقب می گیریم. بین ماهایی که اگر بر خلافشان حرفی بزنیم، تندرو و افراطی شده ایم و از مسیر اعتدالشان خارج گشته ایم.
آنقدر برایمان از لبخند های آقای ظریف و گام زدن هایش کنار کَری، گفته اند و بدان افتخار کرده اند، که یادمان رفته است اسلام یعنی «رحماء بینهم و اشداء علی الکفّار» این همان نفوذ است. نفوذی که محل رسوخش در میان تفکرات و محاسبات من و توست.
آنقدر از مذاکرات با دشمن و بازی های برد برد گفتند و ظریف را قهرمان ساختند، که یادمان رفته است کنار همین مرزها، بچه های این خاک، در سوریه و عراق، جان بر کف در حال مبارزه اند و یادمان رفته است که قهرمانان این مرز و بوم چه کسانی بودند و هستند.
چه بگوییم؟! سیاست، جولانگاه نفوذی هایی گشته است که اگر بر آن ها انتقادی رود، اقدامی جز حذف در انتظار منتقدانش نیست. مگر ابراهیم حاتمی کیا غریبه است؟! مگر فیلمش را ندیده ایم؟! اما چون بر طبل قهرمان سازی شان نمی کوبد، حذفش می کنند و می خواهند خودش و ساخته اش دیده نشود!
عزیزِ هموطن، همشهری،هم دانشگاهی، هم کلاسی، نفوذی میان ماست و ما خواب زده شده ایم. جلوی دهان مان، ماسک بیهوشی گذاشته اند تا هرچه می خواهند بکنند و بگویند و ما برایشان فریاد سکوت سردهیم. روزی رهبری می گفت «تهاجم فرهنگی» چون از بیرون این دیار بر ما تهاجم می نمودند. اما دیگر چه نیازی است به تلاش از بُرون، وقتی درون همین سیاسی ها، مهاجمین فرهنگی تربیت شده اند.
رهبر دلسوخته می گوید، دشمن به دنبال تغییر دستگاه محاسبات مسئولین است؛ گمان بردیم خدای ناکرده توهم کرده و خواب و خیال می گوید! برادرم! خواهرم! این کشور نفوذی دارد! بگذار چند جمله ای را به یادت آورم: شما برای اینکه بتوانید پیشرفت کنید، راهی جز راه غرب ندارید و راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی!
«قرآن دارای یک فرهنگ قبیله ای است و دکتر سروش و مجتهد شبستری درست می گویند که قرآن امروز قابل انتقاد است.
رقص را نباید همواره ناپسند دانست. فرهنگِ شهادت خشونت آفرین است؛ اگر کشته شدن آسان شد، کشتن هم آسان می شود.
ولایت، منحصر در شخص نبی اکرم است و با رفتن او ولایت نیز خاتمه می یابد؛ او خاتمه نبوت و خاتم ولایت بود، ولایت پیامبر بعد از او به کسی منتقل نشده است.
اگر دین هم دربرابر آزادی قرار بگیرد، این دین است که باید محدود شود نه آزادی.
همجنس بازی در کشور ما باید آزاد باشد. از جهت حقوقی نباید ممنوع باشد، هرچند از نظر اخلاقی زشت است.
نظریه غیرت دینی، ویران کننده اندیشه و فرهنگ و تمدن است.»
آری عزیز، این ها سخن نفوذی هایی است که در همین دیار بوده اند و هستند. همان هایی که مسیر نفوذ در کشور را بازنموده اند و اکنون یاران و انصارشان کنار گوش من و شمایند. نفوذی، چراغِ گردان بالای سرش نیست. نفوذی کسی است که گفتارش، رفتارش، عملکردش، تصمیماتش، ملاقات هایش، پوشش اش، آنچنان است که دشمن می خواهد و چیزی که دشمن می خواهد، غیر از نابودی ایران و اسلام نیست.
مصداق نفوذ و نفوذی کم نیست. انتخابات گذشت، اما یادمان نرفته است که از یاران امام، چگونه دهان دشمن شدند و دشمن چگونه به حمایت مستقیم آنان پرداخت.
باید قبول کرد که مقابله با نفوذی هزینه دارد. چنان که از دیرباز، مبارزان با نفوذ، جان و آبروی خود را سپر کردند، امروز هم مبارزین و مقابلین، بیش از هر کس تیر تندروی و افراطی گری بر پیشانی شان می خورد. تأسف بر حال آنانکه به بهانه رحمانیت اسلام، خود را خوب همه مردم و جریان ها می سازند و شدت اسلام از نظرشان مغفول مانده است.
تأسف بر حال آنان که برای تداوم منافع دنیایی شان، چنان گذشته، بر سیاق تمجیدگری خود استوار اند. آینده ساز فردا! نگذار نفوذی ها رشد کنند. نگذار کشور و قوای سیاست، علم و فرهنگ، جولانگاه نفوذی ها باشد. نگذار درد و دغدغه مان را از آرمان خواهی برای اسلام و ایران، به آب و نان تقلیل دهند و با بهانه خدمت، عزت و اقتدارمان را معامله کنند. نگذار از اسلام و مسلمانی، فقط نماز و روزه اش برایمان بماند. نگذار از ایثار و شهادت، تنها چند خیابان و کوچه را به نام شهیدان کنند. نگذار حذف آوینی های دیروز، امروز نیز تکرار گردد... نگذار... نفوذی میان ماست...