گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «آنچه منتشر شده بازمانده حساب مالی مدیرعامل بوده، یعنی پولی که هنوز برداشت نشده بود. گردش مالی را گرفته بودند و هنوز وزیر هم با آن موافقت نکرده بود.» وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت. روز گذشته آقای وزیر در میان نمایندگان مردم دریافتهای آنچنانی مدیر عامل بانک رفاه کارگران را عملاً تکذیب کرد. اگر چه اعداد و ارقام منتشر شدهی مرتبط با آنرا کاملاً معمولی دانست. ربیعی گفت: «میزان پرداخت هم بر اساس متوسط سایر بانکها بوده است.» پیشتر هم سخنگوی دولت دریافتی نجومی مسؤلین بیمهی مرکزی را در «حد متعارف» توصیف کرده بود. ولی آیا همه چیز همین قدر عادی است؟ آیا صدقی مدیر عامل رفاه هیچ دستمزد نامتعارفی دریافت نکرده است؟ مردم چه میگویند؟
«صدقی» عاقبت چقدر پول گرفته است؟
رسوایی حقوقهای نجومی حالا ماهها است گریبانگیر دولت روحانی شده است. ماجرایی که نخستین بار با انتشار تصاویر فیش حقوقی مدیران و معاونان بیمهی مرکزی جنجال به پا کرد و حالا با انتشار تصاویر فیشهای حقوقی مدیر عامل بانک دولتی رفاه کارگران، دوباره داغ شده است. دستکم بررسی اسناد منتشر شده نشان میدهد، دریافتهای نجومی آقای مدیر منحصر به اسفند ماه نبوده است. علی صدقی در مهرماه ۹۴ رقم ۱۵۰ میلیون، آبان ۲۴ میلیون، آذر ۳۶ میلیون، دی ۶۳ میلیون، بهمن ۲۴ میلیون و در اسفند ماه به یکباره ۲۳۰ میلیون تومان دریافتی داشته است.
دقت در تصاویر فاش شده، مطلب بامزهی دیگری را فاش میکند. شماره حساب مندرج در فیش حقوقی همهی دیگر ماهها، با شماره حساب مندرج روی فیش حقوقی اسفند تفاوت دارد. به عبارت بهتر آقای مدیر عامل برای دریافت آن 234 میلیون تومان آخری، یک حساب دیگر را معرفی کرده؛ و لابد تیمناً! چه آنکه بر اساس سخنان روز گذشتهی ربیعی، اساساً ریالی به آقای مدیر عامل پرداخت نشده است.
تداوم ورشکستگی کارخانجات در سایه حقوقهای نجومی مسؤلین
دریافتیهای نجومی مسؤلین دولتی در حالی ادامه دارد، که متواتراً اخبار نگران کنندهای از ورشکستگی و یا تعطیلی صنایع و کارخانهها به گوش میرسد. اعتراضات کارگری بالا گرفته است. این روزها در نقاط مختلف کشور زحمتکشان فراوانی در اعتراض به مشکلات صنفی تظاهرات میکنند. تظاهرات برای دریافت چند صد هزار تومان حقوق ماهیانهی ناقابل؛ که آن هم از سربند رکود به آرزو بدل شده است. کارگران بیچاره توقع چندانی ندارند. جز اینکه میخواهند در کارخانههایشان «کار» کنند. کارخانجاتی که پشت سر هم تعطیل میشوند چون «پول» ندارند. چون رکود دولتساز دستشان را برای جور کردن سرمایه در گردش مورد نیازشان خالی کرده است. از وام هم خبری نیست! بانکهای دولتی ترجیح میدهند به جای حمایت از تولید داخل، دلالی کنند. و البته برای مدیرانشان حقوقهای آنچنانی در نظر بگیرند. حقوقهایی که از نظر آقای وزیر مطلب عجیبی نیست و اصلاً نرخ «متوسط» همین است.
ماجرای بانک رفاه اولین مورد از رسوایی حقوقهای نجومی مدیران دولت یازدهم نبود. آخرین مورد هم نیست. همان زمان و وقتی داستان بیمهی مرکزی رو شده بود، دیوان محاسبات کشور بیانیه صادر کرد. در آن بیانیه آمده بود: «اعضای هیات مدیره برخی از بانکهای دولتی نیز مشابه بیمه مرکزی دریافتهای غیرقانونی در پایان سال قبل داشتهاند که علاوه بر طرح پرونده آنان در دادسرای دیوان محاسبات، تذکر جدی به مدیران عامل بانکهای مذکور داده شده که سریعاً نسبت به واریز دریافتهای غیرقانونی بر حسابهای خزانه اقدام نمایند.» کمتر از یک ماه گذشت. یک مورد از آن تخلفات دیگری که دیوان گفته بود، فاش شد. به نظر میرسد آسمان دیگر بانکهای دولتی نیز همرنگ «رفاه» است. مستنداً به گزارش دیوان. احتمالاً با همین دست-فرمان در روزهای آینده باید منتظر افشای حقوقهای چند صد میلیون تومانی مدیران دولتی بیشتری بود.
مرفهین بیدرد؛ این احتمالاً بهترین وصفی است که میتوان برای مدیران چند صد میلیون تومانی به کار برد. جماعتی که دریافتهای آنچنانی از کیسهی بیت المال و از جیب مردم، حسابی گردنشان را کلفت کرده است. آنقدر که شرمساری دستهای خالی آن کارگر بیچاره را درک نکنند. آنقدر که بیخیال اقتصاد و صنعت و تولیدات ملی، کاسبی کنند. آنقدر که مفتخور شوند. رفاه قرار بود مایهی آسودگی و رفاه کارگران شود. ولی این روزها دریافتی نجومی مدیرانش، تازیانهی خشمگینی شده که بر گردهی آنان فرود آمده است.
چرا «صدقی» استعفا نمیکند؟
ماجرای بیمه که بالا گرفت، «امین» استعفا کرد. بلکه از بار انتقادات افکار عمومی کاسته شود. رییس کل وقت بیمهی مرکزی خطاب به طیبنیا نوشته بود: «شرمندهام که در حوزه مسؤولیت اینجانب پیشامدی ساماندهی و به اجرا گذاشته شد که مایه هجمه گسترده رسانهای به بیمه مرکزی، جنابعالی و در نهایت دولت محبوب تدبیر و امید را فراهم ساخت، از این بابت از مردم شریف ایران، اهالی صنعت بیمه و بویژه شخص جنابعالی پوزش میطلبم.» برای اطلاعات بیشتر این گزارش را بخوانید: رسوایی درآمدهای نجومی گریبان کدام بخشهای دولتی را میگیرد؟/ حقوقگیت!
حالا نوبت صدقی است؟ استعفا احتمالاً کمترین کاری است که آقای رییس میتوانست برای جمع کردن افتضاحی که به بار آورده، انجام دهد. با این همه تا امروز خبری از استعفا نیست. اگر چه روحانی چند روز پیش دستور عزل تمام مدیران متخلف را صادر کرد. سخنان روز گذشتهی ربیعی در صحن علنی پارلمان، عملاً معادلات را تغییر داد. به نظر نمیرسد آقای رییس خیال استعفا داشته باشد. اما چرا؟ صدقی مگر چهکاره است؟
«شرکت تضامنی صدقی و شرکا»؛ نام صرافی معروفی است که مدیر عامل این روزهای بانک رفاه راه انداخته بود. علی صدقی به همراه حسین فریدون و دو نفر دیگر از مؤسسین آن بودند. برادر رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، حالا برادر رییس جمهوری اسلامی است. رییس کل بانک ملی آن زمان هم، به صندلی ریاست بانک رفاه تکیه زده است. درست در بحبوحهی تلاطمات ارزی و تشدید تحریمها در سال 90، احتمالاً تأسیس یک صرافی میتوانست سود فراوانی به همراه داشته باشد. رفاقت نزدیک مدیر عامل بانک رفاه با برادر آقای رییس جمهور مطلب پوشیده ای نیست. احتمالاً به همین خاطر «صدقی» خیالجمع است.
نوبخت اما نظر دیگری دارد. وی روز گذشته در نشست خبری گفت: «متاسفانه تا کسی 2 یا 3 روز دیده نمیشود انواع و اقسام شایعهها از بازداشت تا موارد دیگر علیه او منتشر میشود؛ قوه قضائیه پاسخ این سوالات را داده است.» آقای سخنگو اما تعبیر جالبی دربارهی کسانی که به زعم وی شایعه پراکنی میکنند، دارد: «هر هفته روزهای شنبه اتاقهای فکری با انگیزههای سیاسی علیه دولت تشکیل میشود و مشخص میکند که در تخریب دولت روی چه موضوعاتی متمرکز شوند.»
بعضی ها رو فقط باید حضرت عزرائیل مرخص وبازنشست کنه!!!
از همه باحالتر حرفای نوبخته خخخخخخخخخ فک کرده ما چی هستیم واقعا ...